اصغر قاسمي_ در پارك نشسته است و جزوه اي روبه رويش باز است.از قيافه اش پيداست كه دانشجو است،و شب امتحان است و دغدغه درسهاي تلنبار شده در حركت منظم پاهايش كه روي هم انداخته است پيداست.از لاي انگشت‌هايش دود سفيد منظم سيگار به بالا تن مي‌كشد و او هر از گاهي با پكي محكم خط منظم اين دودها را به هم مي‌زند. اجازه مي‌گيرم و سر صحبت را با او باز مي‌كنم.دانشجوي رشته برق است. ساكن خوابگاه...دختران.مي‌گويد:سيگار به من آرامش مي‌دهد.شب امتحان را كه اصلا نمي‌شود بدون سيگار گذراند.مثل رفيق است.به آدم كمك مي‌كندكه بار مشكلات را روي اعصاب و روان تحمل كنم.تمام تنش بوي سيگاري مي‌دهد كه با عطر ادكلني آميخته است.مي‌پرسم خانواده ات مخالفتي ندارند كه سيگار مي‌كشي.مي‌گويد:چون در خوابگاه هستم راحتم،اما اگر بفهمند هم مهم نيست. مجبورند كنار بيايند. فضاي كافه سنتي لبريز از دود است.بوي سيگار و پيپ و قل قل قليان.دسته اي از دختران با مرداني كه همراهيشان مي‌كنند چنان پك‌هاي غليظي به قليانهاشان مي‌زنند كه انگار سالهاست به صورت حرفه اي قليان كش هستند.با دود سفيد و غليظ قليان در هوا بازي مي‌كنند. دو دختر نوجوان كه پيداست دبيرستاني هستند كنار پنجره نشسته اند و سيگارلاي انگشتهايشان مي‌سوزد.به سويشان مي‌روم. _خبرنگار هستم و درباره سيگار كشيدن دخترها مي‌خواهم گزارش بنويسم. مي‌توانم چند لحظه وقتتان را بگيرم. _بله ولي به شرطي كه به نفع سيگار كشيدن دخترها بنويسي. _مثل اين كه خيلي روي سيگار كشيدن خانمها تعصب داريد. _نه،اما روي حقوق خانمها تعصب دارم. _سيگار كشيدن حق است؟ _بله!حق راحت بودن.چرا يك مرد مي‌تواند به راحتي در خيابان،پارك،جلوي خانواده و فاميل سيگار بكشد اما يك زن بايد هزار تا كلك در خانه سوار كند و بيايد جاي دنجي گير بياورد كه بتواند با خيال راحت پكي به سيگار بزند. _فكر مي‌كنم شما خيلي فمنيست هستيد.چون همه سيگار را در شكل كلي مضر مي‌دانند و اين ربطي به جنسيت ندارد. _بله من فمنيست هستم.اما اگر مردم سيگار را براي همه غلط مي‌دانند چرا فقط به زنهاي سيگاري چپ چپ نگاه مي‌كنند. پيرمرد در حالي كه پولهاي مچاله شده را مي‌ريزد توي كاسه اي كه روي پيشخوان گذاشته است،سيگارلايتي را با چند روزنامه و مجله مي‌دهد دست خانمي كه عينك دودي به چشم دارد.زن،بسته سيگار را همان جا باز مي‌كند،با فندكي كه پيرمرد با كشي آن را از دكه روزنامه فروشيش آويخته رو شن مي‌كند و از زير عينك تيتر روزنامه‌ها را ورانداز مي‌كند. پيرمرد روزنامه فروش مي‌گويد: تا يكي دو سال پيش بيشتر مردها بودند كه مي‌آمدند سيگار مي‌خريدند،همه ازديدن يك دختر در حال سيگار كشيدن بسيار تعجب مي‌كردند ولي حالا تعداد دختران و پسراني كه سيگار مي‌خرند تقريبا برابر شده است. از هر پنج يا شش دختري كه از جلو بساط سيگار فروشي من مي‌گذرند دست‌كم يكي از آنها مي‌آيد يك بسته سيگار مي‌خرد.الان ديگر سيگار كشيدن زنها براي مردم عادي شده است.زنها راحت توي ماشينشان سيگار مي‌كشند و ديگر كسي تعجب نمي‌كند. با دكتر پرويزغرقي درحياط دانشگاه....ملاقات مي‌كنم.در حالي كه زير سايه سار درخت‌هاي بيد نشسته است، با انگشت اشاره دانشجوهايي را نشان مي‌دهد كه از بوفه دانشگاه بيرون مي‌آيند و سيگاري گوشه لبشان مي‌سوزد.مي‌گويد:حالا ديگر سيگار كشيدن دارد يك پديده عادي در محيط‌هاي دانشگاهي مي‌شود. بعضي‌هاشان حتي با ديدن ما اساتيد هم ابايي از سيگار كشيدن ندارند. و اين باعث تاسف است.مي‌پرسم:استاد واقعا دارد چه اتفاقي در ميان جوانها رخ مي‌دهد.انگار زنها دارند در اين كار از مردها هم پيشي مي‌گيرند. پاسخم مي‌دهد:متاسفانه درك غلط از تساوي حقوق زن و مرد،بعضي از خانمها را كه به تقليد از جنبش‌هاي فمنيستي مي‌پردازند،مبتلاي سيگار كرده است. آنها با جسارت تمام در محيط‌هاي عمومي سيگار مي‌كشند و به اين كار «مردانه» خود افتخار مي‌كنند! _حالا بايد چه كرد با اين اوضاع؟ _دولت و مجلس بايد دست به كار شوند. الان وضعيت در شرايط هشدار است. متاسفانه بر اساس آخرين آماري که داريم مصرف سيگار در جامعه ما نه تنها به همان ميزان قبلي يعني 54 ميليارد نخ در سال باقي نمانده است بلکه به 60 ميليارد نخ نيز رسيده است و اين افزايش مصرف با وجود قانون جامعي است که تنها چند سال بيشتر از تصويب آن در مجلس مي‌گذرد. مي‌گويم:تا حالا طرح‌هاي زيادي ارائه داده اند كه ظاهرا ناموفق بوده است. آخرينش همين تخصيص 50 درصد فضاي روي پاکت سيگار به علايم هشدار دهنده كه موجب شده است تا سيگاري‌ها به سيگارهاي قاچاقي را كه وارداتي هستند و اين تصاوير را ندارندروي بياورند؛يا طرح عدم فروش سيگار به افراد زير 18 سال،طرح عدم فروش سيگار توسط روزنامه فروشي‌ها، صدور مجوز فروش سيگار براي اماکن و افرادي خاص و آموزش‌هاي موثر در سطح جامعه و...اما هيچ طرحي نتوانست رشد جمعيت سيگاري به خصوص در ميان خانمها را كند سازد. پاسخ مي‌دهد:بله! متاسفانه الان 10 تا 12 سال سن مصرف مواد دخاني در کشور پايين آمده است اين درحالي است که انتظار داشتيم با افزايش قيمت سيگار و اجراي قانون جامع کنترل دخانيات، ديگر سيگار در لايه‌هاي نوجوان و کم سن رسوخ نكند اما بر طبق آخرين آماري که بنده دارم سيگار حتي در بين دختران دبيرستاني و راهنمايي نيز ديده مي‌شود و اين بسيار خطرناک است.اوضاع در دانشگاه‌ها بسيار خطرناكتر است. بررسی‌های انجام شده در سال ۸۰ نشان می دهد که مصرف سیگار در دوران تحصیل در مراکز دانشگاهی در میان دانشجویان پسر سال اول ۸/۲۱ درصد است که در سال آخر به ۴/۲۸ درصد افزایش می یابد. این در حالی است که طبق آمار کلینیک ترک دخانیات تهران، مصرف سیگار در میان دختران دانشجوی سال اول ۷/۲ درصد است که تا سال آخر دانشگاه به ۸/۷ درصد افزایش پیدا می کند که تفاوت معناداری، بیش از ۳ برابر وجود دارد. وي مي‌افزايد:یکی از این ترفند‌هايي كه كمپاني‌هاي بزرگ توليد سيگار كه عمدتا در دست صهيونيست‌هاست به كار مي‌برند عرضه سیگارهای کم ضرر به عنوان سبک (لایت) و خیلی سبک (اولترالایت) است که با قیمت بیشتری هم ارائه می‌شود.آنها اين گونه تبليغات مي‌كنند كه سيگار لايت كم ضرر و مناسب خانم‌هاست اما اين دروغي بيش نيست.کسانی که این نوع سیگارها را می‌کشند مانند دیگر معتادان به نیکوتین، میزان مورد نیاز بدنشان را با پک‌های عمیق‌تر و تعداد نخ‌های بیشتر سیگار تامین می‌کنند. در مطالعات مختلف ثابت شده است که بسیاری از بیماری‌های خاص مانند سرطان‌های لب، دهان و حنجره در اثرکشیدن این نوع سیگارها شیوع بیشتری دارند. همین باورهای غلط است که شروع مصرف سیگار بین دختران را به زیر 15 سال رسانده است. در حالي كه دكتر دارد به ساعتش نگاه مي‌كند،مي‌پرسم:وآخرين حرفتان؟ _آخرين حرفم اين است كه زنها دارند در سيگار كشيدن از مردها پيشي مي‌گيرند،بايد زنها را از اين ورطه نجات دهيم و اين بيشتر از هر چيزي به كار فرهنگي نياز دارد.چون خانم‌هاي جوان با آموزه‌هاي غلط فرهنگي كه عمدتا پشتوانه اي از آموزه‌هاي فمنيستي دارد وارد جرگه سيگاري‌ها مي‌شوند.
https://siasatrooz.ir/vdcirqar.t1aqp2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی