تلاشهای اصلاح طلبان و اعتدالیون برای مذاکره با امریکا هر روز ابعاد تازهتری پیدا می کند و حالا به نظر می رسد که آنها در صدد هستند تا مذاکره را جایگزین پاسخگویی به مردم کنند.
این گروه که با آغاز انتخابات در امریکا، موج سواری را بر روی تحولات این انتخابات آغاز کرده، در ابتدای کار تلاش کرد تا وانمود کند اگر بایدن و دموکراتها جایگزین ترامپ جمهوری خواه شوند، اوضاع ایران متفاوت خواهد شد و مشکلات اقتصادی به حداقل خواهد رسید.
حالا بعد از پیروزی بایدن این تفکر تلاش حداکثری خود را برای مذاکره با امریکا قرار داده است و میخواهد جام زهر سوم را به کام مردم ایران بریزد و اینگونه بار دیگر مشکلات جدیدتری را به مردم تحمیل کند.
رفتارهای تبلیغاتی آنان تا آنجا رسیده است که به نظر می رسد آنان در تلاش هستند تا با فشار حداکثری مردم را وادار به پذیرش نظرات خود کرده و مشکلات تازهای را پیش پای مسئولین کشور قرار دهند.
تزریق قطره چکانی جام زهر
در این بازی قدرت حالا اصلاح طلبان و اعتدالیون بار دیگر پیشنهاد نوشیدن جام زهری دیگر ارائه کرده اند. بر اساس گزارش های رسیده جمعی از اصلاح طلبان در حال جمع آوری امضا برای یک بیانیه جمعی هستند که در آن با خوش خیالی محض، مدعی بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها شدهاند!
در بیانیه این گروه ناکارآمد آمده است: به نظر ما امروز ایران در شرایطی است که جریانهای سیاسی، در استفاده از فرصت بهدستآمده همصدا شوند و زمینهساز تسریع بازگشت آمریکا به برجام و مشوق بازگشت ایران به تعهدات برجامی (در صورت لغو تحریمها) شوند.
عناصر مرکزی حزب منحله مشارکت و سازمان منحله مجاهدین انقلاب که معمولا در این افراطی گریها و تندرویها پیشقدم هستند از عوامل پیگیر برای تهیه و جمع آوری امضای این نامه هستند و از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی خواستهاند از این فرصت استفاده کنند.
به یاد داریم در مجلس ششم نیز جمعی از نمایندگان افراطی خواستار نوشیدن جام زهر توسط رهبر معظم انقلاب در زمینه رابطه ایران و آمریکا شده بودند!
۱۲۷نفر از نمایندگان این مجلس، در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۱ در نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشتند؛ اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود.
جالب آنجاست که این نامه قبل از آنکه به دست رهبری برسد، در بی بی سی و وی. او.ای منتشر شد که اعتراض مجید انصاری را برانگیخت. وی گفته بود: نمایندگان {مجلس ششم} به این سؤال پاسخ دهند که نامه اخیر آنها چرا قبل از اینکه به دست رهبر معظم انقلاب برسد، سر از اینترنت و سایتهای ضدانقلاب درآورد؟!
ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی در این باره گفت : اصلاحطلبان در حالی که باید در بزنگاههای حساس پاسخگوی عملکرد خودشان باشند، چنین موضوعاتی را مطرح میکنند تا پاسخی به مردم ندهند. در واقع اینها در این مقطع میخواهند فشارها را به رهبری زیاد کنند تا بگویند آن کسی که موجب مانع مذاکره ایران با آمریکا میشود، رهبری است و اگر مذاکره با آمریکا صورت بگیرد، تمام مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد این درحالی است که بسیاری از اقتصاددانان کشور، مشکلات را ناشی از سوء مدیریت میدانند و نباید همه مشکلات را به تحریمها ارتباط داد.
امریکا به دنبال چیست؟
اما این روزها همه حتی مخالفان نظام هم می دانند که دولت امریکا از روی ندامت و یا دلسوزی برای مردم ایران رقبتی به انجام مذاکره ندارد، بلکه بایدن در صدد است تا از این مذاکرات بهره جویی کرده و سیاست فشار حداکثری ترامپ را با استفاده از روش های اوباما دنبال کند .
فؤاد ایزدی کارشناس مسائل سیاست خارجی در این زمینه گفت: به دنبال انتخابات آمریکا دولت ایران یک پیام قوی مذاکره برای آنها فرستاده است. یعنی وقتی اعلام شد «فرصتی برای مذاکره پیش آمده که نباید بسوزد» این به آن معناست که ایران برای مذاکره آمادگی جدی دارد و در نتیجه اروپاییها نیز از این فرصت برای فشار بر ایران استفاده می کنند.
وی ادامه داد: اروپاییها نمیخواهند از آمریکا عقب بمانند، همان طور که دیدیم شروع به دادن بیانیه های بی مورد علیه ایران کردهاند. آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز همین رویه را دنبال می کند، در واقع آمریکا، اروپا و آژانس در حال آماده کردن خود برای مذاکره ای است که دولت ایران پالسش را به آنها داده است.
تاکیدات رهبری
این مواضع درحالی عنوان شده است که مقام معظم رهبری بارها بر اشتباه بودن مذاکره با دولت امریکا در شرایط فعلی تاکید کردهاند .
از سوی دیگر امریکایی ها نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند. زمانی که ایران و گروه ۱+۵ با هم بر سر برجام به توافق رسیدند، ایران تمام شروطی را که پذیرفته بود انجام داد اما این امریکا بود که از برجام خارج شد و توافق را زیر پا گذاشت.
ناصر ایمانی در این باره گفت: کسی صرفاً موضوع مذاکره کردن را مطرح کند، به نوعی عوام فریبی می کند ؛ چون مذاکره لفظ بسیار جذاب و مورد پسندی دارد
مذاکره در چه مورد؟
یکی از اصلاح طلبان به مردم نمیگوید که چرا آنها می خواهند برای افکار عمومی روشن کنند که دقیقاً در این مذاکرات قرار است چه مباحثی روشن شود؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در این باره گفته؛ باید از کسانی که پیشنهاد مذاکره را مطرح میکنند، خواست که دلیل طرح این موضوع را بهطور شفاف و صریح بیان کنند.
وی با اشاره به اینکه مذاکره و گفت و گو امر بدی نیست، اظهار داشت: باید از حامیان مذاکره پرسید در شرایط فعلی آنهم با دولتی که قبلاً آزمون خودش را پس داده است، چه موضوعاتی را قرار است در دستور کار مذاکره قرار دهیم؟
همانگونه که کارشناسان تاکید دارند برای عموم مردم روشن است که امریکاییها که پیش از این با همین روش برای عقب انداختن برنامههای هستهای کشورمان به نتیجه رسیدهاند، حال به دنبال حل دیگر مسائل مورد نظر خودشان به این طریق هستند.
ایمانی در این باره تصریح کرد: در واقع آمریکاییها میخواهند درباره مسائل فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکی با ایران مذاکره کنند. حتی در این بین، بحث فعالیتهای هستهای کشورمان هم مطرح نیست؛ چون بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مراکز هستهای حضور دارند و میدانند که فعالیت هستهای ما به سمت سلاح اتمی نمیرود.
وی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی آمریکا حاضر به مذاکره بدون پیش شرط نیست تاکید کرد: مذاکره با این کشور چیزی جز کوتاه آمدن از مواضع و نقاط قوتمان نیست.
امتیاز دهی به جای امتیاز گیری
زمزمههای بازگشت بهبرجام از سوی این افراطیون میتواند نوعی از امیدواری کاذب نسبت به این توافق برجام در جامعه ایجاد کند که برای کشور ایجاد هزینه کرده و سرخوردگی در زمینه رفع تحریمها به وجود آورد.
در این میان نباید از نظر دور داشت که ارسال پیامهای اشتباه و اظهارات برخاسته از ضعف، میتواند مانند گذشته خسارتبار باشد و به جای ایستادن ایران در موضع امتیازگیری، شرایط امتیاز دهی را فراهم کند. منفعت طلبیهای اصلاح طلبان برای دست یابی به قدرت بارها صدمات بسیاری را بر مردم کشورمان وارد کرده است که نمونه آن انتخابات سال ۸۸ و ماجراهای بعد از آن بود.
در آن سال فضای روابط ایران و آمریکا، به گونهای شده بود که تیم حاکم بر کاخ سفید متقاعد شده بود که باید حق هستهای ایران را بپذیرد. اما از فردای انتخابات سال ۸۸ و رفتارهای رادیکال و ساختارشکنانه بخشی از اصلاح طلبان تندرو در برابر نتایج انتخابات و ایجاد اغتشاش موجب شد تا فضای امتیازگیری به نفع ایران کاملاً معکوس شده و آمریکا به فکر امتیازگیری باشد.
با مشاهده فضای آشفته داخلی کشور در آن سال که دستپخت اصلاحطلبان تندرو بود، اوباما تحریمهایی را وضع کرد که با تحریمهای روسای جمهور قبلی امریکا متفاوت بود و مستقیما ً معیشت مردم ایران را هدف گرفته بود. از سوی دیگر اعتدالیون نیز که با حمایت اصلاح طلبان وارد جریان قدرت شدند، با ادعای خزانه خالی در سال ۹۲ آب به آسیب دشمن ریختند. مردم به یاد دارند که رئیس جمهور در سخنان فیلم تبلیغاتی خود گفت: چرخ سانتریفیوژ بچرخد قشنگ است اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد!" این جمله نشان داد که او قصد دارد مشکلات را تنها از طریق مذاکره و به سرانجام رساندن پرونده هستهای حل کند. این رویکرد به امریکا این پیام را داد که بلکه مقامات ایران مستأصل شده و برای امضای هر توافقی حاضر هستند.
این جملات زیاد به گوش مردم رسیده است از جمله اینکه روحانی در همایش پنجاهمین سالگرد تأسیس شرکت ملی گاز مدعی شد در شرایطی کار خود را آغاز کرده که با یک خزانه خالی و انبوهی از بدهکاریها مواجه است!
این اظهار نظرها بود که موجب شد تا طرف مقابل از فضای امتیاز دادن دور شده و به امتیاز گرفتن هرچه بیشتر متمایل شود و دولت را نیازمند هرگونه توافقی بداند.
تیترهای روزنامه های اصلاح طلب نیز فردای امضای برجام پیامی برای دولت مردان امریکایی بود که خوش خیالی و اعتماد به دشمن در کشور افزایش یافته و کار تا جایی پیش رفت که دولت، امضای جان کری پای سند مذاکره را تضمین انجام آن عنوان کرد. در این میان اعتماد بیش از اندازه اصلاح طلبان و اعتدالیون به دشمن فضا را برای اجرای نقشههای آنها مهیا ساخت. بعد از امضای برجام، اعتماد حداکثری به دولتمردان امریکا موجب شد تا آنها هر گونه بدعهدی را در پیش گیرند چرا که پیش از این دیده بودند آنچه برای دولت و تیم مذاکره کننده مهم است، نفسِ انجام توافق است نه محتوای آن پس به هر شکلی که دوست داشتند با برجام رفتار کردند.
در حقیقت خوشخیالی و تمرکز چندساله سیاست خارجه بر امضای برجام و لاپوشانی عجیب و غریب بدعهدیهای آمریکا موجب شد تا رفته رفته عملاً تمام وعدهها و امیدهایی که با امضای برجام به وجود آمده بود به سراب تبدیل شود. اما اصلاح طلبان کار را به اینجا ختم نکردند بعد از پیروزی ترامپ و خط و نشان کشیدنهای توخالی وی برای ایران برخی اصلاح طلبان داخل کشور، با دوقطبی سازی از جنگ و مذاکره تلاش کردند تا فضا را به سمت مذاکره با ترامپ متمایل کنند. این رفتار موجب امیدواری ترامپ به اجرای سیاست فشار حداکثری خود در مقابل ایران و خروج امریکا از برجام شد.
حالا نیز با روی کار آمدن بایدن و در حالی که مسئولان کشور اعلام کردند نتیجه این انتخابات اهمیتی ندارد، اصلاح طلبان با شوق و ذوق مجدداً طرح مذاکره با امریکا را به میان آوردهاند.
رفتار اصلاح طلبان در شرایط فعلی به گونه ای پالسهایی از ضعف، استیصال و تضعیف توان ملی را به امریکا مخابره می کند و به نظر می رسد که بار دیگر به جای آنکه دولت به فکر تدوین یک نقشه راه صحیح براساس حفط منافع ملی باشد، به دنبال مذاکره با امریکا باشد.