اكرم شعباني:
روابط ايران و مصر طي ماههاي اخير پس از سقوط مبارك مورد تحليلهاي متفاوت از سوي تحليلگران قرار گرفته است، روابطي كه با وقوع انقلاب اسلامي در ايران به طور كلي در محدودترين شكل ادامه يافته بود، با وقوع بيداري اسلامي در كشور مصر و سقوط حسني مبارك رئيس جمهوري ديكتاتور اين كشور بر سر زبانها افتاد.
روابط حسنه ايران و مصر تا پيش از اين به پيش از وقوع انقلاب اسلامي در ايران برميگردد، در پي سقوط ملك فاروق در تابستان 1331 ش. و به قدرت رسيدن نظاميان چپگرا از جمله ژنرال محمد نجيب و جمال عبدالناصر، روابط تهران و قاهره تيره شد. حكومت ايران دولت همپيمان خود را در مصر از دست داده و دولت ديگري در ضديت با نظام سلطنتي و انگيزههاي سوسياليستي و چپگرايانه به قدرت رسيد. حكومت جديد مصر با مخالفين شاه از جمله مصدق، روابطي برقرار كرد . حكومت مصر پس از سقوط ملك فاروق، از مبارزات ملي شدن صنعت نفت ايران حمايت ميكرد.
بدبيني جمال عبدالناصر نسبت به شاه، جاي گرفتن دو رژيم در دو بلوك سياسي متفاوت ـ شرق وغرب ـ اختلاف ناصر بارژيم صهيونيستي، همپيماني شاه با صهيونيستها و عوامل ديگر، به دوري تدريجي تهران و قاهره انجاميد. اتحاد جماهير شوروي و ساير دولتهاي كمونيستي، به تدريج با مصر متحد شدند. در مقابل آمريكا، انگليس، اسراييل و ساير رژيمهاي غربگرا، نيز با شاه متحد شدند. تحت تأثير اين تحولات، دهه 30 شمسي، دهه روابط تيره ايران ومصر بود. در تابستان 1339ش. جمال عبدالناصر در پي نطق شديداللحني عليه حكومت شاه، دستور قطع رابطه سياسي با تهران رابه دليل همپيماني شاه با اشغالگران صهيونيست صادر كرد.
جمال عبدالناصر در نطق خود شاه را همدست صهيونيستها ناميد واين همدستي را مغاير با آرمان كشورهاي عربي و اسلامي تلقي كرد.
روابط مصر با تهران 10 سال قطع بود. شهريور 1349، يك ماه پيش از مرگ ناصر و هنگامي كه سادات در دوره بيماري منجر به فوت ناصر زمام امور را به دست گرفته بود، رابطه دو كشور مجدداً برقرار شد. با اين حال اقدام ناصر نه تنها در جهان اسلام بلكه در بين روشنفكران، تحصيلكردگان و محافل مطبوعاتي و سياسي مصر نيز يك اقدام منطقي و ستودني تلقي شد. از نظر افكار عمومي مصر و ساير ملتهاي مسلمان، هم پيماني شاه با اسرائيل در شرايطي كه خاورميانه در آتش تجاوزات رژيم صهيونيستي ميسوخت، يك خيانت نابخشودني به جهان اسلام بود.
با مرگ ناصر، معاون وي انورسادات، قدرت را در دست گرفت. اين تحولات سبب شد تا شاه ايران مناسبات از دست رفته خود در دوران ناصر را با نزديك شدن به سادات جبران كند. انگيزههاي چندي نيز در اين تصميم به شاه كمك ميكرد. در واقع از آخرين روزهاي حيات ناصر كسي بر كرسي زمامداري مصر تكيه زده بود كه مانند شاه ايران مشتاق رابطه با اسرائيل بود، هرچند كه درآن دوره به اقتضاي شرايط سياسي جرأت علني ساختن اين اشتياق را نداشت. در پي مرگ عبدالناصر، به دستور شاه، هويدا ـ
نخست وزير وقت ايران ـ در مراسم تشييع جنازه ناصر در قاهره شركت كرد و زمينه توسعه روابط آتي را فراهم آورد. سادات نيز در پاييز 1350ش. به تهران آمد و شرايط سياسي براي ازسرگيري همكاريها و مناسبات دو كشور مهيا شد. اقدام سادات در اخراج مستشاران روسي از مصرـ 1351 ش. ـ و رويكرد وي به آمريكا نيز سبب تحكيم هرچه بيشتر روابط دو دولت شد.
سفر سادات به بيتالمقدس و سپس انعقاد پيمان كمپ ديويد مقارن با وقوع انقلاب اسلامي ايران بود. از اين رو با پيروزي انقلاب، روابط تهران با قاهره در اعتراض به انعقاد اين معاهده قطع شد.
انقلاب اسلامي، انقلابي ضدصهيونيستي و ضدآمريكايي بود و طبعاً نميتوانست رابطه مثبتي با حكومت سادات كه سرسپرده صهيونيستها شده بود داشته باشد. جمهوري اسلامي ايران 2 ماه پس از پيروزي انقلاب و 9 سال پس از بازگشايي مجدد مناسبات تهران و قاهره، روابط خود را با مصر به دستور امام خميني (ره) قطع كرد. گرچه در دستورالعمل حضرت امام به وزير خارجه وقت براي قطع رابطه با مصر، تنها به پيمان كمپ ديويد اشاره شده ولي تا آن زمان رژيم سادات خصومتهاي ديگري نيز با جمهوري اسلامي ايران داشته است. از جمله اين خصومتها ميتوان به پذيرايي سادات از شاه ايران در كشاكش انقلاب وخودداري از تحويل وي، دشمني وستيزهجويي با انقلاب اسلامي ايران و واگذاري پايگاه نظامي به آمريكا براي استفاده از آن درحمله به خاك ايران، اشاره كرد. وقوع بيداري اسلامي در كشورهاي عربي خاورميانه كه به سرعت در مصر تسري يافت باعث سقوط ديكتاتوري مبارك شد، با سقوط مبارك وزير خارجه مصر بلافاصله تمايل كشورش را براي از سرگيري روابط با ايران اعلام كرد، از سوي ديگر جمهوري اسلامي نيز تمايلات خود را رسما براي از سرگيري اين روابط ابراز داشت؛ در اين ميان زمزمههايي مبني بر بازگشايي سفارتخانهها نيز شنيده شد، سفر هياتهاي مصري به ايران و بالعكس موضوعي بود كه بر آن اساس تصور ميشد روابط بين دو كشور با سرعت بيشتري شكل خواهد گرفت، با اين حال با وجود گذشت نزديك به سه ماه از سقوط مبارك همچنان رابطهاي شكل نگرفته است.تهديدهاي كشورهاي غربي و عربي و عدم تمايل آنها به نزديكي تهران و قاهره و از سوي ديگر اظهارنظرهاي متناقض برخي از مقامات مصري شايد موانعي باشد كه تاكنون در مسير اين ارتباط قرار گرفته است؛
سياست روز درباره موانع ايجاد شده در مسير برقراري روابط ايران و مصر با تعدادي از تحليلگران مسائل سياسي به گفتوگو نشسته است. كه در پي ميآيد.
از سرگيري روابط با مصر قطعي است
دكتر حميد رضا مقدمفر مديرعامل خبرگزاري فارس و تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره دليل عدم برقراري ارتباط ديپلماتيك بين ايران و مصر و عدم بازگشايي سفارت خانهها گفت: به نظر ميرسد كه چند فرض مسلم در اين رابطه وجود دارد، مصريها تمايل دارند و رسمي و حضوري اعلام تمايل براي برقراري روابط را كردهاند.
وي افزود: در عين حال جمهوري اسلامي هم با سقوط مبارك و شكل گيري نظام سياسي جديد در مصر اعلام كرده است كه تمايل به از سرگيري روابط با اين كشور پس از سي سال دارد.
مديرعامل خبرگزاري فارس با اشاره به اينكه تاخير در برقراري روابط ايران و مصر به شرايط سياسي مصر مربوط ميشود، تاكيد كرد: جمهوري اسلامي بايد شرايط فعلي مصر را درك كند و به مقامات مصري در اين باره حق بدهد چرا كه فشارهايي بر روي آنها وجود دارد كه در عين حال مقامات مصري در برابر آنها مقاومت ميكنند.
وي تصريح كرد: برقراري و از سرگيري مجدد رابطه بين ايران و مصر موضوعي قطعي است كه در آينده نزديك محقق ميشود و تنها دو طرف بايد فرصت بدهند تا رابطه در شكل طبيعي خود از سر گرفته شود.
مقدمفر در پايان توضيح داد: هيچكدام از اظهارنظرهايي كه برخي از مقامات مصري درباره ترديد در ارتباط با ايران و مصلحت انديشي براي كشورهاي عربي بوده است ارتباطي به تمايل مصر براي برقراري ارتباط با تهران ندارد، اين تمايل از سوي مقامات مصري به صورت رسمي و حضوري اعلام شده است و تنها بايد از سوي آنها مديريت شود و از سوي جمهوري اسلامي هم فرصت لازم براي آنها لحاظ شود.
مصر در دوران انتقال به سر ميبرد
حشمت الله فلاحت پيشه عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم و نماينده مردم اسلام آباد غرب درباره مشكلات برقراري و از سرگيري مجدد روابط ايران و مصر گفت: بحث رابطه با ايران و مصر تابعي از شرايط انتقال مصر است، آنها پس از وقوع تحولات اخير در شرايط حاضر در دوران انتقال به سر ميبرند.
وي افزود: در مصر با توجه به دوران كوتاه پس از سقوط مبارك هنوز نظام سياسي منبعث از انتخابات شكل نگرفته و در نتيجه دولت حاكم نميتواند تصميم اساسي در اين باره بگيرد.
نماينده مردم اسلام آباد غرب با تاكيد بر اينكه آنها حتي اگر در شرايط انتقال تصميمي هم اتخاذ كنند، آن تصميم قابل اتكا نيست، تصريح كرد: به خاطر شرايط فعلي مصر نبايد در برقراري رابطه با اين كشور شتاب كرد، نبايد فراموش كنيم كه ديپلماسي زمان خاص خود را دارد و فعلا بايد منتظر شكل گيري زمان بود.
وي توضيح داد: كشورهاي ديگر هم تلاش ميكنند تا مانع از نزديكي مصر به ايران شوند اما سياستمداران و نخبگان در مصر معتقدند كه براي تقويت اين كشور بايد خطوط قرمز در دنياي اسلام كنار گذاشته شود كه از جمله اين خطوط قرمز برقراري رابطه با جمهوري اسلامي ايران است.
فلاحت پيشه در پايان تاكيد كرد: در دوران انتقال از هيچ كشوري نبايد انتظار تحول تازهاي داشت و تحول برقراري ارتباط مصر با ايران در اين دوران هم در اين راستا قرار ميگيرد.
كشورهاي ثالث مانع برقراري روابط شدهاند
حسن رويوران تحليلگر مسائل سياسي منطقه خاورميانه درباره مشكلات ايجاد شده در مسير برقراري روابط ايران و مصر كه با گذشت چند ماه از سقوط مبارك تنها در حد حرف و كلام باقي مانده است، گفت: نبيل العربي وزير خارجه سابق مصر اعلام كرد كه رابطه بين ايران و مصر به زودي برقرار ميشود ولي اين اتفاق تاكنون با وجود گذشت بيش از دو ماه نيفتاده است.
وي افزود: دليل عدم برقراري ارتباط اين است كه بعضي از كشورها خواهان گسترش رابطه ايران و مصر نيستند كه از مهمترين اين كشورها عربستان سعودي است.
رويوران با اشاره به اينكه عربستان براي جلوگيري از برقراري رابطه بين ايران و مصر پيشنهاد يك كمك چهار ميليارد دلاري به مصر داده است، توضيح داد: يكي از شروط مهم عربستان براي اعطاي اين وام عدم برقراري رابطه با ايران است، مصر 5 ميليون كارگر خارج از كشور دارد كه بخشي از آنها در عربستان سعودي، بخشي در امارات، قطر و كويت هستند.
وي تاكيد كرد: كارگران مصري در كشورهاي عربي در حال حاضر تبديل به ابزاري براي اين كشورها شدهاند تا از اين ابزار براي اعمال فشار عليه دولت مصر استفاده كنند.
تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي ادامه داد: آنچه مهم است اينكه اراده دولت مصر بر برقراري رابطه با ايران است و در عين حال در طرف مقابل – جمهوري اسلامي – هم آمادگي كامل وجود دارد اما آنچه كه مانع ميشود بحث فشارهاي منطقهاي و حتي غربي است كه تاكنون مانع برقراري روابط شده است.
وي خاطرنشان كرد: اين فشارها نميتواند در طولاني مدت مانع برقراري روابط باشد چرا كه شرايط به گونهاي ديگر رقم خواهد خورد و همانطور كه در مصر تحولاتي اتفاق افتاده، تحولاتي هم در جريان است و بر اساس همان تحولات قطعا روابط اين كشور با ديگر كشورهاي منطقه و جهان رقم ميخورد.
رويوران در پايان اضافه كرد: بايد در نظر داشت كه دولت مصر همچنان از فشارهاي بيروني خلاص نشده است و اين جريان تا زماني كه اراده مردم به صورت كامل تحقق پيدا كند ادامه خواهد داشت.