وزیر راه و شهر سازی با حضور در مجلس شورای اسلامی بار دیگر مسکن مهر را مورد انتقاد قرار داد و با فاجعهآمیز خواندن آن اعلام کرد: «طرح فاجعهآمیز مسکن مهر اولین بحث بنده از ابتدا بوده و هست چراکه برای این طرح ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه صورت گرفت.سوال من این است در این طرح علیرغم این حجم سرمایهگذاری هنوز میگوییم ۱۹ میلیون مسکن داریم که ۹ میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی میکنند پس اگر این طرح یک سر سوزن مفید بود باید آثار آن را در این ۹ میلیون نفر حاشیهنشین میدیدیم.»
این اولین باری نبوده و نیست که وزیر راه و شهرسازی یا سایر اعضای دولت یازدهم در مقابل مسکن مهر موضع گرفتهاند و از آن به عنوان طرح «مزخرف» هم یاد کردهاند.
این صحبتهای اخیر عباس آخوندی در حالی مطرح شده که وی در کنار انتقادات خود هیچ اشارهای به وعده و وعیدهای خود در مورد تکمیل پرونده مسکن مهر نکرد و همچنان دولت قبل را مقصر اصلی این پروژه و به سرانجام نرسیدن آن برشمرد.
ظاهرا آقای وزیر سخنان رهبر انقلاب در شهریورماه سال ۹۳ را فراموش کردهاند که خطاب به اعضای هیئت دولت و شخص رئیسجمهور فرمودند: «اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار بطور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.»
داستان منتقدانه
داستان انتقادات و حملههای مکرر به اجرایی شدن مسکن مهر اتفاق تازهای نیست بلکه از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم این موضوع همواره مورد نقد وزیر راه و شهرسازی و معاونین وی بوده است و این متولیان در کنار انتقادات خود همواره چندین و چند طرح از جمله طرح مسکن اجتماعی و طرح جامع مسکن را ارائه کردهاند تا شاید راهی برای فرار از بار مسئولیت ارثیه دولت دهم یا همان مسکن مهر داشته باشند اما نه تنها این موارد که تمام طرحهای ارائه شده آنها بدون نتیجه ماند.
طبق آمار منتشر شده در قالب طرح مسکن اجتماعی قرار بود سالانه حدود ۱۲۵ هزار مسکن ساخته و به واجدان شرایط واگذار شود طرحی که هنوز هم در حد باقی مانده است.
آنچه از شواهد امر بر میآید متولیان راه و شهرسازی در نهایت بیمهری به مسکن مهر در طول ۳ سال گذشته نه تنها کاری برای اتمام این پروژهای که نفسهای آخر را میکشد نکردهاند بلکه به جای فراهم کردن مسیر ناهموار آن و ارائه برنامه مشخص برای عمل به تعهدات قانونی خود به منظور خانهدار کردن اقشار آسیبپذیر همواره لب به انتقاد در این زمینه گشودهاند و بس.
دو روی سکه مسکن مهر
تا پیش از اجرایی شدن طرح مسکن مهر نیز کارشناسان و فعالان این طرح را از زوایای گسترده مورد ارزیابی قرار داده و علاوه بر مزایا؛ معایب آن را نیز مطرح میکردند اما با وجود تمام این انتقادات؛ کلنگ مسکن مهر زده و متولیان دولت قبل شروع به اجرای آن کردند.
کارشناسان حوزه مسکن در ارزیابی مزایای این طرح معتقد بودند که ارزانسازی در عین رعایت استانداردهای لازم، ساخت مسکن در تیراژ بالا و پایین آمدن سهم هزینههای ثابت در هر متر (هزینههایی مثل نقشهکشی، نظارت، نیروی انسانی و...)، پرهیز از تجملگرایی، افزایش امید به خانهدار شدن در اقشار کمدرآمد جامعه، عدم مالکیت دائمی زمین، امتیاز استفاده از تسهیلات ارزانقیمت با بروکراسی بسیار کمتر از تسهیلات قبلی از جمله این محاسن است هرچند که برخی از این مزایا مانند وجود استانداردهای لازم و هزینه ثابت برای هر متر به مرحله اجرا که رسید کاملا تغییر کرد و به یک مشکل بدل شد، اما در نوع خود میتوانست روزنه امیدی برای خانهدار شدن اقشار کمدرآمد باشد. البته ناگفته نماند که بخشی از این مشکلات تا پیش از اجرا نیز مورد توجه بود به این معنا که دخیل بودن چند نهاد از جمله وزارت تعاون، بانک مسکن و... و اقدامات موازی این نهادها و انداختن توپ توسط هریک در زمین دیگری تا حدود زیادی مشکلات متقاضیان را بیشتر کرد و گاهی آنها را در مسیر سردرگمی قرار داد.
به سخن دیگر این مساله که متقاضیان در وزارت تعاون ثبتنام شدند و سازمان یافتند و زمین را وزارت مسکن تخصیص داد و در نهایت تسهیلات را بانک مسکن اعطا کرد هر چند همکاری همزمان این سه نهاد در نوع خود خوب بود اما در عمل به دلیل تفاوتهای ماهوی ساختاری که دارند تضارب آرا و آییننامهای بین آنها اتفاق افتد مشکلات را گستردهتر کرد.
از سوی دیگر در نظر داشتن این مساله که زمینهای در نظر گرفته شده برای این طرح بهخصوص در کلانشهرها، در مناطق کمتر توسعه یافته و حاشیهای بود هم مساله دیگری است که کارشناسان نگران هجوم یکباره جمعیت به آن مناطق و ایجاد بروز ناهنجاریهای اجتماعی در آن بوده و هستند که همچنان به قوت خود باقی است.
از سوی دیگر این مساله که بسیاری از سایتهای مسکن مهر هنوز نتوانستند عملیات ساخت را به اتمام برسانند و عدهای نیز نتوانستهاند تعامل سازنده با ارگانهای مربوطه برای انشعابات آب، برق و گاز داشته باشند یا برای ایجاد مراکز آموزشی، بهداشتی، مذهبی و... بسیاری از این سایتها با مشکل جدی روبهرو شدند همچنان بهرهبرداری از آنها را در هالهای از ابهام قرار داده که متولیان باید در کنار سایر مشکلات فکری برای آن بکنند.
مشکلات ریشهای
اگرچه وجود مشکلات و ناهمواریها در مسیر طرح به این بزرگی تا قبل از اجرا نیز مشهود بود و غیرعادی هم به نظر نرسیده و نمیرسد اما قدرمسلم اگر به مرور در طول این سه سال اصلاحاتی بر روی کلیات طرح مسکن مهر انجام میشد تا به حال این طرح به سرانجام رسیده بود و متولیان دولت یازدهم میتوانستند مدعی شوند به جای وجود مشکلات این مهم را به سرانجام رساندند، نه آنکه مکرر با بهانهتراشی مدعی شوند که تمام کارهای دولت دهم پر از عیب و ایراد است و اگر به سرانجام نمیرسد بنیانگذاران مشکل داشتهاند نه متولیان کنونی و این دستاندرکاران نقشی در آن ندارند.
کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران اقتصادی در تشریح اقدامات وزارت راه و شهرسازی در بحث مسکن مهر این نکته را گوشزد میکنند که دولت یازدهم همچنان در "اندیشه" خانهدار کردن مردم است اما تنها برنامه آنها تحریک تقاضا برای خروج بازار مسکن از رکود است غافل از اینکه با این کار دستاورد کنترل تورم هم از بین خواهد رفت. بیشک این نگاه که وزارت راه و شهرسازی هیچ برنامهای جز تحریک تقاضا با استفاده از مکانیسم پرداخت وام خرید و البته برخی جوسازی رسانهای ندارد چگونه میتوان امیدوار بود که این طرح به سرانجام برسد.