روحشان شاد آنهایی که با بجا گذاشتن فرهنگ ضربالمثلهای ناب ایرانی دست ما را باز گذاشتند تا در زمان نیاز به سوی این گنجینه برویم و از آن بهرهمند شویم.
کمکم عمر دولت امید به مرز ششسالگی نزدیک میشود در حالی که طی این مدت توانسته است رکورد دستهگل به آب دادنها را شکسته تا در کتاب گینس ثبت شود که ملت بزرگوار ایران اگر بخواهند همه تحولات ابرازی در گزارشهای انجام شده را بپذیرند و پیگیر گذشته آنها نباشند که اکثرشان در مرحله یا نزدیک شدن به افتتاح از طریق دولتهای پیشین بهعنوان میراث برای آنها بجا مانده است!
اما ترازوی عدل در سر در کاخ دادگستری تهران معترض خواهد شد زیرا میزان خسارات مادی و معنوی وارد آمده در شش سال گذشته بر اثر بعضی فوولهای بیاختیار و ندانمکاریها و دستهگلهایی که به آب دادهاند بسی بیش از منافع مادی و معنوی اقدامات مثبت است! نگاهی گذرا به تیترهای اول رسانهای طی شش سال گذشته به راحتی میتواند آمار مورد نیاز را در اختیار محققان قرار دهد که حتی یک روز بدون استرس برای مخاطبان خود که آحاد جامعه هستند نداشتهاند و حاصل بیتوجهی به تعهداتی است که به واسطه پذیرش این مسئولیت کلان داشتهاند و شاید دلیل اصلی اکثر عدم موفقیتها معذوراتی پیرامون دیون است که به اشخاص و جناحها خواهد داشتهاند! که تخصصشان برای اداره یک کشور وسیع با جمعیت ۸۲ میلیون نفری میلنگد!
اما آنچه بیش از همه قابل توجه است تکرار اشتباهات اجرایی و تصمیمگیریهای فیالبداهه با عنوان آزمون و خطا در زمینههای اقتصادی است که اصولاً نمیتوان بدون دارا بودن زیرساختهای لازم و علم روز به آن ورود نمود.
متأسفانه اکثر کسانی که گوشهای از این روند را در اختیاردارند اصولاً فاقد توان علمی برای اجرای آن میباشند! یکی از دلایل محرز شکست در اجرای طرحهای اقتصادی قطعاً نداشتن زیرساختهای لازم برای اجرای پروژههای آن است زیرا بدون توجه به پشتوانههای ضروری حرف زدن پیرامون حذف چهار صفر از واحد پولی کشور نیز نوعی ایجاد چالش در دامنه اقتصاد به حساب میآید در حالی که یکی از اعضای کابینه به راحتی و بقول فرنگیها ریلکس جلوی دوربین میرود و در اینباره ابراز نظرهایی میکند که قطعاً میتواند پیامدهایی دراینباره به همراه داشته باشد! و اجراها نیز همانند گفتارها میباشد که وقتی میگویند بروید و کلاه بیاورید، محکمکاری میکنند و سر را به همراه کلاه میآورند!
چالش جنگ پروتئین به صورتی نیست که بتواند با واردات حل و فصل شده و فیصله یابد زیرا معضل مقطعی نبوده که همچون نان، جنبه استراتژیک دارد و نیاز روزانه یک جامعه ۸۲ میلیون نفری است، بنابراین نه میزان ارز در اختیار دولت میتواند پاسخگوی این واردات کلان باشد و نه به صلاح و مصلحت کشور است که به واردات تکیه نماید در حالی که خود یکی از تولیدکنندگان بهترین گوشت و مرغ منطقه است اما محصولش بهصورت قاچاق و به ثمن بخس خارج شود تا از طریقی دیگر تولیدی با کیفیت کمتر و ناشناخته را وارد و در اختیار مردم آن هم بهصورت سهمیهبندی و اینترنتی قرار داده که به خودی خود از عوامل ایجاد بازار سیاه میباشد!
اگر فردا همین اتفاقی که امروز دامن پروتئین و میوه و دیگر محصولات کشاورزی کشور را گرفته فراگیر شود و به سوی نیازهای دیگر همچون روغن و شکر برود با آن چگونه برخورد خواهید نمود؟! تا کی میتوان کمبودهای جعلی را با واردات ارزی حل و فصل کرد؟! برای حل هر مشکل از راه خود وارد شوید و در اینباره حسابی برای پشتوانه گمرکات کشور که بتواند نقشی در رفع این معضلات ایجاد شده داشته باشد باز نکنید که اگر میتوانستند کارها به اینجا کشیده نمیشد!
امروز در حالی که قیمت بلیت رفت و برگشت به یک کشور اروپایی با ارز آزاد به رقم ۵ میلیون تومان میرسد چگونه میتوان پذیرفت که برههای ایرانی به بهای هر رأس یک میلیون تومان و به صورت قاچاق از مرزهای آبی و خاکی به راحتی از کشور خارج شود و در مقابل گوسفندهای فاقد دنبه اما با گوشت تمام چربی به وسیله هواپیمایی که بلیتش ارزش ۵ رأس بره را دارد از فرودگاههای یک کشور اروپایی به ایران آورده شود؟! مضاف بر اینکه آمار تبلیغاتی و ابرازی برای این واردات دو هزار رأس گوسفند بوده ولی ۱۱۱۷ رأس ترخیص میشود که معلوم نیست بقیه آنها گرفتار کدام رانت در فرودگاه مبدأ شده است!
راستی انتهای این همه آزمون و خطا و دستهگل به آب دادنها چه زمانی خواهد بود؟!
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت