تروريسم، خوب و بد ندارد، اصلاً مي‌شود تروريسم را به خوب و بد تقسيم کرد؟! مي‌توان يک دسته از آنها را در چارچوب آدم‌هاي خوب تصور کرد و دسته‌اي ديگر را در چارچوب آدم‌هاي بد؟!
عمل و رفتار آنها يک نتيجه دارد. ايجاد ناامني، کشتن آدم‌ها و به خطر انداختن صلح، امنيت و آرامش کشور، منطقه و جهان.
اگر نتيجه ديگري غير از اينها دارد، آنهايي که تروريسم را به دو دسته خوب و بد تقسيم مي‌کنند، بيايند و بگويند تا ما هم با نتيجه متفاوت آن دو دسته آشنا شويم.
اما ما مي‌گوييم که، چرا غربي‌ها وآ مريکايي‌ها، تروريسم را به خوب و بد تقسيم مي‌کنند.
تروريسم بد، آن تروريستي است که اقدامات تروريستي عليه غربي‌ها و آمريكايي‌ها انجام دهد. به واقع، اين تروريسم، اگر عليه منافع، برنامه‌ها و اهداف آمريکايي‌ها و اروپايي عمل کند، نامش را مي‌گذارند تروريسم بد. به همين خاطر هم بايد به شدت هر چه بيشتر با آن مبارزه کرد، سرکوب کرد و نابودش نمود. البته به بهانه اين تروريست‌هاي بد، لشکر‌کشي به ديگر کشورهاي جهان هم مي‌شود، يعني براي مبارزه با آن تروريست‌هاي بد، از آن سر دنيا در اين سر دنيا مداخله نظامي مي‌کنند. گرچه تاکنون، نه تنها هيچ دستاوردي را هم براي خود نداشته‌اند، بلکه همين تروريست هاي بدي که تحت تعقيب سربازان آمريکايي و اروپايي هستند، گسترش هم يافته‌اند. اين داستان همچنان ادامه دارد.
اما تروريسم خوب از نظر اروپا و آمريکا کيست و چيست؟
اين نوع تروريسم، اينگونه است که در راستاي اهداف آمريکايي‌ها و اروپايي‌ها اقدام مي‌کند. اين گروه در اقصي نقاط جهان به ويژه در منطقه غرب آسيا حضور دارند و با دستور و راهنمايي‌هاي فرماندهانشان وارد عمل مي‌شوند. تروريست‌هاي خوب مي‌توانند، هم از درون سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي کشورهاي غربي باشند و حتي شهروندان آنها و هم از افراد و گروه‌هاي بيرون از چنين سازمان‌ها و حتي خارجي.
خارجي يعني شهروندان کشورهاي اروپايي و آمريکايي هم باشند، اعضاي اين گروه‌هاي تروريستي در واقع چند مليتي هستند. از همه کشورها در آن ديده مي‌شوند.
نمونه آن هم در سوريه و عراق فراوان است. آنهايي که اکنون در سوريه با نام‌هاي گوناگون در حال جنايت و کشتار عليه ملت و دولت سوريه هستند، تروريست‌هاي خوبِ داستان مي‌باشند، چرا که در راستاي اهداف آمريکا و کشورهاي اروپايي گام برمي‌دارند. غرب، دولت قانوني سوريه را نمي‌خواهد به همين خاطر اين تروريست‌هاي خوب! را به جان ملت و دولت سوريه انداخته است. پنج سال است که اين کشور در آتش و خون به سر مي‌برد، دريغ از يک اقدام ضدتروريستي که بتواند کمي از درد و رنج مردم سوريه را بکاهد، مردم عراق هم کم از مردم سوريه ندارند.
اين طيف تروريست‌ها هدف بزرگتري را براساس راهبردي که حاميان آنها در دستور کار دارند، دنبال مي‌کنند.
سرنگوني دولت‌هاي هدف، مهمترين خواسته آنها است. دولت‌هايي که با سياست‌هاي آمريکايي همخواني ندارند، بايد با چالش‌هاي جدي روبرو باشند و سرنگون شوند.
از اين جنس اقدامات تروريستي براي به آشوب کشيدن کشور خودمان ايران، از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون بسيار اتفاق افتاده است.
اقدامات تروريستي در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي هيچگاه از ياد نمي‌رود، جالب است که همين تروريست‌هاي منافق اکنون در کشوري به خوبي و خوشي زندگي مي‌کنند که هدف اقدامات تروريستي قرار گرفته است.
اما اکنون فرياد حاميان تروريسم بلند شده است، همه را به مبارزه با ترور و تروريسم فرا مي‌خوانند.
ما به عنوان دولت و حاکميتي اسلامي با آموزه‌هاي قرآني و انساني هيچگاه از اتفاقات تروريستي شادمان نمي‌شويم، چراکه خود زخم‌هاي زيادي را از چنين گروه‌هاي تروريستي خورده‌ايم و طعم تلخ آن را چشيده‌ايم.
اکنون هم شرايط دولت و ملت فرانسه را به خوبي درک و با آنها همدردي مي‌كنيم. اين سخن نخست وزير فرانسه را به خوبي مي‌توانيم هضم کنيم که گفته است؛ «مجبور هستيم که براي مدتي طولاني با تهديد اقدامات تروريستي جديد زندگي کنيم.»
و ما سال‌هاي زيادي را در چنين شرايطي زندگي کرديم. مردم سوريه هم بيش از ۵ سال است که در شرايط بسيار وخيم به خاطر همين تروريست‌هاي خوبي که غربي‌ها و آمريکايي‌ها از آن حمايت مي‌کنند، قرار دارند.
آيا دولت‌ها و ملت‌هاي غربي وضعيت وخيم مردم سوريه، عراق، افغانستان، پاکستان و يمن را هم درک مي‌کنند تا شايد صدايي از آنها درآيد؟ ما خيلي خوب درک مي‌کنيم شما چطور؟!
