چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۹
کد مطلب : 40663

باز باران با ترانه

بعضي‌ها شعري مي‌گويند و بعد در قافيه‌اش گير مي‌كنند. درست برعكس سخنگوي دولت كه اخيرا گفته‌اند «لايحه هدفمندسازي يارانه ها شعر است.» ما كه از شعر چيزي سرمان نمي‌شود اما آنقدر به سخنگوي دولت اعتماد داريم كه حاضريم قسم بخوريم «سعدي» و «حافظ» و «باباطاهر عريان» هم در شعر بودن لايحه هدفمندسازي يارانه ها ترديدي ندارند. اين «ننجون عوام» هم براي اينكه از قافله شعر و شاعري عقب نماند درباره اين لايحه يك شعر-بلاتشبيه – بندتنباني سروده كه حضور خوانندگان با ذوق «سياست‌روز» تقديم مي‌شود. باز باران با ترانه مي‌چكد از سقف خانه ما كنار سفره‌هاي خالي از نون با حميد و احمد و نازي وشعبون پاي حرفاي سياسي «ننه جون» يادم آيد روز ديرين گردش يك روز شيرين توي جردن كودكي!سي‌ساله بودم بي‌خبر از كارت سوخت و سهميه بندي بنزين گاز مي‌دادم به ماشين هي از اين پايين جردن سمت بالا هي از آن بالاي جردن سوي پايين مي‌پريدم همچو آهو گاز مي‌دادم-بلانسبت- چو«يابو» با صداي ضبط خودرو هي به بالا مي‌پريدم در شلوغي خيابان چند لايي مي‌كشيدم يادم آيد توي جردن هر كسي از سرعت بالاي بنده توي كف بود واي جردن پاتوق ليلا و مهشيد و صدف بود آن زمان يارانه قدري بي‌هدف بود يادم آيد روز ديگر باز باران با ترانه صاف مي‌زد توي سقف خانه «منصور» و«هاجر» وه چه غمگين بود آن شب سرد و سنگين بود آن شب قبض گاز آمد دم در ده برابر داد زد آن شب «ننه جان» واي برمن! خاك برسر! باز باران با ترانه مي‌چكد از سقف خانه ما كنار سفره‌هاي خالي از نون با حميد و احمد و نازي وشعبون پاي حرفاي سياسي «ننه جون»
https://siasatrooz.ir/vdcipqa5.t1auq2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی