سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۱
کد مطلب : 114880

گشايشی دركار نيست!؟

ازهفته گذشته كه رئيس جمهور از گشايش اقتصادی و ايجاد تحول در زندگی مردم خبر داد...

ازهفته گذشته كه رئيس جمهور از گشايش اقتصادی و ايجاد تحول در زندگی مردم خبر داد؛ بحث‌ها ‌و تفسيرهای متفاوتی در بين رسانه‌ها و كارشناسان مطرح شده و نظر همگان معطوف به اين نكته جلب شده كه محتوای اين گشايش چيست؟ كه در نهايت معلوم شد موضوع و محتوای اين خبر مرتبط با فروش «اوراق سلف نفتی» است!!
اقتصادانان و آگاهان مسائل اقتصادی و اجتماعی اينگونه مبهم گويی را از مديران ارشد اداره كشور نمی‌پسندند و معتقدند اينگونه سخن گفتن جز التهاب آفرينی و بی‌اعتمادی نتيجه ديگری در برنخواهد داشت و لذا شايسته نيست كه اينچنين به افكارعمومی اطلاع رسانی شود.
طرح مسائل مبتلابه زندگی عامه مردم باعث شده است تا در بين مردم اين بحث رايج شود كه سال گذشته سران قوا نشستند و برخاستند و با يك تصميم غير مترقبه حوادث تلخ آبان ۹۸ اتفاق افتاد و اين مرتبه در مرداد ۹۹خداعاقبت همه را ختم بخير كناد!! لذا برآنیم تا از منظر و زاويه ديگری به موضوع گشايش در زندگي مردم بپردازیم و قصد تجزيه و تحليل فروش«اوراق سلف نفتی» و جزئيات اقتصادی آن را نداریم، بلكه هدفم اين است كه در اين فرصت اندك به كالبد شكافی اين نظريه بپردازیم كه چرا «گشايشي در كار نيست؟!»
چرا می‌گوييم هيچ گشايشی در كار نيست؛ چون اولاً اقتصاد و تحول در زندگی مردم با مدل‌های غيرمترقبه و سورپرايز كردن جامعه محقق نخواهد شد و هرگز پاسخ مثبتی نخواهد گرفت.
مهمترين نكته اين است اگر همين فردا صبح همه تحريم‌های اقتصادی و سياسی ايران هم برداشته شود باز هم تحول و گشايشی در اقتصاد كشور و زندگی مردم رخ نخواهدف می پرسيد چرا؟
در پاسخ بايد بگويیم چون اقتصاد كشور اشكالات مهم ساختاری دارد و تا اين ساختار تغيير نكند و تحولی در آن بوجود نيايد هرگز به «گشايش» نخواهيم رسيدف چون با وجود يك فضای رانتی اقتصادی، با وجود سيستم انحصاری؛ مشكلات عديده نظام بانكي، شرايط نامناسب كسب و كار، دولتي بودن اقتصاد ايران، ضعف نظام بودجه نويسی و برنامه ريزی،‌ ضعف شديد نظام مالياتی كشور، فعاليت‌های سفته بازانه و زيرزمينی در اقتصاد و... دهها دليل مهم ديگر كه در اين اقتصاد و نظام اقتصادی كشور وجود دارد هرگز شاهد گشايش و تحول اساسی در زندگی مردم نخواهيم بود.ممكن است يك يا دو اقدام رفرميستی بتواند برای چند صباحي سر مردم را گرم نمايد (مانند شرايط اينروزهای بازار بورس) اما در دراز مدت هيچ چيزی عايد مردم نخواهد شد.
نميیدانیم چرا دولتمردان خود را به تغافل زده‌اند كه گشايش و تحول در زندگی مردم امری نيست كه يك شبه و با يك فرمان در زندگی مردم رخ دهد و اينكه بخواهيم با طرح ها و خبرهای التهاب آفرين افكارعمومی را به سمتی هدايت كنيم كه فراموش كنند دولت امسال بيش از۱۵۰ هزار ميليارد تومان كسری بودجه دارد! و چرا فراموش كرده‌اند حال كه تصميم دارند اين دفعه بجای استقراض از بانك مركزی، با فروش نفت به مردم برای دو سال يا حتی سه سال آينده از مردم قرض بگيرند؛ كجايش گشايش و تحول در زندگی مردم است؟ اينكه سران قوا بخواهند و بنشييند و اين مجوز را به دولت بدهند كه «آينده فروشی كند» و پول‌هايی را «پيش خور» نمايد، كجايش گشايش و تحول است؟ آيا سران قوا به اين نكته انديشيده‌اند كه با اين تصميم غيرمترقبه، خطرات اجتماعی وامنيتی را پيش روی دولت بعدی قرار می‌دهند و فكر نكرده‌اند نبايد برای فراز از مهلكه امروز، آينده را به مخاطره انداخت!
آيا كارشناسان و مبتكرين اين طرح عاقبت استقراض از بازار(مردم) بجای استقراض از بانک مرکزی که تبعات جدی همچون رشد نقدینگی و تورم را به دنبال خواهد داشت، پيش بينی كرده‌اند؟ به هر حال معلوم نيست چگونه می‌توان افكارعمومي و انديشمندان را به سخره گرفت و با طرح «سورپرايزهای خبريی» مسائلی را مطرح نمود كه انتهايی برايش قابل تصور نيست وسخن آخر اينكه اگر طرح جديد دولت مورد استقبال مردم قرار نگرفت و گشايشی هم در زندگی عموم مردم حاصل نشد، چه كسی مسئول گسترش شكاف بی اعتمادی بين مردم و دولت خواهد بود؟ 

نویسنده: فرهاد خادمی

https://siasatrooz.ir/vdcjoxevyuqevoz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی