این روزها بار دیگر مقامات آمریکایی به تشدید موضعگیری در قبال جمهوری اسلامی ایران پرداختهاند که البته برخی کشورهای عربی که سعی در خوش خدمتی برای غرب دارند نیز به همراهی با آن پرداختهاند که حلقه تکمیلی آن نیز ادعاهای صهیونیستهاست.
نکتهای که در مواضع آمریکاییها به چشم میخورد نوعی دوگانگی رفتاری را آشکار میسازد. آمریکاییها کلیدواژهای را به کرات تاکید میکنند و آن اینکه آماده اقدام نظامی علیه ایران هستند چنانکه ترامپ در واکنش به مواضع رئیسجمهوری اسلامی ایران ادعا کرده که آمریکا را تهدید نکنید و آمریکا آماده پاسخگویی گسترده علیه ایران است.
نکته قابل توجه آنکه میز تحریم ایران در خزانهداری آمریکا نیز گسترش یافته و کارکنان آن به ۳۸۰ نفر افزایش یافتهاند. آمریکا در حالی تهدید نظامی و اقتصادی علیه ایران را تشدید کرده که همزمان تحرکات سیاسی ضدایران نیز داشته که حضور سران آمریکا همچون جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در نشست گروهک تروریستی منافقین و اصرار بر حمایت از آشوب در ایران از آن جمله است.
این نوع رفتار آمریکایی بیانگر آن است که آنها به دنبال سیاست چماق و هویج هستند به گونهای که از یک سو به تهدید میپردازند و از سوی دیگر ادعای مذاکره را سر نمیدهند این نوع رفتار چند هدف را پیگیری میکند، نخست آنکه به دنبال ایجاد اشتباه محاسباتی در میان مسئولان و روشنفکران ایرانی است به گونهای که با تصور گرفتار نشدن در تحریم و تهدید نظامی به مذاکره با آمریکا تن دهند. تقلا برای القای این چنین تفکری را در عملکرد برخی محافل رسانهای میتوان مشاهده کرد که با تصور عقبگرد آمریکا در برابر ایران به دلیل شکایت جمهوری اسلامی به دادگاه لاهه خواستار رویکرد مذاکراتی با آمریکا شدهاند حال آنکه این رفتار آمریکا برگرفته از دلایل دیگری است که نه از راه مذاکره بلکه به دلیل مقاومت و ایستادگی و عدم رویکرد به مذاکره محقق شده است.
دوم آنکه آمریکا تلاش دارد که به جهانیان چنان القاء سازد که به دنبال مذاکره با ایران است و فشارها و تهدیداتش برای تحقق این مهم است و در صورتی که جهان با آمریکا همراهی نکند احتمال گزینه جنگ و به آتش کشیده شدن جهان وجود دارد.
حال این سوال مطرح میشود که آیا رویکرد به مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی امری درست و در چارچوب منافع ملی است یا خیر؟ بررسی رفتاری ترامپ نشان میدهد که وی به دنبال تحقیرسازی مقاومت ایران در معادلات جهانی است و سعی دارد تا چنان نشان دهد که رویکرد ایران به مذاکره از روی ضعف و ناتوانی بوده است لذا سیاست چماق و هویج که همان سیاست تهدید و مذاکره است را اجرا میکند.
رویکرد به مذاکره در این شرایط از یکسو پیام ضعف و ناتوانی ایران را به جهان مخابراه میکند که چند دهه مقاومت ایرانیها را نابود میسازد و از سوی دیگر این تصور را برای آمریکا ایجاد میکند که با تهدید و فشار میتواند اهداف خود را محقق سازد.
نتیجه این امور افزایش فشارهای آمریکا بر کشور و در عین حال عدم حمایت جهانی از ایران است چراکه جهانیان از کشوری که ضعیف و ناتوان باشد هرگز دفاع نخواهند کرد که نمونه آن افغانستان و عراق است که پس از سالها اشغالگری توسط آمریکا هرگز مورد حمایت جهان قرار نگرفتند.
حال این سوال مطرح میشود که راهکار پاسخ دادن به این نوع رفتار آمریکاییها چیست؟ هر چند که برخی چنان تصور میکنند که با رای دادگاه لاهه به نفع ایران، میتوان به مذاکره با آمریکا پرداخت تا به اصطلاح از تحریمها در امان ماند اما حقیقت امر آن است که در مقطع کنونی رویکرد به مذاکره هیچ دستاوردی ندارد و باید راهکار دیگری در پیش گرفت این راهکار را در مواضع مقامات ارشد سیاسی و نظامی کشور میتوان جستوجو کرد.
رئیسجمهوری اسلامی ایران تاکید میکند که ایران تنگههای بسیاری برای بستن دارد و سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس نیز در واکنش به ادعاها و مواضع ضدایرانی ترامپ تاکید میکند که در نزدیکترین نقطهها به آمریکا، ایران آمادگی مقابله دارد.
وی تاکید میکند که هیچ پایگاه آمریکا از تیررس ایران دور نیست و وی به تنهایی پاسخ ترامپ و تهدیدات آمریکا را میدهد. به عبارتی دیگر میتوان گفت که پاسخ آمریکا در مقطع کنونی مقاومت همهجانبه در برابر تهدیدات اقتصادی، نظامی و سیاسی است که محور آن را نیز تکیه بر داشتههای داخلی برای تحقق اقتصاد مقاومت تشکیل میدهد.
این روزها مصادف است با عملیات مرصاد که در سال ۱۳۶۷ صدام و منافقین با حمایت غرب بر این تصور بودند که از شرایط قطعنامه ۵۹۸ میتوانند برای حمله به ایران استفاده کنند در حالی که ملت ایران با تکیه بر مقاومت و ایثار چنان درسی به دشمنان دادند که هرگز از خاطرشان عملیات مرصاد فراموش نخواهد شد.
اکنون نیز آمریکا تصور میکند که وضعیت برجام همان وضعیت قطعنامه ۵۹۸ است و شاید بتواند ایران را هدف قرار دهد حال آنکه دلاورمردان ایران زمین در نیروهای مسلح با آمادگی کامل آماده پاسخگویی به هر تهدیدی هستند و حاضرند که هر لحظه مرصادی دیگر را به رخ دشمنان بکشند. ملت و دولتمردان سیاسی نیز با حضور در عرصه اقتصاد مقاومتی میتوانند مرصادی اقتصادی را به دشمنان این مرز و بوم تحمیل کنند.
نویسنده: قاسم غفوری