یک خبرنگاری (که از قضا نگارنده از او شناخت نسبی دارد و میداند مثل برخیها عشقِ چهره شدن نیست و برخلاف دیدگاه برخیها هدفش تخریب دولت هم نیست) تصویری منتشر کرده و از رنج زندگی در سیستان و بلوچستان گفته. از اینکه برخی مردم از نداری تن به خوردن گوشت جانورانی دادهاند که فکر کردن به آن هم حال آدم را بد میکند.
بعد از رسانهای شدن این خبر و تصویر، داد عدهای درآمده است. از دادستان گرفته که اعلام جرم کرده است تا فرماندار و سایر مسئولان که تکذیبیه بلند بالا دادهاند.
اصلا قبول. حسن شمشادی برای معروف شدن یک خبر دروغ منتشر کرده است. اصلا توهین به هموطنان کرده و خواسته بهطور همزمان دولت را هم تخریب کند. اصلا همه اینها قبول. من بهجای شما باشم بدون پرسوجو و حتی بدون توضیح خواستن او را به اشد مجازات محکوم میکنم. درست همانطور که با دانهدرشتها و ژن خوبها و آقازادهها و «اخوی»ها برخورد شد. درست مثل برخوردی که با برخی چهرههای بیسوادِ پُر«فالوور» که هر اراجیفی را توئیت میکنند و در اینستاگرام به هر شخص و قوم و نگاهی توهین میکنند!
حالا فرض کنید خبرنگار به زعم شما معاندِ دروغگویِ سیاهنمایِ... (جای این سه نقطه هرچه دیگری دلتان میخواهد بگذارید) را مجازات کردید. خیالتان راحت شد؟ بله؟ خب الحمدلله.
حالا میشود به این سوالات جواب دهید؟
۱- آیا در استان سیستان و بلوچستان همه مردم به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند؟
۲- آیا برق و گاز هم به همه مردم رسیده است؟
۳- آیا اولیات زندگی برای مردم این منطقه فراهم است؟
۴- آیا بچههای سیستانی و بلوچستانی وقتی به مدرسه میروند زیر یک سقف محکم و ایمن و به دور از گرما و سرما پشت نیمکتهای تر و تمیز مینشینند؟
اگر هنوز تهِ دیگ وجدانتان چیزی باقی مانده است قطعا نمیتوانید به این سوالات پاسخ مثبت بدهید. آهای آقای مسئولی که مثلا بچه همان منطقه هستی. اگر برای آنکه میز و صندلیات را دودستی بچسبی و بتوانی پستهای مدیریتی را به شیوه اسپایدرمنی طی کنی، درد و رنج و سختی مردمان آن منطقه را سانسور کنی (که داری میکنی) آن دنیا تکتک مرد و زن و کودک و بزرگ و پیر سیستان و بلوچستانی یقهات را میگیرند. شهدای ایران قطعا نمیگذارند از روی خونشان عبور کنی و بپری وسط بهشت!
آهای آقایان مسئول که برچسب جمهوری اسلامی را به همه فاجعههای مدیریتی خود زدهاید و جز بدنامی برای انقلاب و اسلام کار دیگری نمیکنید، حواستان هست باید آن دنیا روبهروی چند میلیون نفر بایستید؟ حواستان هست که دارید با آینده این مملکت چه میکنید؟
اگر امروز حرف، حرفِ سیستان و بلوچستان است، چون شما میخواهید با مالهکشی و خاکپاشی به چشم بیننده، حقیقت رنج زندگی مردم آن خطه را پاک کنید، اما مگر فقط سیستان و بلوچستان درد این روزهای ماست؟ با ایلام و کرمانشاه و خوزستان چه کنیم؟
اصلا چرا راه دور برویم. کمی شیشه دودی ماشینتان را پایین بدهید تا ببینید زیر پوست همین پایتخت به ظاهر گل و بلبل چه خبر است؟ اگر بلدید به اینترنت و فضای مجازی سری بزنید تا فاجعه را از نزدیک که نه از توی عکس ببینید! ببینید که مردم امروز چه میکشند و شما با ندیدن، خود را به نفهمی میزنید!
چهل سال از انقلاب همین مردم گذشته است و هنوز بعد از چهار دهه مردم استانهایی که گفتم در سختی و فشار زندگی میکنند و...
آهای آقای دادستان، چرا برای ریزگردهای خوزستان اعلام جرم نمیکنی؟ چرا محرومیت سیستان و بلوچستان را تحت تعقیب قرار نمیدهی؟ چرا برای درد ایلام قراری صادر نمیکنی؟
آقای دولت چرا برای این دردها هم هشتگ «محرمانه نداریم» نمیزنی. چرا المشنگه تلگرام و استادیوم رفتن زنان و هزار موضوع ریز دیگر را برای این دردها تکرار نمیکنی؟
آقای مجلس، چرا مثل اف.ای.تی.اف، پالرمو، برجام و... برای این مردم مظلوم یک مصوبه چنددقیقهای نمیگذرانی که مردم کمی نفس راحت بکشند و باور کنند که شما شیفته خدمتید نه تشنه قدرت؟!
آقایان مسئول کلاهتان را بالاتر بگذارید، البته اگر کلاهی بر سر دارید!
نویسنده: مهدی رجبی