در دنياي سياست همواره يك اصل مورد توجه بوده است. اينكه براي بالا بردن خود بايد ديگران را پايين بكشي. اين يك قانون نانوشته است. كشور ما هم از اين قاعده مستثني نيست. البته بايد اول اصلاحيه اي به همين يكي دو جمله ابتدايي بزنيم، چرا كه در كشور ما و همه كشورها نه تنها در بحث سياست، بلكه در همه شئون و امور اين قاعده وجود دارد كه بهترين راه براي نشان دادن قدرت خود، ضربه زدن و نقطه ضعف گرفتن از حريف يا مدير فعلي است.
پاشنه آشيل دولت فعلي، بحث مشكلات اقتصادي است. مشكلاتي كه هر روز بيشتر ميشود و (ظاهرا) تيم اقتصادي دولت نيز يا توانايي رفع آن را ندارد! همين ضعف، يكي از پوئن هاي كانديداهاي فعلي و احتمالي انتخابات يازدهم رياست جمهوري است. چرا كه آنان مي توانند با به رخ كشيدن اين نقطه ضعف، بدون آنكه برنامه خاصي براي رفع اين مشكلات ارائه دهند، با استفاده از چند جمله كليشهاي كه ما چنين و چنان ميكنيم، خودشان را به عنوان يك ناجي معرفي كنند.
اما اين روزها در كنار تكيه نامزدهاي انتخاباتي به پاشنه آشيل دولت، برخيها به صورت بسيار نرم (و زير پوستي) به بهانه نقد عملكرد سياست خارجي دولت، سخناني را مطرح ميكنند كه مشخص نيست (و يا شايد هست) كه چه هدفي را دنبال ميكنند.
نقد سياست هاي هستهاي، بحث مذاكره با آمريكا، مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي، مسئله هولوكاست و... نكاتي است كه برخي از كانديداها هركدام به نحوي در مقابل آن موضع گرفته اند و يا به تقبيح مواضع دولت فعلي در اين خصوص پرداخته اند. اما برخي از اين دوستان كه اتفاقا داعيه «تكليف به خدمت» را دارند، فراموش كرده اند كه بعضي از وعده ها و سخنانشان در تعارض با خواسته ملت است.
آنها كه مذاكرات هسته اي و مقاومت ايران در برابر خواسته هاي غيرقانوني و غيرمنطقي غرب را به شيوه هاي مختلف نقد ميكنند، ظاهرا فراموش كرده اند كه اين ملت پاي رسيدن به اهداف و حق مسلم خود خونبها داده است. عليمحمديها، شهرياريها، رضايينژادها، احمدي روشنها و... نرفته اند تا امروز شاهد آن باشيم كه برخي ها به بهانه تلطيف روابط سياسي با دنيا، مقاومت را كنار بگذارند و پاي ميز مذاكرات ننگين بنشينند.
آنها كه بحث مذاكره با آمريكا را مطرح ميكنند، بد نيست نگاهي گذرا به بيانات رهبر معظم انقلاب بيندازند. بد نيست به مقاومت همه جانبه مردم ايران در مقابل فشارها، تحريمها و زياده خواهي هاي دولت آمريكا دقيقتر بنگرند و حواسشان باشد، ملت ايران تن به ذلت نخواهد داد. آنها بهتر است توجهي به راهپيمايي عظيم ملت ايران در ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ توجه داشته باشند كه ملت يك صدا فرياد عدم سازشكاري با آمريكاي جنايت كار را سر دادند.
آنها كه با به چالش كشيدن مواضع كشورمان در خصوص هولوكاست و يا ايستادگي در برابر رژيم صهيونيستي به عنوان دشمن اول جهان اسلام، سعي دارند تا (به زعم خود) فشارهاي صهيونيستها را از كشور كم كنند و به اصطلاح براي دلسوزي، حافظه تاريخ را هم زير سوال ميبرند، بايد بدانند، مردم ايران قطعا هيچگاه شعار «نه غزه، نه لبنان...» سرنخواهد داد و همواره پاي آرمانهاي مقاومت خواهد ايستاد. مردم ايران برخلاف برخي از مكلفان! پاي آرمانها و اعتقادات و ارزش هاي خود با تمام توان ايستاده اند و دست از مقاومت برنخواهند داشت، پس برخي از رجال سياسي! لطف فرموده و در مواضع انتخاباتي خود واژگاني را به كار نبرند كه از آنها رنگ و بوي فرهنگ سازش به جاي فرهنگ مقاومت كه دل دشمنان قسم خورده اين ملت را شاد ميكند به كار نبرند. ملت ايران همواره مقاومت را راه رسيدن به حقوق و آرمانهاي خود دانسته و ميداند و وادادگي ها و سازشكاري را به هر عنوان و از زبان هر مسئول - امروز كانديداهاي انتخابات – مطرح شود را برنتابيده و در برابر آن خواهد ايستاد، چرا كه چنين ادبياتي در فرهنگ ما نيست و فرهنگ ايراني، فرهنگ مقاومت است، نه فرهنگ وادادگي و سازشكاري.