آمريکاييها از جنگ جهاني اول و دوم به بعد خود را در جايگاه جهاني به عنوان منجي جهان معرفي کردند و با استفاده از فضاي ايجاد شده پس از جنگ جهاني دوم، به پردازش قدرت نظامي و اقتصادي خود پرداختند و توانستند، از آن فضاي غبارآلود و مغشوش، اهداف و سياستهاي سالهاي آينده خود را برنامهريزي کنند و حتي با روشهاي پيشگويانه، آينده دنيا را هم رقم بزنند.
بسياري از اتفاقات و حوادثي که از سالهاي گذشته تاکنون در جهان و در خود آمريکا افتاده است، اتفاقات خودساخته آمريکاييها ست.
مقامات و سردمداران آمريکا به اين امر واقف هستند که ماندگاري اين کشور به جنگ و احساس ناامني وابسته است.
اگر به تاريخ اين کشور نگاه کنيم در مييابيم که آمريکا با جنگهاي داخلي شکل گرفت و با جنگهاي خارجي به يک قدرت تبديل شد.
ناامني و جنگ در گوشه و کنار دنيا، رمز ماندگاري تفکر آمريکايي است. از يک سو سران آمريکا با ترويج ناامني بر مردم، نياز به يک سوپرمن، مرد عنکبوتي و بسياري شخصيتهاي برتر را براي محافظت از مردم خود، رواج ميدهند تا اقشار آمريکايي با آنها همراه شوند. از سوي ديگر با توليد و تشکيل نيروها با ايدئولوژيهاي ويژه و خارج از ارزشهاي انساني، به مقابله با آن پليدي هاي ساخته و پرداخته خود ميروند تا خود را همچنان سردمدار مبارزه با پليديها قلمداد کنند.
فيلمهاي هاليوودي سالهاست که اين سياست را دنبال ميکند. اکثريت اين فيلمها با همين سوژه ساخته و در سطح دنيا به افکار عمومي مردم جهان خورانده ميشود. واقعيت اين فيلمهاي سينمايي هاليوودي، در اين است که آمريکا، هم خود نيروي اهريمني و پليدي است که ميخواهد جهان را به نابودي بکشاند و هم نيروي نجات دهنده و برپا کنند صلح است.
اين فيلمها از سلسله فيلمهاي چندقسمتي ترميناتور گرفته تا فيلمهاي جذاب ارباب حلقهها، همگي از آخرين جنگ سرنوشتساز بشريت (آرماگدون) سخن ميگويند.
پنتاگون، سازمان جاسوسي آمريکا CIA، رژيم صهيونيستي و سازمانهاي مسيحيان صهيونيسم همگي پشت سر اين پروژه بزرگ قرار دارند.
اکنون و در حال حاضر، شيوه، روش و دکتريني که آمريکاييها با پشتوانه عوامل ديگر، در حال پيادهسازي آن هستند، رويش و پيدايش گروههاي تروريستي و تکفيري مانند داعش است.
اين نيروها، مانند سربازان مطيع و فرمانبرداري هستند که دستورات ارباب خود را پياده ميکنند. دستگاه کنترل آن در دست آمريکا به ويژه مسيحيان صهيونيسم است.
اين گروههاي ويرانگر و نابودگر به مانند ترميناتور عمل ميکنند. قرار است، آنها وظيفه خود را به خوبي انجام دهند تا هدف نهايي آمريکا و صهيونيسم رقم بخورد.
مهمترين مانع پيشروي تفکر صهيونيستي، اسلام ناب است. مانعي که تاکنون توانسته است، بسياري از سناريوها و پيشگوييهاي آمريکاييها را به شکست بکشاند.
پس مرحله بعدي سناريو كه بيش از ۳ سال پيش آغاز ميشود. تزريق گروههاي دستپرورده آمريکا، در کشورهاي اسلامي در دستور کار قرار ميگيرد.
اين گروههاي تکفيري تروريست، وظيفه دارند تا کشورهاي اسلامي را ويرانکنند، مسلمانان را قتلعام کنند و سرزميني ويران و سوخته باقي بگذارند.
گرچه به ظاهر رئيسجمهور آمريکا اعتراف ميکند که «آمريکا تهديد داعش در سوريه را چندان جدي نگرفته بود و به قابليتهاي ارتش عراق براي مقابله با خطر گروه داعش، بيش از ميزان واقعي حساب کرده بود.» اما همانطور که گفتيم اين ظاهر ماجراست. اکنون زمان آن فرا رسيده است که دخالت مستقيم آمريکا در منطقه اجرا شود. مرحله نخست حملات هوايي است که باز هم اين حملات به زيرساختهاي سوريه انجام ميشود. مراکز و تاسيسات اقتصادي هدف هواپيماهاي آمريکايي است. داعش و گروههاي تروريستي - تکفيري هدف اصلي نيست. هدف اصلي و سقف خواسته آمريکاييها، مهار اسلام نابي است که اکنون در منطقه با رهبري جمهوري اسلامي ايران شکل گرفته است و مانعي سخت در مقابل پيشگوييهاي آمريکا و صهيونيستها شده است.
برژينسکي مشاور سابق امنيت ملي آمريکا درباره تئوري امپرياليسم گفته است؛ «تضعيف کشورهاي ديگر، نشاني از ضرورت تقويت فرهنگ و ايدئولوژي آمريکايي و به دنبال آن الگو شدن اين فرهنگ است، استراتژيهايي از اين قبيل ميتواند ايالات متحده را به هژموني مورد نظرش نزديک کند.»
به همين خاطر است که هنري کيسينجر که يک صهيونيست به تمام معناست و سالهاست که دکترين آمريکا را تعيين ميکند، بارها به توانمندي و قدرتيابي جمهوري اسلامي ايران هشدار داده است.
او گفته است؛ «من ايران را مشکل بزرگتري از داعش ميدانم، در شرايط کنوني يک محور شيعه از ايران تا بغداد و سوريه و از آنجا تا جنوب لبنان و مرزهاي مديترانه کشيده است که اين مسئله در شرايط کنوني که مرزهاي سياسي سابق خاورميانه در حال فرسايش است، امکان تشکيل يک امپراتوري را به ايران در منطقه خاورميانه ميدهد.»
همه اين برنامهها، سناريوها و سياستهايي که در حال اجرا شدن است به همين منظور پياده ميشود. آمريکاييها و صهيونيستها اگر براي خود اعتقادات و ايدئولوژي مذهبي اما تحريف شده دارند، مسلمانان اعتقادات بسيار قويتر و واقعيتر دارند که همه معادلات پليد آمريکا و صهيونيستها را به هم زده و خواهد زد.