غرب آسيا اين روزها همچنان كانون اصلي تحولات جهاني است. از سوريه و فلسطين گرفته تا عراق و يمن از محورهاي اصلي محافل رسانهاي و سياسي جهان هستند هر چند كه حوادث اخير فرانسه تا حدودي اين اهميت را به حاشيه رانده است. در كنار اين تحولات يك نكته مهم مشاهده مي شود و آن ادعاهاي محافل رسانهاي و سياسي عربي و غربي در باب تحولات يمن مي باشد. برخي از نزديكان منصور هادي رئيسجمهور مستعفي و فراري يمن اتهامزني به جمهوري اسلامي ايران را تكرار كردند. عربستان نيز مدعي يافتن تجهيزات و وسايل ايراني در قطيف شده و رسانهها اعلام كردند برخي مقامات تركيه نيز ايران را به دخالت در امور يمن متهم كردهاند. حال اين سوال پيش ميآيد كه ريشه اين همه اتهامزني چيست و چه اهدافي در وراي آن پيگيري ميشود؟
پاسخ به اين پرسش را در دو مقوله ميتوان جست وجو كرد. نخست آنكه از ديروز مذاكرات مسقط ميان تمام گروههاي يمني در حالي آغاز گرديده كه انصارالله به نمايندگي از مردم يمن به دليل دستاوردهاي ارتش و كميتههاي مردمي در ميدان نبرد مقابل متجاوزان و نيز آگاهي جهاني از جنايات سعودي در يمن دست برتر مذاكرات را دارد اين امر شكستي سنگين براي عربستان و دست نشانده آن يعني منصور هادي رئيسجمهور فراري يمن مي باشد. بر اين اساس ائتلاف سعودي با هوچيگري از يكسو به دنبال پنهانسازي شكست و البته پرونده سياه خود در يمن است و از سوي ديگر به گمان خود با اين حربه به دنبال باجگيري از يمن در نشست مسقط ميباشد. كشوري مانند تركيه نيز چون به دنبال تقويت موقعيت اخوان در يمن است به حمايت از فرافكني سعودي روي آورده است.
دوم آنكه پس از حوادث فرانسه جهان بيشتر متوجه بخش مخرب كشورهايي چون عربستان، تركيه در ناامني جهاني گرديد كه مسلما پيامدهاي منفي براي اين حاميان تروريستها دارد. آنها با رويكرد به فرافكني و دور ساختن افكار عمومي به مسائلي مانند يمن و جمهوري اسلامي ايران به دنبال پنهانسازي اين رسوايي بزرگ هستند.
با توجه به آنچه ذكر شد ميتوان گفت كه رفتارهاي اين كشورها نه از روي قدرت و منطق بلكه صرفا از روي تزلزل و ناتواني است كه براي پنهانسازي ابعاد رسواييها وشكستهاي خود به سياست فرافكني و متهمسازي ديگران روي آوردهاند تا شايد با اين حربه بتوانند آبروي نداشته خود را نزد جهانيان حفظ و حتي منفعتي سياسي كسب نمايند هر چند كه روند تحولات نشان ميدهد اين هم توهمي بيش نيست كه زود فروخواهد پاشيد.