همگرايي منطقهاي از جمله محوري ترين اصول سياست خارجي جمهوري اسلاميايران را تشكيل ميدهد به گونهاي كه دراين حوزه از هيچ اقداميفرو گذار نبوده و همواره همگرايي همسايگان را راهكاري براي مقابله با طراحيهاي دشمنان عنوان داشته و دارد.
به رغم تماماين تأكيدات در هفتههاي اخير بار ديگر برخي كشورهاي عربي تحت تأثير فريبكاريهاي غرب به مواضع ضدايراني روي آورده اند. مقامات بحريني بدون هيچ سنديايران را به دخالت در امور كشورشان متهم ميسازند، يمن نيز ادعاهاي مشابهي را مطرح ساخته است، امارات به صورت غيرمستقيم و از طريق اتحاديه عرب باز هم توهمات گذشته درباره جزاير سه گانهايراني را پيگيري كرده است، «سعود الفيصل» وزير امور خارجه عربستان نيز با ادعاهاي واهيايران را مخل امنيت منطقه عنوان كرده است و...
اين رفتارها در حالي از سوي مقامات كشورهاي عربي صورت گرفته كه بررسي ريشههاي آن نشانگر نقش آمريكا در تحريكاين كشورها به رويارويي باايران با ادعاي حمايت از آنان در صحنه داخلي و جهاني است. در كناراين تحركات نكته قابل توجه طرحهاي مطرح شده از سوي برخي كشورهاي عربي نظير قطر مبني بر حضورايران در اتحاديه حافظان امنيت منطقه است.اين طرح با ادعاي تأمين امنيت منطقه در حالي مطرح شده كه در گذشته نيز طرحهاي مشابه آن از سوي بحرين مطرح شده بود كه محور آن را همگرايي كشورهاي عربي، تركيه،ايران و رژيم صهيونيستي تشكيل ميداد.ادعاهايي مانند طرح قطر در حالي مطرح است كه در باب تحقق آن چند نكته قابل توجه است. نكته اساسي لزوم تغيير رفتار كشورهاي عربي مقابلايران است. ادعاهايي مانند آنچه سران كشورهاي بحرين، عربستان، امارات و يمن در هفتههاي اخير در موردايران مطرح كرده اند مسلماً اقداماتي غير سازنده است كه نشانگر عدم جدي بودن طرحهاي كشورهايي مانند قطر مبني بر نقش آفرينيايران در امنيت منطقه ميباشد.
رويكرد غرب گرايانه كشورهاي عربي براي حذف مقاومت در منطقه نظير اقداماتي كه عليه عراق، سوريه و لبنان صورت ميدهند مولفهاي ديگر مبني بر عدم صداقت رفتارياين كشورها است. نكته مهم ديگر عدم توجهاين كشورها به مسئله فلسطين و تلاش آنها براي اجراي روند سازش است.اين رويكرد نيز نشان ميدهد كهاين كشورها همچنان در مسير گذشته گام بر ميدارند و تغييري در رفتار آنها صورت نگرفته است.
مولفه مهم در حوزه رفتاري كشورهاي عربي، أكيد آنها بر همگرايي با آمريكا است.اين كشورها نميتوانند از يك سو طرح حضورايران در اتحاديه تأمين امنيت خليج فارس را مطرح سازند و از سوي ديگر به همكاري با آمريكا براي حضور در منطقه كمك كنند. همگرايياين كشورها با آمريكا و اختصاص پايگاه بهاين كشورها موجب استمرار حضور ناوهاي آمريكايي در منطقه شده است كه امنيت تمام خليج فارس را تهديد ميكند.
با توجه به شرايط مذكور ميتوان گفت هر چند كه ارائه طرحهايي مانند طرح قطر درباره حضورايران در اتحاديه تأمين امنيت خليج فارس اقداميمثبت در همگرايي منطقهاي تلقي ميشود كه ميتواند به تحكيم روابط همسايگان منجر شود؛ اما براي تحققاين مهم تغيير رفتار كشورهاي مذكور امري ضروري است. با توجه بهاينكه جمهوري اسلاميايران همواره بر اصل همزيستي مسالمت آميز و دوستانه با تمام همسايگان تأكيد داشته واين كشورهاي عربي بوده اند كه موانعي دراين راهايجاد و حتي در طول هشت سال جنگ تحميلي به حمايت از صدام پرداختند، اكنون نوبتاين كشورها است كه براي اثبات صداقت خود به تغيير رفتار روي آورده و زمينههاي اعتمادسازي را فراهم آورند. پايان دادن به همراهي با پروژههاي ايران هراسي، عدم ضديت با جبهه مقاومت و توجه به مطالبات ملتهايشان مبني بر لزوم توسعه همگرايي با جبهه مقاومت و ضديت با صهيونيستها و آمريكا ميتواند بخشهايي ازاين اعتمادسازي باشد و چرا كه جمهوري اسلاميايران همواره تمام ظرفيتهاي خود براي همگرايي منطقهاي را به كار گرفته است و اكنون نوبت كشورهاي عربي است كه براياين مهم پيشگام شوند و صداقت رفتاري خود را اثبات كنند.