آیا میتوان به خاطر یک ضعف در یک نهادی، کل آن ساختار را زیر سوال برد و خواستار انحلال آن شد؟
ممکن است نهاد، سازمان، وزارتخانه و هر ارگانی در عملکردهای خود ضعفهایی داشته باشد، اما این مساله باعث نمیشود که ماهیت وجودی آن سازمان و نهاد تضعیف و تخریب شود، بلکه باید سعی شود آن بخش ضعیف را تقویت کرد نه این که با تبر ریشه آن را زد.
اگر چنین عقیدهای در میان برخی سیاسیون، شخصیتها و نظریه پردازان وجود دارد، پس میتوان آن را به دیگر نهادها و سازمانها هم تعمیم داد، آیا چنین تفکری درست است؟
در مقام مثال اکنون یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در یک رفتار ناپسند و خارج از عرف و جایگاه نمایندگی مجلس برخوردی با مأمور حراست گمرک داشته است، هر چند باید چنین رفتاری را دو طرفه بررسی کرد، نه فقط نماینده مجلس را زیر سوال برد، که این امر نیازمند بررسی بیشتر است، اما قصور و اشتباه آن نماینده مجلس تأثیر منفی بیشتری دارد تا رفتار ناپسند حراست گمرک، با این وجود آیا درست است که بگوییم و بخواهیم، کل مجلس و همه نمایندگان آن غیرقابل تحمل هستند و انحلال آن به صلاح نزدیکتر است؟!
قطعاً چنین دیدگاهی اگر وجود دارد، که البته در میان برخی هم دیده میشود، در پی ایجاد یک فضای سیاسی آشفته در کشور است، هر ساختاری با وظایف و قابلیتهایی که دارد و هر ضعف و کمبودی در آن دیده میشود، فلسفه وجودی آن نهاد و سازمان از نبودن آن بسیار مثبت تر و تأثیرگذارتر است.
نمیتوان یک حاکمیت را بدون چنین نهادهایی اداره کرد، همه آنها بازوهای اداره کشور هستند و همانگونه که تأکید شد باید نقاط ضعف را برطرف کرد نه صورت مساله را پاک نمود.
برای نهادهایی همچون ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی ساز و کار انتخابات تعبیه شده است که در مردم سالاری دینی ایران به این موضوع اهمیت زیادی داده میشود، به این معنی که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران یکی از ویژگیهایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نهادینه شد.
برای چنین فرایندی نیاز به ساز و کارهای مناسبی است، با وجود این ساز و کارها ضعفهایی هم دیده میشود، البته در هیچ جای دنیا و هیچ کشوری نمیتوان یافت که ضعفهای ساختاری در برگزاری انتخابات وجود نداشته باشد، بلکه شدیدتر از جمهوری اسلامی ایران حتی در کشورهای مدعی دموکراسی وجود دارد.
یکی از ساز و کارهایی که برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی در نظر گرفته شده شورای نگهبان قانون اساسی است. این شورا به جز وظایف تطبیق قوانین با شرع و قانون اساسی، وظیفه تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را بر عهده دارد.
باید به این نکته توجه کرد که چنین ساختارهای مشابهی در دیگر کشورهای دنیا نیز وجود دارد و نامزدها براساس آن چارچوب قانونی که در کشورشان وضع شده میتوانند در انتخابات ثبت نام و شرکت کنند.
آیا میشود و میتوان اجازه داد که هر فرد و هر شخصی نامزد انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری شود بدون آن که صلاحیت آن فرد و افراد از سوی نهادی بررسی گردد؟
اگر یک نهاد نظارتی وجود نداشته باشد که باعث شود از هجوم افراد و اشخاص برای نامزدی در هر انتخاباتی جلوگیری کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تصورش را بکنید، تعداد زیادی خود را در معرض انتخاب قرار خواهند داد که نه در میان مردم شناخته شده هستند و نه صلاحیت چنین امری را دارند.
شورای نگهبان در قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار گرفته است تا از چنین آشفتگی جلوگیری کند.
حال آیا وجود یک نامزد منتخب که در منصب خود پس از انتخابات قرار گرفته و پس از چندی مرتکب خلاف یا اشتباهی میشود، مقصر شورای نگهبان است؟
آیا این استدلال درست که اگر میگوید «منحنی افول رفتارهای اجتماعی نمایندگان مجلس به خاطر نظارت استصوابی شورای نگهبان است.»
بر فرض که چنین استدلالی درست باشد، حال از آن سوی قضیه به ماجرا نگاه کنیم. اگر شورای نگهبان نبود تا صلاحیت افراد ثبت نام کرده در انتخابات را بررسی کند، چه اتفاقی میافتاد؟
یقین بدانید که وضعیت نهادی همچون مجلس شورای اسلامی یا هر نهاد دیگری که با انتخاب مردم شکل میگیرد، وخیمتر و ضعیفتر میبود. آشفتگیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور را فرا میگرفت و باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای کشور و مردم میشد.
به نظر میرسد آنهایی که با قانون مشکل دارند و با برخی از قوانین سلیقهای برخورد میکنند، درپی ایجاد همان آشفتگی سیاسی در کشور باشند. زمانی که برای گرفتن گواهینامه رانندگی باید مراحل گوناگونی طی شود تا بتوان در خیابانها رانندگی کرد، میتوان بدون در نظر گرفتن ضوابط و قوانین به هر فرد و شخصی اجازه داد نماینده مجلس یا رئیسجمهور شود؟ اگر آزمون و گزینشها و نظارت پلیس راهنمایی و رانندگی در خیابانها و جادهها نباشد چه فاجعهای رخ خواهد داد؟
قطعا افراد منتخب مردم نیز پس از انتخاب شدن نیازمند نظارت بر عملکردشان هستند، یک موضوع و اتفاق که از سوی یک نماینده ایجاد شده نباید باعث شود کل ساختار را تخریب کرد. اکنون نیز موضوع نماینده سراوان اسبابی شده است تا برخی ماهیت شورای نگهبان را زیر سوال ببرند که البته چنین برخوردهایی با این نهاد قانونی مسبوق به سابقه از سوی یک جریان سیاسی خاص است.
نویسنده: سیاوش کاویانی