شهرآورد پايتخت به قسمت هفتاد و پنجم خود رسيده و اين در حالي است كه فوتبال ايران با وجود صرف میلیاردها تومان هزینه، روزگار خوشي را سپري نميكند.
تيم ملي بر خلاف انتظارات نتايج چندان قابل قبول در دو بازي نخست خود در بازي مقدماتي جام جهاني كسب نكرده است و تيمهاي مطرح ليگ برتر نيز آن چنان كه بايد و شايد مقتدرانه عمل نكردهاند. نمونهاش استقلال و پرسپوليس كه به ترتيب سكوي نهم و شانزدهم جدول را اشغال كردهاند.
دربي تهران هميشه جذابيتهاي بيشماري داشته كه اين جذابيتها فارغ از جايگاه و رتبه دو تيم در جدول بوده است. چه بسا زمانهايي كه استقلال در ضعيفترين روزهايش بوده و پرسپوليس را سه تايي كرده است و چه روزهايي كه پرسپوليس براي هوادارانش روزنه اميدي باقي نگذاشته بود، ولي استقلال را با شكست بدرقه كرده است. امسال اما حكايت به گونه ديگري است، نه استقلال وضع خوبي دارد و نه پرسپوليس. هر دو مشكل دارند، يكي بيشتر و يكي كمتر. استقلال دو پيروزي داشته، ولي از سه بازي ديگرش فقط دو امتياز گرفته است. اين تيم در پنج هفته اول فقط چهار گل زده است در حالي كه سه بار هم دروازهاش را گشوده ديده است. در سوي ديگر پرسپوليسيها هم چهار بار توانستهاند شادي پس از گل را تجربه كنند، اما به همين تعداد بيشتر از رقيب گل خوردهاند. دروازه سرخ پوشان در پنج بازي گذشته هفت بار باز شده است.
هواداران دو تيم سرخ و آبي خاطرات تلخ و شيرين از اين بازي به ياد دارند. خاطراتي كه گاهي تمام زندگي يك هوادار را تشكيل ميدهد. كم نيستند كساني كه روز و شبشان به صحبت درباره بازيهاي تيم محبوبشان مي گذرد و هر جا و در حال انجام هر كاري كه باشند، ورد زبانشان استقلال يا پرسپوليس است.
اينها يك پاي ثابت ورزشگاهها هستند و هميشه بيش از بازيكنان خوشحال و بيش از آنها ناراحت ميشوند. همين هفته پيش بود كه قلب يكي از هواداران تراكتورسازي تبريز به دليل شوك ناشي از دريافت گل دوم تيمش از حركت ايستاد و صاحبش را راهي بيمارستان كرد. هواداران سرخ آبيها هم كم مصيبت نكشيده اند، از درگذشت هوادار پرسپوليس در ورزشگاه تا تصادف هوادار استقلال در راه بازگشت به منزل، روزهاي تلخ و سياه تاريخ دربي را تشكيل دادهاند. شهرآورد سنتي اما روزهاي خوب هم زياد داشته است.
تا همين چند سال قبل لفظ «ششتاييها» ورد زبان هر پرسپوليسي بود و در مقابل استقلاليها تنها ميتوانستند آن شكست تاريخي را انكار كنند، اما وقتي ماجراي عدد چهار معروف آبيها پيش آمد، ديگر هر دو طرف حرفهايي براي گفتن داشتند و استقلاليها مجبور نبودند شش تاييها را انكار كنند. قصه چهار باخت پياپي پرسپوليس هم ميرفت كه به يك ماجراي تاريخي تبديل شود، اما ناگهان ظهور پديدهاي به نام «ايمون زايد» رشتههاي استقلال را پنبه كرد تا به قول هواداران قرمز «پرسپوليس ۱۰ نفره، در ۱۰ دقيقه استقلال را شكست دهد.»
جمعه سوم شهريور ۹۱، روزي است كه تهران بار ديگر شاهد جوش و خروش يكصد هزار تماشاگر مشتاق در ورزشگاه آزادي و ميليونها هوادار در پاي گيرندههاي تلويزيوني است تا وقتي پرونده هفتاد و پنجمين شهرآورد پايتخت هم تمام شود.