يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۶
کد مطلب : 112611

نگاهی به تحولات اخیر عراق (همگرایی و واگرایی نیروها)

قریب به چهل سال است که مردم عراق شاهد فجایع خونبار ناشی از تنش‌های نظامی داخلی و خارجی هستند که...

قریب به چهل سال است که مردم عراق شاهد فجایع خونبار ناشی از تنش‌های نظامی داخلی و خارجی هستند که نقطه آغازین آن را می‌توان جنگ تحمیلی (۲۲ سپتامبر )۱۹۸۰ دانست. حمله صدام حسین به کویت در ۹۹۰ ،عملیات موسوم به توفان صحرا در ۱۹۹۱، ورود داعش به موصل و در ادامه نزدیک شدن داعش به فرودگاه بغداد در ۲۰۱۴ و در نهایت اعتراضات خونین اخیر فقط گوشه‌ای از تاریخ کابوس وار مردم عراق است؛ به طوری که بخش‌هایی از جمعیت جوان و تحصیل کرده عراقی در حال حاضر دستیابی به آرامش را در افق نزدیک غبارآلود دانسته و شاید به این جهت است که در فقدان یک رهبری کاریزما، نوعی سردرگمی در فعالیت های اعتراضی آنها دیده می شود و به نظر می‌رسد تظلم خواهی مردمی به جهت ارسال صدای آرامش خواهی خود به گوش جهانیان و نهادهای مسئول بین‌المللی باشد.
مردم عراق انتظار دارند که نهادهای بین‌المللی به کمک آنها بشتابند چراکه در هراس یک سوریه و یمن جدید بوده و محتملا ندای لبیک شان به تجمع میلیونی اخیر از طرف روحانی متنفذ یعنی مقتدی صدر هم، در این راستا باشد؛ یعنی وحدت برای ساخت عراقی برپایه تمامیت ارضی و به دور از حضور نیروهای خارجی.
تحولات اخیر عراق را می‌توان از منظر حوزه‌های مختلف و یا محورهای مهم بررسی کرد که در مجال کنونی فقط به دو مورد که حایز اهمیت بیشتری است پرداخته می شود.. 

همگرایی و واگرایی نیروها
گروههای زیادی در عراق حضور دارند، کشور عراق از نظر ساختار اجتماعی، فرهنگی به سه حوزه کاملاً متفاوت قابل تقسیم است. در حوزه مرکزی عراق اعراب سنی، در شمال و شرق کردها و در جنوب شیعیان سکونت دارند و هر کدام از این گروه‌ها دارای شاخصه‌های فرهنگی و اجتماعی خاص خود هستند.
البته در کنار این سه گروه اصلی، هویت‌های فرهنگی اجتماعی کوچک‌تری نظیر ترکمن‌ها، آشوری‌ها و یزیدی‌ها نیز وجود دارند که دارای فرهنگ و عقاید متمایزی می‌باشند. این تکثر فرهنگ و اقوام سبب شده که گروههای مختلفی در تقابل یا در کنار هم بر ساختار کشور اثر بخش باشند هنگامی که دولت مرکزی در چنین محیط هایی دچار تضعیف کارآیی شود این تعدد فرهنگ ها رخ می نمایاند به عنوان نمونه عراق شاهد کارزار و نبرد نیروهای سلفی -جهادی است که این نیرو در طی دوران حضور گسترده خود با بازماندگان حزب بعث عراق که از قدرت حکومتی ساقط شده بودند به همگرایی در فعالیت‌ها و به یک وحدت رویه ای دست یافتند به طوری که اصلی‌ترین عامل همگرایی این دو جریان ناشی از تهدید دولت های خارجی( ایران و آمریکا ) و حضور آنها در عراق بوده است. یکی دیگر از عوامل همگرایی دو جریان یاد شده بحث مبارزه با حاکمیت تشیع در مناصب اصلی و حکومتی و اعاده حکومت به اهل سنت می باشد.اما همین دو جریان بر سر منصب خلافت یا حکومت دچار واگرایی هستند چراکه بعثی ها به دنبال حکومت دموکراتیک بوده ولی سلفی‌های جهادی داعیه خلافت دارند.
با توجه به مقدمه ذکر شده می توان انتظار داشت که وجود یک رهبریا یک نهاد به عنوان هدایتگر جریانات اعتراضی می تواند نوعی ائتلاف در بین گروه‌های دلسوز و وطن پرست از هر صنف و گروه و قوم ایجاد کند.لذا با توجه به ساختار مذهبی عراق، انتظار می‌رود که نخبگان دینی پیشگام این ائتلاف عمومی باشند و شاید حضور مقتدی صدر و درخواست ایشان مبنی بر راهپیمایی عمومی نقطه آغازین و امیدوار کننده‌ای برای پایان کابوس های ۴۰ ساله باشد. 

خروج نیروهای نظامی از عراق
از بحث مهم راهپیمایی و اینکه این حرکت در آینده عراق چه نقشی خواهد داشت گذر کرده و به موضوع خروج نیروهای نظامی خارجی از عراق می‌رسیم. خواسته و مطالبه‌ای که هنوز به یک تقریب ذهنی و فکری یا یک ساختار بین الاذهانی مشترک نیازمند است چراکه برخی گروههای اهل سنت و نیز نیچروان بارزانی از اقلیم کردستان عراق معتقدند که خروج نیروهای ائتلاف خارجی از عراق زمینه تجزیه کشور را فراهم می سازد و این امر را یک تهدید مهم برای تمامیت ارضی عراق قلمداد می‌کنند. آنها بر این نکته اذعان می‌کنند که بی‌ثباتی در عراق منجر به بی ثباتی در حوزه‌های مختلف منطقه‌ای و حتی نظام بین‌المللی شده و منطق موازنه را قطعاً بر هم خواهد زد.
متأسفانه تأخیر در اعلام رئیس الوزرا ( نخست وزیر ) سبب شده که برهم صالح رئیس جمهور عراق نیز در جریان ملاقات اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده بر این تهدید تاکید و خواستار حمایت بیشتری از جامعه بین الملل باشد. در این میان همسایگان عراق نیز هر یک به فراخور منافع ملی خویش در این مطالبه دولت فعلی عراق، در همگرایی و واگرایی به سر می‌برند. به عنوان مثال عربستان سعودی همانند رئیس دولت اقلیم کردستان عراق معتقد به حضور نیروهای خارجی در عراق بوده و حتی پیشنهادهایی برای کمک در هزینه نگهداری این نیروها به گوش می‌رسد؛ این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران یکی از منتقدان مطرح حضور نیروهای آمریکایی و کشورهای منطقه آن می‌باشد و بعد از شهادت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی خروج این نیروهای ائتلاف از منطقه را تحت عنوان "انتقام سخت " مطرح کرده است.
محتملاً می‌توان در خصوص محورهای بحران جدید عراق، ساعت‌ها نوشت به عنوان مثال بحث‌هایی چون مرجعیت، منابع طبیعی، بحث کنترل نفوذ شیعه، منافع و تضاد منافع دو کشور موثر بر تحولات عراق ( ایران- آمریکا ) ، تاثیر و نفوذ کشورهای ترکیه، عربستان سعودی ، چین ، قطر در ساخت قدرت دولت فعلی و آینده و... ولی آنچه که قابل کتمان نیست این است که عراق در یک بزنگاه حساس قرار دارد و آینده این کشور با قدمتی دیرین ولی با مرز بندی جدید نزدیک به ۱۰۰ سال، بسته به تصمیم نخبگان آن دارد و این پرسش را به ذهن متبادر می‌سازد که آیا عراق بعد از این همه رنج و تعب، روی آرامش را خواهد دید؟ 

نویسنده:دکتر معصومه رشاد
دکتری روابط بین الملل و هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

https://siasatrooz.ir/vdcjv8evvuqevmz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی