اينگونه که فضاي سياسي کشور پيش ميرود، ره به جايي نخواهد برد. هر شخصيتي که در اين انقلاب و نظام نقش داشته و دارند، سخن ميگويد و يا موضعي را بيان ميکند، به جاي اين که مورد نقد منصفانه و مصلحانه و صادقانه قرار گيرد، مورد تخريب شديد قرار ميگيرد.براساس يک سري ادعاها افشاگري ميشود و بياخلاقيهاي سياسي رونق ميگيرد.
چه خبر شده است؟ چه اتفاقي افتاده که اينگونه فضاي ناهنجار سياسي در کشور باز هم در حال جمعآوري ابرهاي تيره و تاري است که نويد توفان ميدهد.
ميتوانيم همه را هم عقيده خود سازيم؟ ميتوانيم آراي گوناگون و نقطه نظرات و ديدگاههاي سياسي و اقتصادي را با آنچه خود ميخواهيم همراه کنيم؟ هر فرد و شخصيتي ديدگاههاي خاص خود را دارد، اگر اين ديدگاهها از چارچوب اسلام، قانون ، نظام و رهبري خارج شد و بيراهه رفت آنگاه باز هم بايد اگر نقدي و انتقادي صورت ميگيرد، همان نقد مشفقانه و منصفانه باشد تا بتواند سازنده گردد وگرنه با نقدهاي تند و تخريبي نميتوان پاسخ مناسب و اخلاقي به آن اظهار نظرات داد. نمونه شاخص آن آقاي عسگر اولادي است. او که در سابقه خود سالها مبارزه و همراهي با انقلاب و نظام را يدک ميکشد در چند روز گذشته به خاطر برخي اظهارنظرات و مواضع نسبت به جريان فتنه مورد انتقادات شديد قرار گرفته است. او در سخنانش به هيچ فرد و گروهي تهمت و افترا نبسته است، کسي را متهم نکرده است و حتي هنگامي که به انتقادات پاسخ داده چارچوب اخلاق را رعايت کرده است. اما همين فرد که سالهاي سال براي کشور و نظام و انقلاب کار کرده مورد هجمه شديد واقع شده و تندترين انتقادات را تحمل کرده است اما باز هم از چارچوب اخلاق بيرون نرفته است. همين رفتار سياسي- اخلاقي وي، خود درسي براي ديگران است که ميتوان از آن به عنوان الگو استفاده کرد.
نميخواهم مواضع آقاي عسگر اولادي را نقد کنم که آيا درباره فتنهگر بودن يا نبودن موسوي و کروبي درست ميگويد يا نه، بحث بر سر روشهاي نقد و بيان ديدگاهها است و البته همچنين وظيفهاي که يک دلسوز نظام و انقلاب براي آينده کشور احساس ميکند. همگان خواندند و شنيدند که رهبر معظم انقلاب بارها در سخنانشان بر آرامش فضاي سياسي کشور در آستانه انتخابات رياست جمهوري تاکيد داشتند. اگر فضاي سياسي کشور اينگونه پيش برود، نميتوان به آن آرامش نسبي دست يافت مگر با رعايت اخلاق اسلامي و سياسي.
گفتوگو و مباحثه ميتواند براي جلوگيري از تقابل، تخريب و فضاسازي و جريانسازي مفيد باشد، راديکاليزه کردن فضاي سياسي کشور تنها به يک سويه شدن آن کمک ميکند و اجازه توليد فکر و انديشه و اتخاذ مواضع از سوي بسياري از شخصيتها را ميگيرد. اين که فقط تصور کنيم که حرف من حق است و ديگران ناحق ميگويند، در فضاي آزاد انديشي در چارچوب اسلام و قانون جايگاهي ندارد. بايد در راستاي تحمل همه ديدگاههايي که در چارچوب قرار گرفتهاند گام برداريم. اگر آقاي عسگر اولادي را به عنوان يک شخص معتمد نظام بدانيم، چه بسا، وي در خود به هر نحوي احساس وظيفه کرده است يا اين وظيفه به عهده او گذاشته شده است تا با طرح اينگونه ديدگاهها که به گفته خود او نظرات شخصي است، فضا را براي بازگشت آن دو شخصيت که در جريانات فتنه ۸۸ بيتقصير نيستند گام بردارد تا بتوان همان سياست جذب حداکثري را پياده کرد. تصور اين که رهبر معظم انقلاب در جريان اين اتفاقات اکنون به خاطر دوري برخي از افراد که در اين کشور نقش داشتهاند، دلگير و ناراحت نيستند، درست نيست. حضرت امير(ع) هم هنگامي که نزديکان و يارانش از او دور شدند و فاصله گرفتند، غمي سنگين بر دل ايشان نشست و همواره از آن اتفاقات با اندوهي سنگين ياد ميکردند. بهتر است با سخنان و مواضع خود اين داغ و اندوه را که در دل بسياري از دلسوزان نظام است، شديدتر نکنيم و به توصيههاي رهبري معظم انقلاب بيشتر توجه داشته باشيم.