آمریکای لاتین اکنون با بحرانهای امنیتی شناخته میشود که یک ضلع آن را نابسامانی و بی ثباتی سیاسی و امنیتی در ونزوئلا تشکیل میدهد و ضلع دیگر آن اعتراضهای گسترده خیابانی در شیلی. البته اختلافات میان کشورهای منطقه را نیز باید به این وضعیت افزود که بر شدت بحرانها افزوده است. اما در میان این وضعیت نابسامان تحولاتی در این منطقه روی میدهد که شاید به امری حاشیهای مبدل شدهاند و آن تغییرات در ساختارهای سیاسی و نوع نگاه ملتهای منطقه به وضعیت سیاسی کشورشان است. این مسئله مهم و البته حاشیه شده بازگشت جریانهای چپ به راس قدرت تشکیل میدهد. اوج اين تحولات انتخاب يك چپگرا به رياستجمهوري آرژانتين در هفته گذشته است؛ انتخابي كه با شوك بسياري در محافل سياسي امريكاي لاتين و ايالات متحده همراه شده است. اکنون جریان نزدیک به خانم فرناندز که سیاستهای ضد غربی وی بر همگان آشکار بوده است به قدرت بازگشته و مورد حمایت مردم قرار گرفته است. همزمان با این تحول بزرگ، مورالس چپگرا و بازمانده بزرگ دوران چپگرايان آمريكاي لاتين در بوليوي بار ديگر به رياستجمهوري اين كشور انتخاب شد. انتخابات رياستجمهوري در اروگوئه نيز اگرچه به دور دوم كشيده شد اما نامزد چپگرايان يعني دانيل مارتينز با كسب ۳۸ درصد آرا در مقابل رقيب راستگراي خود (۳۰ درصد آرا) احتمال پيروزي خود را در دور دوم تقويت كرده است.
البته به اين تحولات بايد تظاهرات و شورشهاي خياباني در پيشرفتهترين كشور آمريكاي لاتين يعني شيلي را نيز در هفتههاي اخير اضافه كرد. تظاهراتي كه عليه سياستهاي دولت راستگرا در حوزه اقتصاد است. دولت كنوني شيلي به رهبري سباستين پينيهرا، بر این ادعا بوده که توان تحقق مطالبات مردمی را همچون جریانهای چپ داشته و میتواند شیلی را به کشوری تاثیرگذار در معادلات منطقه مبدل سازد. تظاهرات اخير در شيلي با توجه به رضايتي كه مردم اين كشور از خانم باچلت، رييسجمهور چپگراي سابق داشتند، هزينه سنگين و جبرانناپذيري براي جناح راست و محافظهكار شيلي در آينده به دنبال داشته و شانس آنها را براي ماندن در قدرت كاهش داده است.
تحولات سياسي اخير به طور مشخص نوار قدرت گرفتن جريانهاي راست را در امريكاي لاتين كه با روي كار آمدن ماكري در ۲۰۱۵ در آرژانتين آغاز شد با انتخاب پينيه در شيلي در سال ۲۰۱۷ ادامه يافت و با انتخاب نامزد راست افراطي يعني بولسو نارو در برزيل تثبيت شد پاره كرد. نکته قابل توجه آنکه تمام این تحولات در شرایطی روی داده که در ونزوئلا نیز قرار بوده دولت چپ گرای مادورو در اعتراضهای خیابانی به سرکردگی جریان راست گرا به رهبری گوایدو سرنگون شود اما پس از گذشت بيش از ۱۰ ماه نه تنها چپگرايان ونزوئلا سقوط نكردند بلكه بر خلاف پيشبينيها، دولتهاي راستگراي آمريكاي لاتين در معرض سقوط قرار گرفتند. مجموع این تحولات نشان می دهد که آمریکای لاتین در حال تحولاتی بنیادین است که محور آن را ناکامی آمریکا در ادامه سیاست نفوذ در این منطقه تشکیل میدهد. روند تحولات نشان میدهد که ملتهای منطقه نه تنها دگر اعتمادی به آمریکا ندارند بلکه به دنبال راهی برای بازگشت به دوران چپ گرایان ضد امپریالیسم هستند.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی