اين روزها به رغم آنكه مسئله جنايات صهيونيستها عليه ملت فلسطين، كشتارهاي سعودي در يمن و نيز مبارزه گسترده عراق و سوريه با تروريسم كانون اصلي تحولات جهاني است اما حادثه مشكوك به تروريستي در پاريس فضاي رسانهاي جهان را معطوف به فرانسه و طرحهاي غرب در قبال آنچه مقابله با تروريسم مينامند نمود.
آنچه در رفتار غرب مشاهده ميشود تحركات آنان براي اجراي گزينه نظامي براي مقابله با آنچه استمرار حملات تروريستي است تشكيل ميدهد. نكته قابل توجه آن است كه غربيها چند محور را در اين عرصه در دستور كار قرار دادهاند. یک مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود، تاکید کرد که آمریکا محموله جدید سلاح و مهمات را برای عناصر تروریستی سوریه که واشنگتن آنها را «مخالفان میانهرو» مینامد، ارسال کرده است. برخي ديگر از مقامات اروپايي از لزوم اجرايي شدن بند ۵ اساسنامه ناتو مبني بر اقدام واحد عليه تهديدات صورت گرفته عليه يكي از اعضا سخن گفتهاند. در سخناني كه ميتواند بيانگر رويكرد آينده غرب باشد برخي مقامات لهستاني از لزوم تشكيل ارتش آوارگان سوري براي آنچه مقابله با تروريسم ناميدهاند سخن گفتهاند.
مجموعه اين تحركات نشان ميدهد كه كشورهاي غربي تلاش دارند تا با برجسته سازي اصل ۵ اساسنامه ناتو مبني بر حمايت ناتو از اعزام در زمان تهديد امنيتي پاي ناتو را به سوريه و غرب آسيا باز نمايند. همچنين گروههاي جديد شبهنظامي با محوريت آوارگان سوري ايجاد نمايند تا در لواي آنها بتوانند سياستهاي نظامي خود در سوريه را اجرايي سازند. اين تحركات عليه سوريه در حالي صورت ميگيرد كه حمله تروريستي پاريس از سوي كشوري صورت نگرفته بلكه از سوي اتباع اروپا كه به گفته خود اطلاعات فرانسه از بروكسل بودهاند اين اقدام صورت گرفته است لذا اصل ۵ اساسنامه ناتو شامل آن نميشود و اگر هم ميشود محور آن نبايد سوريه و غرب آسيا باشد بلكه بايد خود اروپا هدف قرار گيرد كه بلژيك محور آن است. در سال ۲۰۰۱ اگر مسئله برجهاي دو قلو شامل ناتو گرديد براي اين بوده كه القاعده و طالبان بر افغانستان حاكم بودند حال آنكه عاملان حادثه پاريس بر هيچ كشوري مسلط نيستند بلكه گروههاي دست ساخته آمريكا و متحدانش هستند لذا اقدام ناتو هم بايد عليه آمريكا و متحدانش باشد.
اقدام نظامي در سوريه به بهانه مقابله با تروريسم تكرار اشتباهات گذشته غرب خواهد بود كه به تشديد تروريسم منجر ميشود. كشورهاي غربي در گذشته نيز به صورت خودسرانه اقدام كردند كه نتيجه آن گسترش تروريسم در سوريه و جهان گرديده است. غرب اگر به دنبال راه درست مبارزه با تروريسم است بايد در كنار نظام سوريه قرار گيرد نه آنكه خودسرانه اقدام نمايد. تجربه نظام سوريه در مبارزه با تروريسم مهمترين مولفه است كه غرب بايد به آن توجه داشته باشد كه عدم توجه به آن به ترويج تروريسم در جهان منجر شده است.