جهان در طي روزهاي اخير شاهد حوادث خونين بسياري بوده است. از جنايات تروريستها در عراق گرفته تا حمله تروريستي به مسجدي در کويت، اقدام تروريستي در هتلي در تونس با دهها کشته و زخمي و حملات دوباره داعش به عينالعرب سوريه که دهها کشته و زخمي بر جاي گذاشت در حالي که جنايات مشابهي در درعا و حسكه هم صورت دادند.
در يمن نيز گروههاي تروريستي در کنار حملاتي که عربستان به اين سرزمين داشته به کشتار مردم پرداختهاند. در فرانسه نيز بار ديگر يک حادثه تيراندازي روي داده در حالي که مقامات فرانسوي آن را اقدامي تروريستي ناميدهاند.
در کنار آنچه از حوادث رخ داده در جهان ذکر شد و اهداف بانيان آن، يک نکته بسيار مهم مشاهده ميشود و آن نوع واکنش کشورهاي غربي است.
بررسي رفتاري محافل رسانهاي و سياسي غرب نشان ميدهد که آنها اين حوادث را به دو بخش تقسيم کردهاند. در باب کويت، فرانسه و تونس آنها را محکوم و از واژههايي مانند اقدام عليه بشريت استفاده کردهاند. در مواردي نظير تونس حتي بر اصل واكنش نظامي نيز تاكيد كردهاند و در قبال فرانسه نيز كميسيون اروپا خواستار افزايش بودجه نظامي كشورهاي اروپايي براي به اصطلاح مقابله با تروريسم گرديد.
اين رفتارها در حالي صورت گرفته كه آنان در برابر تحولات يمن، سوريه و سرکوب فلسطينيها توسط صهيونيستها راه سكوت در پيش گرفته و از پرداختن به آنها خودداري کردهاند چه رسد که آنها را محکوم سازند.
بررسي اينگونه رفتارها نشان ميدهد که براي غرب تروريسم همچنان داراي کارکردي دوگانه است. جايي که محور تهديد شدن کشورهاي غربي باشند و يا غرب در آن نفعي داشته باشد، اقدامات تروريستي محکوم است و بايد با آن مقابله شود حال آنکه در مناطقي که براي غرب اهميت ندارد و يا اقدامات تروريستي به نفع آنان است از موضعگيري خودداري کرده و حتي به حمايت از آن ميپردازند چنانکه در قبال سوريه از تروريستهاي قاتل مردم به عنوان آزاديخواه ياد ميکنند.
رفتارهاي غرب نشان ميدهد که آنان همچنان همان سياستهاي غيراصولي و دوگانه را در قبال تحولات جهان اجرا ميسازند و معيار آنان صرفا چگونگي تامين منافعشان ميباشد و در اين راه نيز مرگ هزاران انسان براي آنان اهميتي ندارد چنانکه براي مرگ يک فرانسوي اشک تمساح ميريزند و در برابر کشتار هزاران انسان بيگناه در سوريه و فلسطين و يمن، راه سکوت و حتي حمايت از قاتلان در پيش گرفتهاند.