?>?> تشديد تحريم‌ها پس از برجام | سیاست روز
سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۲:۵۰
کد مطلب : 94502

تشديد تحريم‌ها پس از برجام

در ميان تحولات مهم جهاني اجرايي شدن توافقات هسته‌اي ميان جمهوري اسلامي و گروه ۱+۵ مي‌باشد....

در ميان تحولات مهم جهاني اجرايي شدن توافقات هسته‌اي ميان جمهوري اسلامي و گروه ۱+۵ مي‌باشد. توافق مذكور موسوم به برجام به روزهاي اجرايي خود نزديک مي‌شود. آنچه همچنان برجام را در هاله‌اي از ابهام قرار داده رفتارهاي بي‌منطق آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در باب موارد ادعايي در باب گذشته فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران و نيز خلف وعده‌ها و بي‌صداقتي‌هاي متعدد آمريکا و متحدان اروپايي آن به ويژه فرانسه و انگليس است. به ويژه اينکه پرونده غرب نه تنها در قبال جمهوري اسلامي بلکه در صحنه بين‌الملل سراسر نيرنگ و فريبکاري و سلطه‌گري مي‌باشد.
در کنار آنچه در روند اجراي برجام و سرنوشت توافق هسته‌اي وجود دارد نوع رفتارهاي آمريکا در حوزه تحريم‌ها مي‌باشد. آنچه در توافق هسته‌اي مطرح گرديده لغو، تعليق و مسکوت ماندن تحريم‌ها مي‌باشد.
اين مسئله در حالي مطرح است که کشورهاي غربي همچنان ادعاي بازگشت‌پذير بودن تحريم‌ها را مطرح و چنان ادعا مي‌کنند که با ديدن کوچک‌ترين تخلفي از سوي ايران، تحريم‌ها بازگشت‌پذير خواهد بود چنانكه اخيرا خزانه‌داري آمريكا اعلام كرده بخش‌هاي گسترده‌اي از تحريم‌هاي ايران باقي خواهد ماند.
ادعايي که خود سندي بر بي‌صداقتي در اجراي برجام و آينده مذاکرات مي‌باشد. در کنار اين موارد يک کليد‌واژه اساسي در گفتار مقامات آمريکايي مشاهده مي‌شود و آن اينکه آنها در تضمين دادن به رژيم صهيونيستي و ارتجاع عربي در قبال برجام تاکيد دارند که با برجام نه تنها تحريم‌ها لغو نمي‌گردد بلکه بر شدت آنها نيز افزوده خواهد شد.
آنها تاکيد دارند وضعيت اقتصادي ايران پس از برجام نه تنها بهبود نمي‌يابد بلکه بر مشکلات ايران افزوده خواهد گرديد. حال اين سوال مطرح مي‌شود که چگونه با اجراي برجام و در حالي که در آن لغو تحريم‌ها محور مي‌باشد تحريم‌ها شدت خواهد گرفت؟
پاسخ به اين پرسش را در دو فرآيند مي‌توان جست‌وجو کرد. نخست تزريق احساس ناتواني و عقب‌ماندگي در جامعه ايران است. آنچه در فضاي رسانه‌اي غرب مشاهده مي‌شود آن است که آنها با برجسته‌سازي چالش‌هاي اقتصادي ايران و نياز آن به پول‌هاي بلوکه شده و تاثير ورود شرکت‌هاي غربي به بازار ايران در رفع عقب‌ماندگي‌هاي علمي و فني ايران به دنبال القاي نيازمند بودن به خارج و ناتواني حرکت در مسير پيشرفت و توسعه است. غرب به دنبال حذف روحيه «ما مي‌توانيم» در ميان ملت ايران است که برجسته‌سازي کاستي‌هاي علمي و فني و البته بزرگ‌نمايي کارکردهاي غرب در اين حوزه‌ها و تاثير آنها بر بهبود شرايط ايران، محور اين طراحي مي‌باشد.
دومين نکته مهم سرازير شدن کالاها و شرکت‌هاي غربي به بازار ايران به نام اقدام دوستانه براي بهبود روابط و کمک به اقتصاد ايران است. هر چند غرب ادعا دارد که با اين اقدام و قراردادهاي اقتصادي و حتي در ارسال کالا با قيمت‌هاي پايين به ايران به دنبال توسعه مناسبات اقتصادي و سياسي با جمهوري اسلامي است و حتي برخي از آنها از واژه جبران اشتباهات گذشته در قبال ايران استفاده مي‌کنند، اما در وراي اين ظاهر دوستانه، يک تهديد بزرگ وجود دارد و آن وابسته‌سازي اقتصاد است.
غربي‌ها با تحريم و ممنوعيت صادرات و واردات نتوانستند به اهداف خود دست يابند در حالي که نتيجه اين تحريم‌ها حرکت به سوي خودکفايي و دستاوردهاي فني و علمي بود که جهانيان نيز به آنها اذعان دارند. اين سناريو وجود دارد که غرب با رويکرد به واردات گسترده به ايران با قيمت‌هاي نازل در لواي بهبود مناسبات اقتصادي، طرح تخريب اقتصاد دروني ايران و تعطيلي مراکز اقتصادي و توليدي را رقم بزند و کشور را به خارج وابسته سازد.
اين وابستگي يعني گرفتار شدن در دام اقتصاد غرب که نتيجه آن حذف خودکفايي و روحيه «ما مي‌توانيم» خواهد بود. سناريوي غرب چنان می‌باشد که پس از وابسته‌سازي، ساز خروج از اقتصاد ايران را کوک مي‌کند که نتيجه آن فروپاشي اقتصاد ايران خواهد بود که مي‌توان از آن به عنوان تحريم بزرگ ياد کرد.
در همين حال با توجه به ظرفيت‌هاي عظيم ايران در حوزه نفت و گاز اين سناريو مطرح است كه غرب با رويكرد به پيشنهادهاي جذاب با محوريت كمك به ارتقاي جايگاه جهاني ايران در اين حوزه‌ها و انتقال تجهيزات براي تقويت اين صنايع، سياست حذف خودكفايي ايران را اجرايي سازند. اين تهديد وجود دارد كه آنها در لواي ورود به عرصه نفت و گاز در قالب كنسرسيوم و همكاري نفتي و گازي، سناريوي خارج ساختن شركت‌هاي ايراني از ميدان را در پيش گيرند كه نتيجه آن تكرار وابستگي ايران به تكنولوژي‌ غرب و از دست دادن خودكفايي‌هاي به دست آمده در صنايع نفت و گاز است. خودكفايي‌هايي كه نمود آن را در فاز‌هاي پارس جنوبي مي‌توان مشاهده كرد.
تاريخ درسهاي بسياري دارد كه يكي از آنها رفتارهاي غرب پس از كودتاي ۲۸ مرداد۱۳۳۲ است كه كشورهاي غربي در لواي نام كنسرسيوم‌هاي نفتي و ادعاي مشاركت با طرف ايراني، وارد عرصه نفت كشور شدند حال آنكه تمام آن شركت‌ها به يك مركز يعني آمريكا و انگليس و فرانسه ختم مي‌شدند كه نتيجه آن نيز حذف طرف ايراني از صنايع نفت كشور و بازگشت آن به دوران پيش از ملي شدن صنعت نفت بود كه تمام نفت ايران را غربي‌ها به نازل‌ترين قيمت به غارت مي‌بردند.
با توجه به اين سناريو مي‌توان سخنان سران آمريکا که مي‌گويند پس از برجام نه تنها تحريم‌ها لغو نمي‌شود بلکه شدت مي‌گيرد را تحليل نمود. وابسته‌سازي ابتدايي به اقتصاد غرب و رها کردن در نقطه حساس در حالي از درون زيربناي اقتصادي کشور به دليل وابسته شدن مختل گرديده و در عرصه خارجي نيز غرب به سياست همگرايي اقتصادي پايان داده که حاصل جمع اين دو، تحريم اقتصادي شديد خواهد بود. يعني آنچه غرب در تحريم‌ها در قالب ممنوعيت‌ها به دست نياورده در قالب رويکرد اقتصادي پيگيري و اجرا مي‌سازد و اين تهديدي بزرگ است که مي‌تواند بخشي از پروژه نفوذ غرب در ايران براي ضربه زدن به نظام اسلامي و ملت ايران مي‌باشد.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdcj8ieh.uqexyzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

ایرانمهر
خب . ما هم باید هوشیارانه از فرصتی که بدست میاد حداکثر نفوذ رو در کشورهای غربی کنیم. بطوریکه از نفوذ ما اونها بیشتر وحشت داشته باشند. تا ما