پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
کد مطلب : 96005
دیابتی ناشناخته

وقتی مزه قند تلخ می‌شود

دیابت یک نوع بیماری مزمن است که بر اثر آن میزان قند خون به دلیل اختلال در تولید انسولین و ترشح آن و یا کاهش پاسخ سلول به انسولین و یا هر دو مورد، از حالت طبیعی خارج می‌شود.
در تعریف و تقسیم‌بندی انواع دیابت غالبا این بیماری به دو نوع ۱ و ۲ تقسیم می‌شود. دیابت نوع ۱ یا وابسته به انسولین، غالبا از کودکی شروع می‌شود و به دیابت جوانی معروف است. و دیابت نوع ۲ یا غیروابسته به انسولین که در بزرگسالی علائم آن آغاز می‌شود تقسیم می‌شود.
با این وجود دیابت نوع ۱ گاهی به گونه‌ای حاد می‌شود و بیمار چنان دچار عوارض ناشی از بیماری می‌کند که به دیابت «شکننده» معروف است و اغلب بیماران مبتلا به این نوع عمری کوتاهی دارند.
خصوصیات این نوع دیابت کاملا متفاوت است مثلا اگرچه بیشتر در اوایل زندگی بروز می‌کند ولی هرگز نباید آن را هم ردیف و مشابه دیابت جوانان قرار داد. البته آن گروه از بیماران مبتلا به دیابت که نسبت به مصرف انسولین حساسیت دارند و یا آنهایی که مساعد شدت یافتن بیماری قند هستند الزاما ممکن است، دیابت «نامتعادل» یا «شکننده» نداشته باشند. این گروه از بیماران ممکن است، از نداشتن قانون و قاعده مناسبی که مشابه سایر بیماران دیابتی باشد رنج ببرند.
در حقیقت میزان قند در افرادی که مبتلا به دیابت نامتعادل هستند بی‌نهایت نوسان را نشان می‌دهد، بدین معنی که مقدار قند خون این افراد با سرعت و بدون امکان پیش‌بینی و قاعده و نظم متغیر است. در این نوع دیابت متابولیسم مواد کربوهیدراته بی‌نهایت ناپایدار و نامتعادل است.
«کامران یعقوبی»، یکی از افرادی است که «دیابت شکننده » دارد. «سمیه مردی»، همسرش در رابطه با سابقه بیماری وی می‌گوید: زمانی که او در سن ۱۸ سالگی و در حال طی کردن دوره آموزشی خدمت مقدس سربازی بوده، با علایم ضعف شدید، پرنوشی، تکرر ادرار و کاهش وزن شدید به پزشک مراجعه می‌کند. پس از طی آزمایشات پزشکی، میزان قند خون ناشتای کامران «۲ هزار» مشخص و معافیت وی از خدمت از نظر پزشکان تایید می‌شود (میزان قند یک انسان نرمال بین ۶۰ تا ۱۲۰ است و حتی بیماران دیابتی معمولا اگر میزان قند خونشان بیش از ۴۰۰ یا ۵۰۰ شود، دچار عوارض چشمی، کلیوی و حتی مغزی می‌شوند).
وی با اشاره به عدم توجه مسئولین پادگان محل خدمت سربازی کامران، به بیماری وی می‌افزاید: کامران به دلیل بیماری که در طی دوره مرخصی متداول سربازی رخ داده و بسیار وخیم شده بود، با ۱۰ روز تاخیر به محل خدمت خود باز می‌گردد، با این وجود نه تنها گواهی پزشک در رابطه با معافیت فوری او را قبول نمی‌کنند بلکه به دلیل تاخیر در بازگشتش به محل خدمت او را دو ماه در زندان بازداشت می‌کنند. این مدت یکی از حساس‌ترین دوران درمان کامران بوده و نیاز شدیدی به دارو و درمان داشته است با این وجود توجهی به بیماری او نشد تا اینکه پس از بروز تشنج‌های فراوان مسئولین پادگان او را به بیمارستان ارتش منتقل می‌کنند و با تایید پزشکان این بیمارستان کامران اگرچه در این مقطع از ادامه خدمت سربازی معاف می‌شود، اما بیماری او را وارد مرحله‌ای جدید از زندگی می‌کند که طی سالیان سال اگرچه در حال درمان این بیماری است.
«سمیه» یکسال بعد یعنی در سال ۱۳۷۸ با کامران ازدواج می‌کند و او هم درگیر این بیماری می‌شود. او حتی برای تامین هزینه درمانش همسرش ناچار به فروش یک کلیه‌اش می‌شود.
وی در رابطه با مشکلات همسرش اظهار می‌کند: در طی ۱۷ سال زندگی مشترک ما همواره به دلیل بیماری همسرم با مشکلات متعددی از جمله معیشتی، خانوادگی، دارو و درمان، زندگی اجتماعی ، رفاهی و... مواجه بوده‌ایم ولی با سرسختی و توکل به خدا یکی پس از دیگری طی شده‌اند با این وجود در حال حاضر برای من فقط رسیدگی به وضع سلامتی همسرم مهم است که متاسفانه به هرکجا مراجعه می‌کنم با جواب‌های سربالا، رفتارهایی خیلی بی‌تفاوت دارند حال آنکه شرایط همسرم من و امثال او بسیار اورژانسی است و عدم توجه به وضعیت آنها هر لحظه ممکن است عوارض جبران‌ناپذیری را به دنبال داشته باشد.
هزینه‌های بالای دارو و درمان در بیماران دیابتی، در حالی دریافت می‌شود که همواره سازمان‌ها و نهادهای مختلف مدعی ارائه خدمات رایگان (دستگاه تست قند خون) به آنها هستند.
از طرفی وقتی که حتی با قند خون ۹۹۰ به یکی از بیمارستان‌های تهران مراجعه کردیم و ساعت چهار صبح در اورژانس بستری شد، تا ساعت یک ظهر آن روز، هیچ پزشکی برای رسیدگی و معاینه وی نیامد و وقتی هم آمد خیلی بی‌تفاوت و بدون در نظر گرفتن شرایط بیماری کامران، تاخیر در این معاینه و ویزیت را قبول نکرد و به راحتی از کنار آن گذاشت.
با توجه به اینکه یکی از دلایل افزایش قند خون در بیماران دیابتی، استرس و ناراحتی‌های روحی است، عدم توجه این پزشک موجب شد که ما با رضایت خودمان، بیمارستان را با همان شرایط ترک کنیم.
در حال حاضر کامران برای چندمین‌بار در بیمارستان فیروزگر تهران بستری شده و ظاهرا تحت درمان است در حالی که هیچ امیدی حتی برای کنترل نسبی بیماری‌اش که تمام جسم نحیف او را در برگرفته ندارد و پزشکان به تازگی اعلام کرده‌اند کلیه‌ها، چشم و مثانه او نیز فقط ۲۰ درصد سالم هستند.
حال سوال «کامران»، «سمیه» و سایر کامران‌ها که هنوز در اوج جوانی دچار بیماری مهلک دیابت شده‌اند این است «چه باید کرد؟ چه کسی پاسخگوی بیماری خاص ما است؟»

نویسنده: میترا یزدچی

https://siasatrooz.ir/vdcjiyeh.uqemyzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی