رسانه ابزاری است برای نشان دادن قدرت و شکل دادن افکار عمومی. ایجاد شبکههای برونمرزی در کشور ضروری بود و مسئولین به موقع به فکر راهاندازی این شبکهها افتادند.
واکنش کشورهای غربی به شبکههای برونمرزی ما نشان میدهد که چه قدر نفوذ این رسانهها برایشان اهمیت دارد و از وجودشان احساس خطر میکنند. این رسانهها در گذشته یکسویه و یکطرفه به موضوعات میپرداختند و افکار عمومی را به دلخواه خود شکل میدادند. با آغاز فعالیت شبکههای برونمرزی ما داستان دیگر به میل آنها رقم نخورد و دیگر نمیتوانستند یکهتازی کنند. در واکنشهایی که نشان دادند میتوان به روزنامه گاردین اشاره کرد که پرس تیوی را چالشی برای انگلیسیها میخواند و یا روزنامه رژیم صهیونیستی شبکه پرس تیوی را آخرین سلاح ایران به زبان انگلیسی و مقابله به مثل دولت ایران میداند و یا از نفوذ هیسپان تیوی در کشورهای آمریکای لاتین ابراز نگرانی کردهاند و این شبکه را بازوی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رژیم صیهونیسم بر میشمارند.
بررسیها نشان میدهد که شبکههای هیسپان و پرس تیوی توانستهاند یکهتازی رسانههای معاند را بشکنند و جمهوری اسلامی را به مردم دنیا معرفی کنند. اینکه پخش پرس تیوی و هیسپان و... را بر روی برخی ماهوارهها متوقف میکنند یا حساب کاربریشان را مسدود میکنند همگی تاثیر و نفوذ شبکههای ما در دنیا را میرساند. جریان آزادی اطلاعات از سوی غرب شعاری بیش نیست و ما توانستهایم فضای یک سویه را بشکنیم. در بحث ایرانهراسی و اسلامهراسی رسانههای غربی درصدد هستند تا تصویری غیرواقعی از اسلام ارائه دهند و برداشت افکار عمومی از ایران را خدشهدار کنند. دو راهکار به ذهن من میرسد که اگر رسانهها رعایت کنند میتوانند دستاوردهای مثبتی در کاهش ایرانهراسی داشته باشند؛ یکی معرفی اسلام به دنیا به عنوان دینی که به ابعاد زندگی معنوی، مادی و دنیوی مردم توجه دارد و دوم اینکه لزوم مرزبندی اسلام واقعی با اسلام آمریکایی.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که وقتی رسانههای معاند خطری از اسلام ناب محمدی میدیدند تلاش میکردند با ارائه الگوی جایگزین دیدگاه مردم را نسبت به اسلام بدبین و خدشهدار کنند. القاعده، طالبان و داعش نمونههایی از اسلام افراطی است که کشورهای غربی با تشکیل این گروهها قصد تخریب اسلام واقعی را دارند تا مردم گرایشی به دین اسلام پیدا نکنند. رسانههای برونمرزی ما میتوانند اسلام واقعی را که مدنظر جمهوری اسلامی ایران است با مرزبندی دقیق به سایر نگاهها و ارایه نکات و بحث گفتمان زندگی خوب ارائه کنند و اگر چنین شود موفق خواهیم بود. در بحث نشان دادن سبک ایرانی - اسلامی نیز شبکه آیفیلم توانسته است بر این مهم دست پیدا کند. البته باید توجه داشته باشیم که محتوا مهم است چراکه شبکه تنها ابزاری برای نشان دادن محتوا است.
محتوا باید سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را به خوبی به تصویر بکشاند تا مخاطب جذب شود. به عنوان نمونه پخش سریال «یوسف پیامبر» در شبکه آیفیلم بازخوردهای زیادی داشت و مخاطبان سعی میکردند تا این فیلم را بین خودشان تکثیر و دست به دست بچرخانند. اگر محتوای این سریال ضعیف بود چنین اتفاقی نمیافتاد و همچنین پخش مختارنامه هم بازخوردهای خوبی داشت، تا جایی که یکی از بینندگان یمنی که به ایران سفر کرده بود دوست داشت بازیگر نقش مختار را از نزدیک ببیند که این نشان از تاثیرگذاری برنامهها روی مخاطبان غیرفارسی زبان دارد.
رسول بابازاده