هنگامي كه فردي يا سازماني يا كشوري تصميم ميگيرد فرد يا افراد و يا كشور ديگري را به مقصد مورد نظر خود هدايت كند سعي ميكند به آنها نقشه و يا نقشههايي بدهد تا وي را بهتر وآسانتر به سمت آن هدف و مقصد خود راهنمايي نمايد.
هرچه نقشهها متنوع و بيشتر باشند گزينههاي پیش روی مخاطب بيشتر و بدیهی است که هدايت وي سهل تر ميشود.
همواره از آمريكا و انگليس به عنوان دشمنان و شياطين بزرگ برسر جمهوري اسلامي ايران سخن به ميان ميآيد و همواره از "نقشه راه خاورميانه بزرگ"سخن گفته ميشود و این در حالي است كه كمتر از نقشههاي ريز و درشتي كه آنان براي ما ترسیم مي سازند سخن گفته ميشود. سخن از «نقشههاي راه» بسيار خطرناكتر از نقشه راه خاورميانهاي است كه نسل جوان ما را نشانه رفته و به پیچیدهترين ابزارهاي جنگ نرم دشمنان خدا و اسلام تبديل شدهاند. هرچند ملت قهرمان ما هوشمندتر از آن است كه بتوان با اينگونه ابزارها آن را از پاي درآورد.
اما سخن از جنگ نرم است و نقشههاي راه دشمني كه صبر و تحمل بسيار دارد و برنامهريزيهاي درازمدت ميكند. دشمن از حالا و شايد سالها قبل برنامهريزي خود را شروع كرده و تاكنون نقشههاي راه فراواني در اذهان و مغز جوانان پاك و معصوم اين مرز و بوم،در پرتو غفلت ما، تعبيه كرده است كه هر كدام در زمان خودش پیاده شده و كار خود را انجام خواهند داد.
تصويب سالانه ميليونها دلار از طرف كنگره آمريكا شاهد ادعاي ماست. دشمن هر سال ميليونها دلار نفتي به غارت برده از همين خاورميانه را در قالب "نقشههاي راه " اعمال و با رنگ و لعاب زيبا به خورد نسل جوان همين ملل ميدهد.
بله، سخن از هجوم و شبيخون فرهنگي دشمن به كمك ابزارهاي گوناگون، از جمله ماهوارهها، رسانههاي جمعي، كتب و به ويژه متون آموزش زبان انگليسي است كه در قالب فيلم، سريال، مطالب فرهنگي، كتب رنگي پرجاذبه که راحت الحلقوم و اغواگرانه و... با بهرهگيري از آخرين تكنيكهاي روز به صورت آهنگين و تحريك كننده همچون سيل سرازير كشورهاي خاورميانه و مسلمان مينمايد.
سالهاست كه كشورهاي آمريكا و انگليس اقدام به تحميل فرهنگ خود و يكدست كردن فرهنگ جهان به كمك متون آموزشي، ماهوارهای، رسانههاي جمعي خود و ديگر ابزارهاي فرهنگي نمودهاند.
قطعا آنها نگران بيخبري يا بيسوادي يا كم اطلاعي ملل ديگر نبوده و نيستند و در اين ميان نيت خيري را دنبال نميكنند.
همانطور كه قبلا گفته شد، متون آموزشي زبان ، حاوي رشحات فرهنگی غربی بوده و هر كدام نقشه راهي است كه به ذهن مخاطب خود تزریق ميشودتا در زمان خود حامل و ناقل خودرا به سمت مقصد خاصي كه غير از اسلام ناب است،هدايت كند.
مثلا، با نگاهي سطحي به كتب آموزشي زبان انگليسي رسيده از جهان غرب درمييابيم كه امپراطوري غرب كليه صفحات آنها را سرشار از الگوهای فرنگي مورد نظر خود كرده است. اين كتب حاوي مطالبي از قبيل عيش و نوش، خوشگذراني، تعطيلات كنار دريا، روابط دختر و پسر، آزاديها، بيبندو باريها و موارد فرهنگي بسياري ميباشند كه هيچ سنخيتي با فرهنگ اسلامي ما ندارند.
غرض از آموزش زبان يادگيري ابزار و بهربرداری از علم موجود در جهان علمي و اطلاعاتي- رسانهاي است و بس. ديگر مانند دو دهه قبل زبان انگليسي زبان كشور آمريكا يا انگليس محسوب نميشود. سالهاست كه زبان انگليسي به جبر يا حقيقت به يك زبان بينالمللي و زبان انتقال علوم و اخبار روز تبديل شده است و فعلا راه رهایی از آن در آينده نزديك متصور نيست، هرچند اميد است با همت عالي برخی به زودي جاي خود را به يك زبان ديگري بدهد.
علیهذا هدف از اين نقشههای راه، كاشتن بذر بيغيرتي، بيخيالي، دنياطلبي، فقط به فكر خود بودن و كاري به ديگران نداشتن،دور شدن از حلال و نزديك شدن به حرام ديني، دور شدن از فرهنگ ديني و بومي خود و روي آوردن به دنيای مصرف گرايي و هزاران صفت سلبي و ايجابي است كه هر كدام در زمان مقرر ميوه ميدهد و چه ميوه تلخي خواهد بود كه كام همه را تلخ ميكند.
هم اكنون زمان آن فرا رسيده است تا متوليان فرهنگي كشور در برابر اين هجوم فرهنگي به پا خواسته و مسيرهاي موفقيت دشمن را سد نمايند و با يافتن راهكارهاي مقابلهاي مناسب و راهبردهاي عالمانه نقشههاي دشمن را خنثي نمايند.
به طور مثال با تحول در روش آموزش زبان (انگليسي) كه يادگيري آن نياز حتمي جهان امروزين است ،جوانان خود را از آسيب دشمن حفظ كنيم و سرمايههاي فكري، مالي و زماني آنها را به مسير صحيحي هدايت كنيم.
اكنون مدتي است كه تدريس زبان به شيوهاي كاملا علمي و در راستاي تقويت بنيه علمي دانشجويان ، آغاز شده كه ميتواند سد محكمي در برابر هجوم شبيخون فرهنگي دشمن باشد. شايسته است وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالي، سازمانهاي دولتي، موسسات آموزش دولتي و خصوصي از آن الگو گيرند.
آموزش درك مطلب و تسلط بر ساختار و ترجمه متون تخصصي زبان انگليسي در سطح تافل با استفاده از متون اسلامي- بومي هدف نهايي اين شيوه جديد است كه تاكنون به موفقيتهاي بسياري نائل شده است. اعتقاد ما بر اين است كه لازمه كشور ما نيز همين تخصص است نه چيز ديگر.
اينجانب در بخش های بعدي راه حل مناسب آن را ارائه خواهم نمود. ان شاءالله.
محمدجواد زنگنه اينالو مدرس دانشگاه