پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۰
کد مطلب : 97355

گلابی‌هایی که آفتاب برجام سوزاند!

اسفند ۹۴ یعنی کمتر از دو ماه از اعلام رسمی اجرای برجام، رئیس‌جمهور در نشست خبری با...

۱۶ اسفند ۹۴ یعنی کمتر از دو ماه از اعلام رسمی اجرای برجام، رئیس‌جمهور در نشست خبری با حضور اهالی رسانه گفت: «بسیاری از افراد در گذشته و حال بر این عقیده بوده و هستند که مگر می‌شود هم سانتریفیوژها و هم زندگی مردم با هم بچرخند، اما امروز می‌بینند که هم سانتریفیوژها می‌چرخند و هم بانک‌ها فعالند و هم سرمایه‌های خارجی به کشور وارد می‌شود. وزارت صنعت، معدن و تجارت در آخرین گزارش خود اعلام کرده که مذاکره با ۱۰۲ شرکت خارجی برای سرمایه‌گذاری به مرحله پایانی رسیده است. برجام یک مثل آفتاب تابان است، اما اگر کسی چشم خود را ببندد، فکر می‌کند شب است؛ چشم‌ها را باید باز کرد.»
حالا پس از گذشت حدود هفت ماه از آن اظهارات، جناب رئیس دولت تدبیر و امید در جمع مردم اراک فرمودند: «ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است و امروز عده‌ای کودک به درب باغ آمده و می‌گویند، سیب و گلابی کجاست که می‌خواهیم میل کنیم. امروز این باغ که نهال‌های آن تازه غرس شده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است. آنهایی که فکر می‌کنند با حرف‌های نادرست می‌توانند ملت ایران را مأیوس کنند در خطا و اشتباه به سر می‌برند.»
داستان اینجاست که آن روز یعنی کمتر از دو ماه از آغاز اجرای برجام از سوی طرف غربی، برجام به مثابه «آفتاب تابان» و قابل رویت بود. طبیعتا سخنان آن روز آقای روحانی معنای این را داشت که همه چیز بر وفق مراد است. هم آن چند دانه سانتریفیوژ باقیمانده می‌چرخد و هم چوب رکود از لای چرخ زندگی مردم برداشته شده است. در کنار آن اوضاع بانکی خوب شده و سرمایه‌های خارجی در بازار ایران می‌گردد. قرارداد با بیش از ۱۰۰ شرکت خارجی در حوزه صنعت هم در مراحل پایانی بود (یعنی بعد از گذشت ۷ ماه قاعدتا از مراحل پایانی عبور کرده و به مرحله اجرا رسیده است)
آن روز که رئیس‌جمهور این سخنان را بر زبان راند، نگفت که «صبر کنید» تا صبح شود و آفتاب تابان را ببینید. او از زاویه دید خود خورشید برجام را می‌دید و با منتقدان طبق معمول به زبان کنایه سخن می‌گفت که «چشم‌هایتان را باز کنید» و «فتح‌الفتوح» دولت را ببینید.
اما حالا چه شده که بعد از گذشت ۷ ماه منتقدان به «کودک» تبدیل شدند، آفتاب تبدیل به باغ ویران شده و بعد از این همه وقت آقایان تازه دست به نهال برده‌اند؟!
با عرض شرمندگی اگر انتقاد منتقدین نمی‌تواند مردم ایران را مایوس کند، اما حرف‌های نادرست و وعده‌های نادرست‌تر آقایان دولتمرد قطعا این کار را انجام خواهد داد.
سخنانِ سریالیِ سراسر وعده، ایجاد چالش‌های دور از واقعیت، دوقطبی‌سازی‌های کوچک و بزرگ و... در کنار دست‌های دراز «ذخیره»های دولت و «امانت‌دار»های دست‌کجش، قطعا باعث یأس مردم می‌شود.
آنچه مشخص است، این است که ما بخش اعظمی از باغ خود را بتن‌ریزی کردیم، به امید آنکه از «خارج» برای‌مان بار و بری برسد. افسوس که خوش‌خیال‌ها و ساده‌اندیشان حواس‌شان نبود که دست‌کم اول صبر کنند و وعده سرِ خرمن عزیزکرده‌های غربی را ببینند و بچشند، بعد زمین «داخل» را تبدیل به مزرعه لم‌یزرع کنند. «سیب و گلابی» که هیچ، ما از این باغی که شما برایمان تصویر می‌کنید، چیزی جز میوه حاصل از بذر «یأس»، «ناامیدی»، «سرخوردگی» و «بی‌انگیزگی مردم» نمی‌بینیم. کاش کمی هم به «کشاورزان» و «باغبان»های داخلی نگاه می‌کردید، آقای دکتر!

ایمان شریعتی

https://siasatrooz.ir/vdciwpa3.t1ayw2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی