شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۱
کد مطلب : 86690

لزوم حضور ابوطالبي در سازمان‌ملل

آمريکايي‌ها از زمان آغاز فعاليت دولت يازدهم بارها ادعاي رويکرد تعاملي با ايران را سر داده و مدعي شده‌اند که به دنبال...

آمريکايي‌ها از زمان آغاز فعاليت دولت يازدهم بارها ادعاي رويکرد تعاملي با ايران را سر داده و مدعي شده‌اند که به دنبال تغيير رفتارهاي گذشته هستند. اين ادعاها در حالي مطرح شده که رفتار عملي آمريکايي‌ها اصلي مغاير با اين ادعاها را آشکار مي‌سازد به گونه‌اي كه همچنان تهديدات و سياست‌هاي زورگويانه آمريکا در قبال ملت ايران ادامه دارد.
نکته قابل توجه در اين عرصه اقدام غير ديپلماتيک آمريکا درباره حميد ابوطالبي نماينده جديد ايران در سازمان ملل است. کنگره آمريکا در اقدامي مداخله‌جويانه با نقض استقلال و منشور سازمان ملل، بر ممانعت از سفر نماينده ايران به آمريکا به عنوان نماينده سازمان ملل تاکيد کرده است. سخنگوهاي وزارت خارجه و كاخ سفيد آمريكا نيز چنين لفاظي‌ها را تكرار و بر لزوم تغيير نماينده ايران تاكيد نموده‌اند.
در باب ماهيت و اهداف اين رفتار آمريکايي‌ها برخي بر اين عقيده اند که آمريكا با ايجاد پرونده‌هاي حاشيه‌اي در برابر ايران نظير پرونده حقوق بشر و نيز كارشكني در حضور نماينده ايران در سازمان ملل و... ، به دنبال باج‌گيري در مذاکرات هسته‌اي و نيز گرفتارسازي ايران در مسائل بيروني براي دوري از حماسه اقتصادي است. آمريکايي‌ها به زعم خود با به چالش کشاندن ايران در عرصه‌هاي مختلف، طرح تحليل و تضعيف توان ايران را پي‌گيري مي‌کنند تا در نهايت جمهوري اسلامي نتواند از ظرفيت‌هاي ايجاد شده پس از توافق ژنو، براي رسيدن به حماسه اقتصادي و تقويت موقعيت جهاني خود بهره گيرد. برخي پيروان اين ديدگاه بر اين عقيده‌اند که راهکار مقابله با سناريوي آمريکا، تغيير نماينده ايران در سازمان ملل و انصراف از اعزام ابوطالبي به اين سازمان است.
هر چند که طراحي آمريکا براي امور ذکر شده، امري قطعي مي‌باشد اما بررسي ريشه‌اي رفتار آمريکا در قبال نماينده ايران در سازمان ملل بيانگر نکات مهمتري مي‌باشد که مهر تاييدي بر لزوم عدم عقب‌نشيني در برابر تهديدات آمريکا و پاسخ‌گويي قاطع به دخالت و گستاخي‌هاي آن مي‌باشد.
نخست آنکه، جهانيان اذعان دارند که آمريكا و اروپا در تحميل خواسته‌هاي خود به جمهوري اسلامي در مذاکرات هسته‌اي ناتوان بوده‌اند و ايستادگي ملت ايران، طرح آنان براي حذف حقوق هسته‌اي ايران را ناکام ساخته است. آمريکايي‌ها در تحولات منطقه از جمله در مورد سوريه نيز نتوانسته‌اند زياده‌خواهي خود را به ايران تحميل نمايند. اکنون اين سناريو مطرح است که سران کاخ سفيد با برجسته‌سازي مسائلي همچون حقوق بشر و عدم پذيرش نماينده ايران در سازمان ملل، به دنبال پنهان‌سازي ناکامي‌هاي خود در برابر ملت ايران و تيم هسته‌اي مي‌باشند. ايستادگي دولت در برابر دخالت‌هاي آمريکا در مورد حضور ابوطالبي در سازمان ملل در کنار خنثي‌سازي سناريوي آمريکا، مي‌تواند پيروزي ديگر ملت ايران بر آمريکا را رقم زند.
دوم آنکه سياست آمريکا همواره بر اصل ايجاد شکاف دروني در ايران استوار بوده است. نمود عيني اين امر را در رفتار آمريکا در قبال مسئله مذاکرات هسته‌اي و لغو تحريمها با محور تقسيم جامعه و مسئولان ايراني را به موافق و مخالف مذاکرات مي‌توان مشاهده کرد.
مساله ابوطالبي برگ ديگري از اين سناريو است که تنها راه مقابله با آن نيز انسجام دروني و تاكيد دولت و دستگاه ديپلماسي مبني بر عدم عقب‌نشيني در برابر زياده‌خواهي آمريکا در قبال ابوطالبي تشکيل مي‌دهد. اقدامي که مسلما با حمايت ملت ايران و جريان‌هاي سياسي همراه خواهد بود.
سوم آنکه آمريکا با فضاسازي عليه ابوطالبي سعي دارد تا به زعم خود تحقير ملت ايران در عرصه جهاني را رقم زند. آمريکايي‌ها چنان وانمود مي‌سازند که در برابر ايران دست برتر را دارند و حتي مي‌توانند تعيين‌کننده نماينده ايران در سازمان ملل باشند. آنها در کنار تحقير ملت ايران چنان عنوان مي‌کنند که مقابله آنها با انتخاب ابوطالبي در چارچوب مبارزه با تروريسم و امنيت جهاني بوده است تا به زعم خود چهره ايران را نيز در عرصه جهاني تخريب نمايند. عدم معرفي ابوطالبي به عنوان نماينده ايران در سازمان ملل برابر بر اجراي طرح آمريکا خواهد بود که مسلما مورد پذيرش ملت ايران نمي‌باشد.
چهارم آنکه کارنامه آمريکا نشان مي‌دهد که آنها در برابر هر قدم عقب‌گرد چندين گام به جلو حرکت خواهند كرد. با تمکين دولت مبني بر عدم معرفي ابوطالبي به سازمان ملل، مسلما دخالتهاي آمريکا در امور ايران متوقف نخواهد شد و آمريکا سعي مي‌کند تا مساله ابوطالبي را به عرفي جهاني مبدل سازد.
آمريکا تلاش مي‌کند تا از مساله ابوطالبي به عنوان الگويي براي دخالت در تعيين نمايندگان ايران در ساير نهادهاي بين‌المللي و خاموش کردن صداي عدالت‌خواه و تاثيرگذار ايران در عرصه جهاني بهره گيرد. جمهوري اسلامي ايران به عنوان نادي عدالت و آزادي و استقلال توانسته نقشي مهم را در نهادهاي بين‌المللي ايفا نمايد که هراس آمريکا و متحدانشان را به همراه داشته است. آمريکا براي خاموش کردن و در حاشيه قرار دادن ايران طراحي‌هاي متعددي صورت داده که مداخله در تعيين نمايندگان ايران براي نهادهاي بين‌المللي و نيز فضاسازي براي اخراج آنها از نهادهاي جهاني به بهانه‌هاي مختلف (از جمله تروريسم و ناقض حقوق بشر و ... ) ابعاد جديد اين طراحي است.
با توجه به آنچه ذکر شد ايستادگي دولت در معرفي ابوطالبي به عنوان نماينده ايران در سازمان ملل امري ضروري براي پاسخگويي به گستاخي‌هاي کنوني آمريکا و طراحي‌هاي بلند مدت آنها است چرا که عقب‌گرد از اين مهم برابر با گستاخ‌تر شدن آمريکا و توسعه ميدان دخالت‌هاي آن در امور ايران خواهد بود که در کنار تبعات داخلي، در عرصه جهاني نيز پيامدهاي منفي بسياري براي کشور به همراه دارد.
در اين چارچوب حتي مساله خروج ايران از سازمان ملل نيز مي‌تواند مطرح گردد. وقتي سازمان ملل چنان وابسته به نظام سلطه است که کشورهايي مانند آمريکا به خود اجازه مي‌دهند در تعيين نمايندگان اعضا دخالت نمايند و سازمان ملل و شخص مون دبير کل آن نيز در برابر اين گستاخي، راه سکوت در پيش مي‌گيرند و به تاييد اقدام آمريکا مي‌پردازند، ديگر عضويت در آن معنا ندارد و مي‌توان گزينه خروج از اين نهاد ناکارآمد و شکست خورده را روي ميز داشت و آن را در واکنش به گستاخي آمريکا و سکوت سازمان ملل در عرصه جهاني مطرح نمود.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdciuqav.t1aq32bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی