به اعتقاد اسماعيليه پيامبران اولوالعزم هفت نفرند و هر كدام يك وصي دارد، بدين ترتيب آدم كه وصيّش شيث بود، نوح وصيّش سام، ابراهيم وصيّش اسماعيل، موسي وصيّش يوشع، عيسي وصيّش شمعون، محمد(ص) وصيّش علي(ع) و اسماعيل (پسر امام جعفر صادق) كه همان قائم است و به اعتقاد برخي محمد بناسماعيل امام قائم است.
اعتقاد اسماعيليه در توحيد از اين قرار است كه آنها معتقدند خداوند نه مثل دارد و نه ضد و صفات را به طور مطلق از خداوند نفي میكنند، در حالي كه اماميه صفات خداوند را عين ذاتش دانسته و فقط صفات زائد بر ذات خداوند را نفي میكنند و صفاتي همچون علم، قدرت، حياة (حيّ) و... را عين ذات خداوند میدانند.
اسماعيليه معتقد به مخيّر بودن انسان هستند و همچنين به قضا و قدر معتقدند لكن قضا و قدر را سلبكننده اختيار از انسان نميدانند. اسماعيليه در رابطه با معاد معتقدند كه معاد جسماني نيست بلكه روحاني است و به بهشت و جهنم و ملائكه و جن ايمان دارند ولي تفسيرشان از اين امور با شيعه امامي تفاوت دارد و بالاخره تفاوت اساسي شيعه دوازده امامي با اسماعيليه در اين است كه اسماعيليه معتقدند كه امامت به دور عدد هفت گردش میكند و نبوّت را در حضرت محمد(ص) ختم شده نميدانند و تغيير و تبديل در احكام و شريعت بلكه برداشتن اصل تكليف مخصوصاً در نظر باطنيه، كه فرقهای از اسماعيليه به حساب میآيند، مانعي ندارد بر خلاف شيعة دوازده امامي كه حضرت محمد(ص) را خاتمالانبياء میدانند و براي وي دوازده وصي و جانشين قائلند اسماعيليه به اين اصل تا امام صادق(ع) پايبند هستند، ولي از امام صادق(ع) به بعد، دچار آشفتگي فكري و عملي گشتهاند به اعتقاد اسماعيليه در دوره واپسين تاريخ مقدس و پيش از آن كه جهان به آخر رسد، تمام رازها و رمزها توسط او آشكار شده و حقايق براي تمام جهانيان معلوم ميشود.
به طوري كه ديگر نيازي به ظاهر شرايع نيست و امام ناطق (محمد بناسماعيل) به عدالت بر جهان فرمان خواهد راند و سپس عالم جسماني را به پايان ميرساند و به داوري روز رستاخيز، خواهد پرداخت، دور او پايان زمان و عصر تاريخ بشريت خواهد بود. بنابراين اسماعيليه در مورد مهدي موعود نظر خاص خودشان را دارند كه هيچ ريشه درستي ندارد.
اسماعيليه در طول تاريخ قيامهاي متعددي عليه خلفاي عباسي انجام داده و هميشه با آنان كه مروج مذهب اهل سنت بودند به مبارزه پرداختهاند، گاهي پيروز شده و حكومتهايي چون خلافت فاطمي در مصر و شمال آفريقا و همچنين حكومت قرامطه در شبه جزيره عربستان و جنوب عراق تشكيل دادهاند و گاهي نيز در قلعههاي خود محصور شده و قلعهنشين شدهاند. به همين خاطر مبارزه تبليغاتي بني عباس و اهل سنت عليه آنان گسترده و همراه با افتراء و تهمت بوده و چون آنان فرصت دفاع از خود نداشتهاند حرف و حديث دربارة اعتقادات آنان بسيار است و آراء و افكار منتسب به آنان آشفتگي فراواني دارد با اين حال چون در اين مقال هدف بررسي انتقادهاي كلي وارد بر اين مذهب است به چند مورد كلي كه مورد توافق همگان و مورد قبول خود اسماعيليه باشد اشاره ميشود.
نویسنده: حمید رشادیان - تورج گیوری