«مطمئن باشید که تیم مذاکرهکننده ایرانی به حدی از خودباوری رسیدهاند که تحت تاثیر فضاسازی مذاکره نکنند و از منافع ملی به هیچ وجه کوتاه نمیآیند.»
این جملات را محمدجواد ظریف در نشست خبری با رسانههای داخلی و در وین به زبان آورد. درست در روزی که مقام معظم رهبری با مدیران، متخصصان و کارشناسان سازمان انرژی اتمی دیدار داشتند و وزیر امور خارجه نیز به تبعیت از فرامین ایشان و با اشاره به سخنان رهبر انقلاب گفت: «امیدواریم مذاکراتی که شروع شده و همانطور که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند با قدرت و صلابت ادامه خواهد یافت تا گرفتن تمامی حقوق مردم ایران و رفع همه موانع و فشارها از این مردم، در آینده نه چندان دور به نتیجهای برسد که همه مردم ما را شاد و خوشحال کند و این مهمترین هدف ما از این تلاش است.»
اما برخی ابهامات در توافقات اولیه یا همان اعتمادساز سبب نگرانی برخی نخبگان سیاسی و حتی مردم را فراهم آورده است. آنچه طی ماههای گذشته و از زمان توافقات اولیه، همواره جزو علامت سوالهای مطرح شده بوده، بحث رفع نشدن ابهامات و نگرانیهای داخلی از آنچه در متن توافق ژنو بوده است.
در کنار این، مباحثی چون، تهدیدات غربیها، ادامه و افزودن بر تحریمها، اصرار بر ادبیات زورگویانه، به میان کشیدن مباحثی چون حقوق بشر در ایران و یا موشکها و تسلیحات نظامی کشورمان و... باعث نگرانیهایی شده است. هرچند رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در همان نشست خبری به صراحت اعلام کرد: «بحث موشکی ممکن است در افکار عمومی مطرح شده باشد. تأکید میکنیم که هیچ موضوعی که مرتبط با برنامه دفاعی ایران باشد جایی در این مذاکرات ندارد.» اما فشارهای چندجانبه دولتهای غربی، درست در زمانی که مذاکرات برای برداشتن گام نهایی در جریان است، نشان از غیرقابل پیشبینی و البته غیرقابل اعتماد بودن آنهاست. آنچه به نظر میرسد، این است که غربیها با درگیر کردن دیپلماتهای کشورمان در چند جبهه، سعی در تضعیف قدرت آنها دارند.
اما در مقابل مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان چه وظیفهای را بر دوش دارند؟ اینکه پاسخ اظهارات گستاخانه، بیادبانه و زورگویانه طرف مقابل را به حساب کماهمیتی یا مصرف داخلی بگذاریم، چندان درست به نظر نمیرسد. اگر سخنان مقامات غربی، (به قول برخی) تنها مصرف داخلی داشت، حداقل میبايست در کوران مذاکرات، لحن متفاوتتری داشته باشد و یا در عمل جنبه دیگری بیابد، اما نه تنها این سخنان گستاخانه تنها در داخل کشورهای غربی بلکه در سراسر دنیا برد رسانهای داشته است. از طرفی دیگر همین سخنان به ظاهر کماهمیت، و بیپاسخ ماندن آنها، به راحتی اتحاد ملی کشور را مورد هدف قرار داده است.
در درست یا غلط بودن بحث نقد رسانهای عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای و البته وزارت امور خارجه کشورمان مباحث مختلف و متناقضی بیان میشود. رئیس رسانه ملی چندی پیش به درخواست برخی نمایندگان ملت، مبنی بر فراهم آوردن شرایطی برای نقد توافق ژنو، ضمن عذرخواهی از منتقدان، شرایط کنونی و سیاست حمایتی رسانه از مذاکرات هستهای را دلیل پاسخ منفی خود دانسته بود.
اما روز یکشنبه نیز بیش از ۱۰۰ نفر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، باز هم طی نامهای به رئیس رسانه ملی از او خواسته بودند، تا شرایط نقد را فراهم آورد و به نوعی فضا منولوگی را از بین ببرد.
با توجه به نزیک بودن دور جدید مذاکرات، نقد جدی و البته سازنده توافقات اولیه قطعا میتواند کمککننده به تیم مذاکرهکننده باشد. اینکه دولتهای غربی، صدای نقد جامعه ایران را بشنود، قطعا نه تنها دستگاه دیپلماسی کشور را تضعیف نمیکند، بلکه باعث بالاتر بردن قدرت چانهزنی آقای ظریف و همکاران ایشان میشود. قطعا همانطور که طرفهای غربی نظیر رئیسجمهور آمریکا بر آن تاکید داشته، آنها سقف آرزوهایشان باز کردن همه پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای است. هرچند او و لابیهای صهیونیستی این آرزو را قطعا با خود به گور خواهند برد، اما بیان مباحثی از سوی آنها که به نوعی قدرتنمایی است، باید پاسخی محکم و درخور داشته باشد. دفاع و تائید همه آنچه در گام نخست توافقات انجام گرفته، نه تنها کمکی به دیپلماتهای کشورمان نمیکند، بلکه میتواند نوعی خیانت هم قلمداد شود.
دکتر ظریف در مصاحبه نوروزی با ویژهنامه یکی از روزنامهها گفته بود: «بنده خودم به توافق ژنو انتقاد دارم زیرا اگر قرار بود من به تنهایی کل تفاهم ژنو را بنویسم متن دیگری نوشته میشد.» قطعا نقد همین توافق از سوی دولتمردان، نمایندگان مجلس، رسانهها و... به دولت و وزارت امور خارجه کشورمان کمک میکند تا با توجه به این بنیه نقادانه و البته حمایتی، گام نهایی را محکمتر برداشته و زیر بار خواستههای نامشروع و غیرقانونی آنان نرود.
دیپلمات های کشورمان به خوبی میدانند که مشکل غرب با ما، بر سر مسائل هستهای نیست. نکتهای که رهبری معظم انقلاب نیز بارها آن را مطرح کردهاند. ایشان اخیرا نیز در دیدار با مسئولان سازمان انرژی هستهای، با تأکید بر اینکه مسئولان نیز باید در مورد دستاوردهای هستهای تعصب داشته باشند، به برخی مطالب در داخل کشور در خصوص هزینه فایده موضوع هستهای اشاره کردند و گفتند: چنین نگاهی به موضوع هستهای سادهاندیشانه و سادهلوحانه است زیرا اگر برخی تصور میکنند هزینه دستاوردهای هستهای، تحریمها و فشارها بوده است، باید گفت: «قبل از بهانه هستهای نیز، تحریم و فشار بر ضد ایران وجود داشته است. در آن زمانی که بهانه هستهای وجود نداشت یک دادگاه غربی، رئیسجمهور ایران را محاکمه غیابی کرد که البته اکنون به دلیل اقتدار ملی کشور، جرأت چنین کاری را ندارند. تحریم و فشار ناشی از موضوع هستهای نیست بلکه آنها با هویت مستقل ملت ایران و جمهوری اسلامی که از ایمان و اعتقاد اسلامی سرمنشأ میگیرد، و همچنین با افقهای آینده این ملت و نظام و زیربار حرف زور نرفتن آنها مخالفند.»
قطعا در چنین فضایی منتقدان میتوانند کمکهای مهمی به مذاکرهکنندگان کشورمان کنند و اجازه زیادهخواهی را از طرفهای مقابل مذاکره بگیرند.