يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۶
کد مطلب : 116193
اصلاح‌طلبان و انتخابات ۱۴۰۰؛

اندک اندک جمع مستان قدرت می‌رسند!

اندک اندک جمع مستان قدرت می‌رسند!

اصلاح‌طلبان جدا از اینکه با چه استراتژی به سیزدهمین دوره انتخابات ۱۴۰۰ ورود کنند، دارای اختلافات عمیقی هستند که با نزدیک شدن به انتخابات هویداتر می‌شود.
حرکات انتخاباتی اصلاح‌طلبان که پس از زمستان سال ۹۸ به انجماد کامل رسیده بود اکنون با تغییراتی که در سطح داخلی و بین الملل شکل گرفته در حال ترک خوردن و روان شدن است.
هرچند که برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب تاکید داشتند که برای ۱۴۰۰ نگاهی به انتخابات آمریکا ندارند اما تحرکات انتخاباتی به صورت شفاف گواه این است که آنان بیشتر استراتژی‌ها و تاکتیک‌های انتخاباتی خود را در این بستر آرایش داده‌اند.
بدون پرده باید گفت که اصلاح‌طلبان ۴ سال وحشتناک را بعد از قدرت گرفتن دونالد ترامپ در آمریکا تجربه کردند چون ترامپ بلافاصله بعد از روی کار آمدن توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که از سوی دولت مورد حمایت آنان با دولت باراک اوباما منعقد شده بود، نقض و از آن خارج شد.
توافقی که دولت و حامیانش یعنی اصلاح‌طلبان همه آبروی خود را پای آن امضا زده و روحانی و کابینه‌اش نیز همه تخم مرغ‌ها را در سبد برجام گذاشته بودند حالا با نشستن جوبایدن رئیس جمهور منتخب دموکرات آمریکا جناح اصلاح‌طلب بنا دارد با ایجاد دو قطبی کهنه و تکراری جنگ و مذاکره، پاستور را همچنان در اختیار خود نگه دارد.
اصلاح‌طلبان جدا از اینکه با چه استراتژی به سیزدهمین دوره انتخابات ۱۴۰۰ ورود کنند، دارای اختلافات عمیقی هستند که با نزدیک شدن به انتخابات به قطر آن افزوده می‌شود.

دو راهی آمدن یا نیامدن برای ایستگاه
سیزدهم پاستور
اصلاح‌طلبان بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی توانستند اکثریت مجلس دهم را هم تصاحب کنند و شوراهای اسلامی شهر پایتخت و بیشتر مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها نیز به دست آن‌ها افتاد اما خیلی زود دستاوردهای آنان از دست رفت.
دوم خردادی‌ها، ۲ اسفند سال قبل (۹۸) اکثر قریب به اتفاق کرسی‌های مجلس را از دست دادند و مجلس یازدهم مجددا به دست جناح رقیب افتاد. آنها نخست رد صلاحیت‌ها را عامل مهمی بر باخت احتمالی خود عنوان می‌کردند اما شخصیت‌های مطرح و شناخته شده‌ای از این جریان همچون محمدرضا عارف یا حاضر به ثبت نام نشدند و یا اینکه همچون افشانی (شهردار اسبق تهران) انصراف دادند. مجید انصاری از چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب و سخنگوی مجمع روحانیون مبارز هم کمتر از ۷۰ هزار رأی آورد.
باخت سنگین در ۹۸، ناکامی‌های دولت و عدم تحقق شعارها، شکست‌های بین‌المللی، عدم تحقق وعده‌های نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس دهم و عدم توفیق چشمگیر در شوراهای شهر پایتخت و دیگر استان‌ها سبب شد که تئوریسین‌ها و فعالان شاخص سیاسی این جریان را برای ایستگاه سیزدهم ریاست جمهوری به این دو راهی بکشاند: بیاییم یا نیاییم!
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان و از اصلاح طلبان شناخته شده درباره پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان گفته بود: «صادقانه به شما بگویم که کار بسیار سخت شده است. ما در حال ریزش طرفداران خود در کشور هستیم.»
علی صوفی وزیر دولت اصلاحات تأکید کرده بود: « اصلاح طلبان در کل سرمایه اجتماعی خود را به طور چشم گیری از دست داده‌اند. به نحوی که اگر شورای نگهبان آن رد صلاحیت‌ها را انجام نمی‌داد باز هم احتمال باخت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس وجود داشت.»
در همین کش و قوس آمدن‌ها و نیامدن‌ها، مجمع روحانیون مبارز که ریاست آن را محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات بر عهده دارد (دوشنبه ۵ آبان ماه) کمیته انتخابات خود را فعال کرد.

خاتمی و رهبری اصلاحات
مجمع روحانیون مبارز همواره نقش محوری در جریان اصلاحات داشته اما از نیمه دوم دهه ۷۰ و آغاز بکار حزب منحله مشارکت نقش و تاثیرگذاری این نهاد مذهبی و سیاسی نیز بشدت کاهش یافت.
بعد از فتنه سال ۸۸ و منحل شدن دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی، باز هم اصلاح‌طلبان حاضر نشدند چون گذشته ریش و قیچی این جریان را به مجمع روحانیون مبارز بسپارند و یک تشکیلات جدید بنام شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان تشکیل دادند.
پس از حمایت رئیس دولت اصلاحات از حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ و تاکید بر جمله «تکرار می‌کنم» برای رأی گرفتن از طرفداران جریان اصلاحات برای رئیس دولت اعتدال و عملکرد ۷ ساله او، حمایت از لیست امید در مجلس دهم و شورای شهر تهران حالا نوک انتقادات به خاتمی فزونی یافته است.
اصلاح‌طلبان خواه ناخواه در محافل سیاسی همواره خاتمی را به عنوان یک رهبر معرفی کرده بودند ولی اکنون و به‌ ویژه در یکسال اخیر بارها نقش او در هِرم اصلاحات توسط اصلاح‌طلبان زیر سوال رفته است.
غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی اعلام کرد که محمد خاتمی رهبر جریان اصلاحات نیست و گفته بود جریان اصلاحات هیچ‌گاه رهبری نداشته است: «جریان اصلاحات نه‌تنها در گذشته بلکه در وضعیت فعلی نیز به معنای واقعی رهبر نداشته و ندارد اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط‌ مشی و استراتژی آن را تعیین کند». «صادق زیباکلام» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز گفته بود که «یکی از معایب جریان اصلاحات رهبری آن است و ما ۲۲ سال است که رهبری نداشته‌ایم. ما یک شخصیت وجیه‌المله که نمی‌توانیم رهبری کنیم. زبان من مو درآورد که من گفتم باید یک جمع ۱۵ نفره را که در آن دموکراسی باشد به عنوان رهبری اصلاحات مشخص کنیم.»

تعدد کاندیداتوری شخصیت‌های اصلاح طلب
با اینکه هنوز ۶ ماه به انتخابات ۱۴۰۰ زمان باقی مانده است اسامی نامزدهای اصلاح طلبی که احتمالا اردیبهشت ماه سال آینده فرمان را به سمت میدان فاطمی تهران بچرخانند و در وزارت کشور ثبت نام کنند هر روز در حال افزایش است. به عنوان مثال در حزب کارگزاران سازندگی اسامی افرادی همچون اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی، عبدالناصر همتی، غلامحسین کرباسچی و ملک زاده مطرح است هرچند قدرت علیخانی از افراد نزدیک به جهانگیری و محمدعلی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تاکید کرده‌اند که جهانگیری و محسن هاشمی گفته‌اند برای ۱۴۰۰ نامزد نمی‌شوند اما پرونده کاندیداتوری آنها به طور کامل بسته نشده است.
شنیده‌ها حکایت از آن دارد که برخی از افراد غیر اصلاح‌طلب همچون سردار حسین دهقان، علی لاریجانی، محمدجواد ظریف نیز جزو گزینه‌های غیر اصلاح طلبی هستند که حزب کارگزاران سازندگی آنها را در لیست آلترناتیو قرار داده است.
احزاب رادیکال جریان اصلاحات همچون حزب اتحاد ملت ایران (مشارک سابق) و مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب (مجاهدین انقلاب اسلامی) به دنبال کاندیداتوری افرادی همچون محمدرضا خاتمی، مصطفی معین و محمدرضا ظفرقندی هستند.
حزب ندای ایرانیان که ساختاری جوان و نوپا دارد نیز شرایط و صلاحیت صادق خرازی (سفیر اسبق ایران در فرانسه) دبیرکل حزب ندای ایرانیان را بررسی می کند.
محمدرضا عارف نیز که از هم اکنون فعالیت‌ها و نشست‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده است هنوز مورد حمایت هیچ یک از احزاب و گروه های اصلاح طلب قرار نگرفته است و احتمالا تا پس از تائید صلاحیت‌ها این غربت سیاسی بر عارف حاکم باشد.
برخی شنیده‌ها حکایت از پیشنهاد کاندیداتوری به عبدالواحد موسوی لاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز از سوی برخی از بزرگان اصلاحات نیز داده شده که تاکنون از سوی وی و یا نزدیکانش در اینباره واکنشی اتخاذ نشده است اما روشن است که آرایش نامزدهای اصلاح طلب بی‌تاثیر از نتایج انتخابات آمریکا نیست.
دو حزب کارگری و صنفی جریان اصلاحات، بر روی کاندیداتوری علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر و نماینده سابق تهران اتفاق نظر دارند و وی نیز از هم اکنون فعالیت‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده است.
حزب اعتدال و توسعه گزینه‌های مختلف و به مراتب بیشتری را برای ۱۴۰۰ در اختیار دارد که محمدجواد ظریف، محمود واعظی، محمدباقر نوبخت (دبیرکل حزب)، سورنا ستاری، آذری جهرمی، سعید نمکی و ... از این جمله هستند. برخی از احزاب اصلاح‌طلب نیز به سمت مسعود پزشکیان و علی مطهری نواب رئیس مجلس دهم و رضا اردکانیان وزیر وقت نیرو برای کاندیداتوری ۱۴۰۰ گرایش دارند. علیرغم اینکه محمدجواد ظریف تاکید کرده بود برای انتخابات ۱۴۰۰ نامزد نمی‌شود اما بعد از نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن جو بایدن و تاکید ظریف به رفاقت ۳۰ ساله با وی احتمال‌ها برای کاندیداتوری وزیر امور خارجه برای ۱۴۰۰ نیز افزایش یافته است.
یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلب گفته که ما همه تلاشمان را می کنیم که آقای ظریف را برای نامزدی در ۱۴۰۰ متقاعد کنیم و به همین منظور در حال فراهم ساختن دیداری بین وی و رئیس دولت اصلاحات هستیم.
وی همچنین گفت: البته ما در نهایت پس از مشخص شدن ساز و کار انتخاباتی وارد مصادیق انتخاباتی ۱۴۰۰ می‌شویم و هنوز به جمع بندی نرسیده‌ایم که آیا با احیا مجدد شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان مسائل را پیش ببریم یا نه؟

اختلاف در ساز و کار انتخاباتی؛ مخالفت گسترده احزاب با شورای عالی اصلاح‌طلبان
اختلاف در ساز و کار انتخاباتی اصلاح‌طلبان از زمانی اوج گرفت که شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان از سال ۹۲ آغاز به کار کرد و رفته رفته سهم احزاب در این شورا کمرنگ شد. کار به جایی رسید که محمدرضا عارف رئیس این شورا و عبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس وی استعفا کردند. این شورا در انتخابات‌ سال‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶ نقش محوری در جریان اصلاحات ایفا کرده بود و لیست‌های موسوم به لیست امید برای مجلس دهم و شورای شهر پنجم از دل این شورا بیرون آمده بودند.
شورای عالی اصلاح‌طلبان هنوز به طور کامل تعطیل نشده بود که اعتراض و فریاد احزاب اصلاح‌طلب مثل مجمع نیروهای خط امام (ره)، حزب مردم سالاری، حزب اراده ملت، حزب وحدت و همکاری ملی، حزب اعتماد ملی در زمان قائم مقامی منتجب‌نیا و ... بلند شد.
هنوز این شورا تعطیل نشده بود که طرح پارلمان اصلاحات از سوی احزاب اصلاح‌طلب مطرح شد اما همچنان به دلیل کارشکنی احزاب رادیکال بی نتیجه مانده است. بنابراین اصلاح‌طلبان هم اکنون در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که در گذشته به شورای ۱۴ گانه معروف بود و هم اکنون بیش از ۲۰ حزب در آن عضویت دارند فعالیت می‌کنند و راهبردها نیز توسط کمیته سیاسی در حال تدوین است.
بررسی اردوگاه اصلاحات این نتیجه را حاصل می‌کند که جناح دوم خرداد از هم اکنون با چالش‌هایی که بعضا به دلیل عملکرد دولت، نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس دهم و شورای شهر تهران ایجاد شده و اختلافات قدیمی که دوباره سر باز کرده است، دچار گسست‌هایی شده است. باید دید آیا این جریان تا خردادماه ۱۴۰۰ می‌تواند این چالش‌ها و اختلافات را حل و فصل کند و یا نه؟

https://siasatrooz.ir/vdci3qazpt1azz2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی