در هفته های گذشته شاهد آن بودیم که چهارمین شهید جهاد علمی و پیشرفت کشور از میان نخبگان علمی کشور پرکشید. شهید احمدی روشن چهارمین نخبه علمی کشور بود که طی دو سال گذشته توسط عوامل تروریستی وابسته به خارج از کشور ترور می شود. مسئله ای که به لحاظ زمانی و آماری قابل تامل بوده و ضرورت توجه مسئولین ذیربط به این موضوع را بیش از گذشته آشکار کرده است. اما آنچه که در میانه چنین رفتارهای خشونت باری قابل ملاحظه است ،عدم توجه عاملین و مسببین چنین جنایاتی به عواقب و عوارض اقدامات تروریستی شان است . عواقبی که دیر یا زود گریبانگیر مجریان چنین طرح هایی را خواهد گرفت و تشت رسوایی حامیان خارجی آنان را به زمین خواهد انداخت . لذا توجه به چند نکته ذیل ضروری است :
۱. دانش نامه سیاسی آشوری واژه تروریسم را «هرگونه عملکرد یا تهدید برای ترساندن و یا آسیب رساندن به شهروندان، حکومت و یا گروهها و شخصیتهای سیاسی» تعریف کرده است . این تعبیر رسا از تروریسم گویای ماهیت دهشت افکنان آن است . کارکردی که سبب شده گروهکهای تندرو و جریانات اقلیتی برای مطرح کردن خود در سطح جامعه به آن روی آورند. اما این جریانات بومی منحرف و گاه بیگانه گرا از این نکته غافلند که شهرت آنان از جمله مصادیق شهرت منفی محسوب شده و نمی تواند محملی برای دستیابی آنان به اهدافشان باشد. چه آن هدف، رویای تکیه بر مسند قدرت باشد یا ایجاد تغییر و تحولی متناسب با امیال و اغراض فردی گردانندگان گروه در جامعه . از اینرو به نظر میرسد طرح وحشت افکنی از طریق اقدامات تروریستی برای مردم کشوری که آزمون های ۳ دهه گذشته را با سربلندی گذرانده اند پروژه ای ناکام و ابتر دانست.
۲. در بررسی ترورهای دو سال اخیر دانشمندان هسته ای ایران مشخص شده که برخی کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران در تلاش اند تا با تشویق و تجهیز عوامل خود فروخته داخلی زمینه ناامنی و حذف فیزیکی نخبگان علمی را فراهم کنند.صحت این مدعا را می توان به وضوح در اعترافات جمالی فشی عامل ترور شهید علی محمدی مشاهده کرد.البته این تنها سند این مدعا نبوده و اظهارات اخیر رئیس سرویس جاسوسی انگلیس که در طول ۱۰۰ سال گذشته بی سابقه ارزیابی شده شاهدی دیگر بر صحت این مدعاست. جان ساورز رئیس سرويس امنيت خارجي انگليس موسوم به "MI۶" چندی پیش در نشستی مطبوعاتی که در تاریخ صدسال اخیر سرویس جاسوسی انگلیس بیسابقه بود، با اشاره به برنامه هستهای ایران، دیپلماسی را برای توقف این برنامه ناکافی دانسته بود و از لزوم روی آوردن به فعاليتهاي جاسوسي و اطلاعاتي براي مقابله با ايران سخن گفته بود.
با توجه به این شواهد می توان گفت که اقدام کشورهای مذکور در ترغیب و تایید چنین اقدامات تروریستی مصداق بارز حمایت از تروریسم به شمار رفته و مغایر تمامی کنوانسیون های بین المللی و قواعد حقوق بشری است . چراکه اعمال روش هاي تروريستي نقض آشکار اصول و مقاصد سازمان ملل متحد تلقي شده و تهديدي جدي عليه صلح و امنيت بين المللي به شمار می رود. و شاید از اینروست که تا کنون بيش از ده کنوانسيون براي جلوگيري و سرکوب اعمال مختلف تروريستي به تصويب کشورها رسيده و مجموعه اي از اسناد بين المللي وجود دارد که مطابق با آنها دولت ها متعهد به مبارزه با تروريسم شده اند. از جمله اين اسناد مي توان به کنوانسيون مبارزه با تامين مالي تروريسم ۱۹۹۹ و قطعنامه الزام آور شماره ۱۳۷۳ مورخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۱ شوراي امنيت اشاره کرد.
۳. مسئله ی دیگری که در پس وقوع چنین فجایعی می تواند به وقوع بپیوندد «تضعیف اعتماد و اتکا کشورهای جهان به نهادهای بینالمللی» است . نهادهایی که علاوه بر کوتاهی در محکومیت و اقدام عملی در مقابله با چنین اقدامات تروریستی ، به زمینه سازی برای تکرار این قبیل اقدامات غیر انسانی متهم هستند . چراکه بر اساس اطلاعات بدست آمده توسط وبسایت انجمن مدافعان حقوق بشر دانشمندان هستهای که به عنوان شهروندان غیر نظامی امروز مورد هجوم تروریست ها قرار میگیرند، نه تنها در دو قطعنامه ۱۷۳۹ و ۱۷۴۷ سازمان ملل مورد تحریم قرار گرفته بودند، بلکه در برنامه هستهای مهمی که منجر به طراحی قلب رآکتورهای نسل جدید جهان با استفاده از فناوری ایزوتوپ میشده نیز مشارکت داشته و از اصلیترین چهرههای این پروژه بودهاند. پروژهای که ایران را تا مرز دانش هستهای در دنیا میرسانده است.
این موضوع به خوبی گویای آنست که نهادهایی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نهادی قابل اعتماد و موثقی در عرصه بین المللی نبوده و امروزه به مامنی برای تجمع عناصر جاسوسی سرویسهای غربی مبدل شده است . مسئولین آژانس می باید به این نکته توجه کنند که علاوه بر مسئولیت انسانی و حقوقی انان در قبال قربانیان حوادث تروریستی صورت گرفته علیه دانشمندان ایرانی، به دلیل لطمه وارد کردن به روند اعتماد سازی بینالمللی در زمینه همکاری های جهانی برای حفظ صلح و گسترش فنآوریهای صلح آمیز از سوی افکار عمومی مورد سوال قرار دارند.
۴. پر واضح است که حفظ امنیت از ضروریات جهان امروز و مطالبات اولیه جوامع انسانی از حاکمان و گردانندگان نظامات سیاسی است. از اینرو می توان انتظار مردم از دستگاههای امنیتی را در سه حوزه مورد توجه قرار داد: نخست در بعد جلوگیری از وقوع چنین فجایعی که با اتخاذ تدابیر حفاظتی و امنیتی محقق خواهد شد و دوم پیگیری پرونده و مجازات عاملین اقدام تروریستی هفته گذشته. اما سومین مطالبه مشخص مردم را میبایست به صورت توامان در حوزههای دیپلماتیک و امنیتی جستجو کرد. آنجایی که مردم به صراحت از تشکیل و پیگیری پروندهی بینالمللی پیرامون نقش دولتهای بیگانه در اقدامات تروریستی سالهای اخیر ایران در مجامع و محاکم بینالمللی سخن گفتهاند و از نهادهای مربوطه خواستهاند که اقدامات تنبیهی متناسب با عملکرد دولتهای دخیل در چنین جنایاتی را در دستور کار خود قرار دهند.
محمد عزتی