طی روزهای اخیر مقام معظم رهبری با بیانیه "گام دوم انقلاب " بار دیگر نقشه راه شفافی را پیشروی ملت و مسئولین کشور به خصوص متولیان اقتصادی کشور قرار داد آن هم در شرایطی که کشور به اصطلاح در جنگ اقتصادی و تحریمهای ناجوانمردانه قرار دارد.
بیانات رهبر انقلاب که در ۱۴ بند متشکل از ۷ بند مرتبط با دستاوردهای شگرف انقلاب و ۷ بند پیشنهادهای معظمله تدوین شده است بیشک در صورتی که سرلوحه کارها و فعالیتهای متولیان و دستاندرکاران کشور قرار گیرد میتواند بار دیگر کشور را از شرایط کنونی که در آن قرار داریم به سلامت عبور داده و برگ زرین دیگری در کارنامه مقاومت و ایستادگی این ملت رقم بزند.
نقطه کلیدی اقتصاد
با توجه به شرایط کنونی اقتصادی کشور و بازارهای مرتبط با آن بیشک در میان پیشنهادات ارایه شده باید اصلی ترین و مهمترین سرفصل فعالیت و اقدامات دولت و ملت قرار گیرد چراکه همانطور که معظم له فرمودهاند: «در عمر اقتصاد یک نقطهی کلیدیِ تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوّت و عامل مهمّ سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعهی اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالتمحور، و مصرف بهاندازه و بیاسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، بهخاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.»
مقام معظم رهبری در فرمایشات خود با بیان اینکه «انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است.» فرمودهاند که چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.
کفه سنگین ترازو
مطرح شدن مساله سوءمدیریت مسالهای نیست که به تازگی مطرح شده باشد و پیرو فرمایشات پیشین مقام معظم رهبری در سیاستهایی همچون برنامه توسعه ششم و سیاستهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی، مسالهای است که مکرر از سوی کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی مطرح شده است و در یک کلام میتوان به این نکته اشاره داشت که نقش پررنگ سوءمدیریت در اقتصاد کشور در مقایسه با مشکلاتی ناشی از تحریم به حدی وزن بالایی دارد که کارشناسان و منتقدان اقتصادی نیز به آن واقفند.
ضرورت دیپلماسی درست
این گروه در واکاوی این مساله که تا چه حد تحریم عامل اصلی مشکلات کنونی است براین باورند که تحريمها را ميتوانستیم با يك ديپلماسي درست مديريت کنیم ضمن اینکه نميتوان گفت كه تحريمها يك عامل صد درصد بيروني است.
پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران از جملهاین افراد است که میگوید؛ فرض كنيد بخشي از فشارهاي تحریمها هم ناشی از رویکرد یک جانبه كشورهاي تحریم کننده باشد. اما اصرار بر تصميمات غيراصولي است كه فعالين اقتصادي را دچار ترديد و بد گماني كرده است. به گفته وی سوءمديريت به اين معني نيست كه همه اتفاقات و تصميم گيريها خطا بوده است. ميزان خطاها مشخص است. ولي اگر درصد آن از حد معمول و عادي عبور كند انتقادهاي زيادي را به دنبال خواهد داشت. به اعتقاد ما ميزان اين خطاها در دو سه ساله اخير در حوزه اقتصادي بسيار زياد است.
مسعود خوانساری یس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران نیز در این زمینه معتقد است که اگرچه مشکل تحریم بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما مشکلات داخلی بیش از تحریمها، اقتصاد ایران را اذیت میکند که اگر مدیریت نشود، اقتصاد ایران به شدت متاثر خواهد شد؛ این در حالی است که این مشکلات را در وزارتخانهها و دولت میتوان حل کرد و حتی در جلسات سران سه قوه نیز میتوان مطرح کرد تا تصمیمگیری لازم در مورد آن صورت گیرد.
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز درخصوص نقشآفرینی تحریمها در بروز مشکلات حوزه اقتصادی میگوید با این وجود باید قبول کنیم که تحریمها بخش کوچکی از مشکلات کشور است در واقع مهمترین مشکل اقتصاد ایران نا کارامدی برخی از مدیران اقتصادی است، سوءمدیریت، مفاسد اقتصادی و مسائلی از این دست متاسفانه در بخشی از مدیران وجود دارد که موجب عدم اعتماد مردم به مسئولان میشود اما مردم باید بدانند اکثر مدیران کشور سالم هستند و بخش کوچکی که مشکل دارند موجب بیاعتمادی مردم به مسئولان شدهاند. به اعتقاد وی اگر حتی تحریمها برداشته شود یکی از مهمترین نیازهای کشور اصلاح رویههای اقتصادی و جلوگیری از بروز تخلفات اقتصادی است.
اقتصاد وابسته
در کنار این موارد اما مطرح شدن وابستگی اقتصاد کشور به نفت و درآمدهای نفتی مساله مهم دیگری بود که مقام معظم رهبری برای چندمین بار آن را مورد تاکید قرار داده و فرمودند: «مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است.»
مطرح شدن مساله اقتصاد مقاومتی و حرکت در مسیرآن نیز مانند تمام فرمایشات اخیر معظمله تا پیش از این نیز در برنامههای بالادستی و توسعهای بارها و بارها برآن تاکید شده است اما متاسفانه تکرار شدن این مساله و حواشی مربوط به آن به خوبی نشان از آن دارد که متولیان تاکنون آنطور که باید عزم و تلاش جدی برای اجرایی کردن ابعاد وجودی اقتصاد مقاومتی به شکل عملی نداشتهاند که اگر این چنین بود قطعا امروز بخش قابل توجهی از مشکلات کشور مرتفع شده بود.
با این وجود و با در نظر گرفتن این مساله که نقشه راه روشنتر و دقیقتر از این برای رهایی از بحرانهای کنونی اعم از جنگ اقتصادی و تحریم و... وجود ندارد و اگر واقعا یک بار برای همیشه عزم خود را جزم کرده تا گره این مشکلات را با دست اقتصاد مقاومتی ونه دندان سوءمدیریت باز کنند بیشک روزنههای وسیعتری برای حرکت در مسیر رشد و پیشرفت با رهنمودهای معظمله نمایان میشد و کلام آخر اینکه متولیان و مسئولین باید به این باور برسند که هر زمان که در این مسیر قدم بگذارند زودتر میتوانیم عقبماندگیها پدیدآمده در این عرصه را رفع و در مسیر توسعه و بالندگی قدم بگذاریم؛ انشاالله.
نویسنده: سارا علیاری