يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۷
کد مطلب : 71598

آزادی بیان؛ اسلامی یا غربی؟

آزادی بیان به معنی حق نشر و ارائه مفاهیم و اطلاعات، حدود ۶۰ سال است که وارد اسناد و معاهدات بین‌المللی شده است...

آزادی بیان به معنی حق نشر و ارائه مفاهیم و اطلاعات، حدود ۶۰ سال است که وارد اسناد و معاهدات بین‌المللی شده است. اما حقیقت آن است که عمری بیش از ۶۰ سال دارد. به این مفهوم در قالب‌ها و در معانی متعددی در کتیبه‌ها و منشور‌های باستانی و همین‌طور در ادیان و مذاهب مختلف - چه آسمانی و چه مصنوع بشر- پرداخته شده است. اما اگر بخواهیم فقط اسناد بین‌المللی امروزی را بررسی کنیم باید به دهه ۴۰ میلادی و سال‌های پس از جنگ جهانی دوم برگردیم.
پس از دو جنگ فراگیر و کشته‌شدن هزاران نظامی و غیر نظامی و ویرانی شهر‌ها، دولت‌مردان کشور‌های درگیر در جنگ، تصمیم گرفتند برای جلوگیری از جنگ‌های بعد، حقوق و وظایفی را برای ملل جهان تدوین کنند و یکی از مواردی که به آن پرداختند موضوع آزادی بیان و همین‌طور موضوع آزادی مذهب و عقیده بود که با آزادی بیان ارتباط نزدیکی داشت.
بنابراین، ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر برای اولین بار در قرون اخیر در سطح بین‌المللی به موضوع آزادی بیان پرداخت. طبق این ماده، «هر كس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است كه از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممكن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»
در مطالعه این ماده، دو مطلب حائز اهمیت است:
۱. این ماده به تبعیت از اصل اعلامیه، فقط یک اعلام است، جنبه توصیه‌ای دارد و هیچگونه اجباری در رعایت آن برای دولت‌ها وجود ندارد.
۲. طبق این ماده، فرد هر مفهومی را در هر زمان و مکانی و به هر نحوی می‌تواند بروز دهد و کسی - ولو این که با بروز این مفاهیم، حقوق او خدشه‌دار شود- حق تعرض به او را ندارد.
شاید یکی از دلایل تدوین معاهدات بین المللی و منطقه‌ای بعدی در زمینه‌ حقوق بشر که به مقوله آزادی بیان نیز می‌پرداختند، همین موارد باشد. برای مثال می توان به ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، بیانیه حقوق بشر وین، بند ۱۱ اعلامیه هزاره، بند الف از ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی، ماده ۱۳ کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر و ماده ۹ منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم اشاره کرد. به عنوان نمونه، ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی آزادی بیان را این‌گونه تعریف و مشخص کرده است:
۱. هر کس حق دارد که نظرات خود را بدون دخالت و مانع دیگران بیان دارد .
۲. هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی کسب دانش، گرفتن و دادن اطلاعات و هر نوع عقایدی، بدون توجه به چگونگی ارائه آن بطور زبانی یا نوشتاری یا چاپی و در شکل هنری یا به هر وسیله دیگری که خود انتخاب می‌کند، می‌باشد .
۳. اعمال حقوق ارائه شده در بند ۲ این ماده که همراه با وظایف ویژه و مسئولیت‌ها می باشد، ممکن است که تابع محدودیت‌های معینی قرار گیرد. این محدودیت‌ها، فقط باید بنا به ضرورت‌های ذیل و به‌ وسیله قانون انجام گیرد:
الف) برای احترام حقوق و حیثیت دیگران
ب) حفظ امنیت ملی یا نظم و سلامت و اخلاق عمومی.
این کنوانسیون و سایر کنوانسیون‌هایی که اشاره شد، علاوه بر محفوظ دانستن حق آزادی بیان و ابراز عقیده، این حق را به شرایطی از قبیل «احترام حقوق حیثیت دیگران»، «امنیت ملی، اخلاق عمومی» و «ممنوعیت ترغیب به جنگ و یا تنفر ملی- نژادی- مذهبی» را می‌توان در این کنوانسیون‌ها یافت.
این دسته از کنوانسیون‌ها با قرار دادن محدودیت‌هایی برای آزادی بیان، پیشرفت خوبی نسبت به اعلامیه جهانی حقوق بشر داشته‌اند و همین طور فقط اعلامیه نبوده، برای کشور‌های پذیرنده این پیمان‌ها لازم‌الاجرا هستند. اما شرایط اعلام شده، کاملاً نسبی و کلی هستند و دست قانون‌گذار برای تفسیر آنها باز است. در نتیجه نمی‌توانند یک محدوده معین و مشترک را برای اجرا در همه کشور‌ها ارائه دهند. علاوه بر این، در تفسیر این شرایط توسط قانون‌گذار در هر کشوری، نمی‌توان منفعت‌طلبی یا بی‌طرف نبودن احتمالی قانون‌گذار را فراموش کرد. برای مثال می‌توان به قضیه کاریکاتور‌های موهن پیامبر اسلام در دانمارک و تکرار آن در کشور‌های دیگر و همین‌طور انتشار کتاب آیات شیطانی در انگلیس و از طرف دیگر به ممنوعیت تحقیق و نشر اطلاعات پیرامون هولوکاست اشاره کرد. علاوه بر این، بسیاری از کشورها صرفاً تبلیغ علیه دین اکثریت را جرم می‌دانند. حال آنکه طبق همین کنوانسیون‌ها، هرکس در انتخاب مذهب و انجام اعمال آن در خلوت و در اجتماع، آزاد است و کسی حق تعرض به عقاید او را ندارد.
اما دسته دیگری از این کنوانسیون‌ها، کنوانسیون اسلامی حقوق بشر است که با محق دانستن همه انسان‌ها در زمینه آزادی بیان، این حق را نه به قرارداد‌های نسبی بلکه به قوانین مذهبی و شرعی دین اسلام مشروط کرده است طبق ماده بيست و دوم این کنوانسیون:
الف) هر انساني حق دارد نظر خود را به هر شکلي که مغاير با اصول شرعي نباشد آزادانه بيان دارد.
ب) هر انساني حق دارد براي خير و نهي از منکر بر طبق ضوابط شريعت اسلامي دعوت کند.
ج) تبليغات يک ضرورت حياتي براي جامعه است و سوء استفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و کرامت انبيا يا به کارگيري هر چيزي که منجر به ايجاد اختلال در ارزش‌ها يا متشتت شدن جامعه يا زيان يا متلاشي شدن اعتقاد شود، ممنوع است.
د) برانگيختن احساسات قومي يا مذهبي و يا هر چيزي که منجر به برانگيختن هر نوع حس تبعيض نژادي گردد، جايز نيست.
بند الف این ماده، آزادی بیان را مشروط به مغایر نبودن با «اصول شرعی» می‌نماید و همین دو کلمه، موازین دقیق و مشخصی را برای محدود ساختن آزادی بیان فراهم می‌آورد. علاوه بر این، منشأ صدور این قوانین، موجودی فراانسانی است و طبق اعتقادات مسلمانان خلل و نقصی در این قوانین وجود ندارد. حال آنکه در کنوانسیون‌های دیگر، تضمینی برای جامع بودن این شرایط وجود ندارد. به روز شدن این قوانین و تدوین هرروزه کنوانسیون‌های جدید، خود شاهد این مدعاست.
البته واضح است که با توجه به اکثریت مسیحی در کشور‌های غربی، پذیرش این کنوانسیون توسط آنان امری دور از انتظار است. اما با توجه به نظام سکولار حاکم بر این کشورها و همین‌طور نبود احکام جامع اجتماعی در دینی که امروزه از آن به عنوان مسیحیت یاد می‌شود، امکان تدوین کنوانسیونی مشابه در غرب امکان‌پذیر نیست.
البته پس از گذشت حدود ۲۰سال از تدوین کنوانسیون اسلامی حقوق بشر، هنوز این کنوانسیون در حد یک اعلامیه باقی مانده است و کشورهای پذیرنده، الزامی برای رعایت آن ندارند.

علی اکبر بخشی

https://siasatrooz.ir/vdcjoiea.uqevhzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی