سال ۱۳۹۹ در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود که همچنان یک اصل در سیاست خارجی کشور با تاثیرات قابل توجه به عرصه داخلی مشاهده میشود و آن مقوله برجام است. نکته قابل توجه آن است که آمریکا و اروپا بازی وقت کشی و تکرار زیاده خواهیها مبنی بر حذف تمام فعالیتهای هسته ای، مقابله با توان موشکی و جایگاه منطقه ای ایران را اجرا میکنند. اقداماتی که با تکیه بر استمرار و تشدید تحریمها صورت میگیرد. رویکردی که البته عدم استقلال و بی اراده بودن برخی کشورها نظیر کره جنوبی و ژاپن برای اجرای تعهدات مالی و آزادسازی میلیاردها دلار داراییها ایران را نیز باید به آن افزود. این کشورها هر چند در ظاهر ادعای توسعه یافتگی اقتصادی سر میدهند اما در عمل تحت سلطه و وام دار آمریکا بوده وحتی توان حرکتی مستقل برای اجرای تعهدات جهانی خود ندارند و جز مطیع آمریکا برای کارکردن نداشته اند. حضور ۴۷ هزار نیروهای آمریکایی در ژاپن و ۳۲ فرار نفر نظامی در کره جنوبی پس از گذشت چند دهه از جنگ جهانی دوم، خود سندی بر این بی ارادگی است که آنها را به کشورهای متزلزل و ناتوان مبدل کرده است. در این شرایط این سوال مطرح است که راهکار ایران برای پایان دادن به تحرکات ضدبرجامی غرب چیست و چگونه میتوان تحریمها را لغو کرد؟ تجربه اجرای برجام نشان داد که اجرای یک طرفه تعهدات و پذیرش طرحهای طرف غربی نمیتواند دستاوردی برای کشور داشته باشد و تحریمها ادامه خواهد یا حتی چنانکه تاکنون چنین بوده است پس رویکرد به راهکاری دیگر لازم است. شاید بتوان گفت مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که با کاهش تعهدات برجامی همراه بوده مولفه ای جدید برای تحقق این مهم باشد.
رویکردی که براساس آن از یک سو محدودیتهای غنی سازی را برداشته و غنی سازی ۲۰ درصد از سرگرفته شد و از سوی دیگر اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی نیز از سوی ایران تعلیق شد. نکته اساسی آن است که این طرح چگونه میتواند به اجرا رسیده و لغو تحریمها میسر شود به ویژه اینکه آمریکا و اروپا همچنان بر اصل عدم لغو تحریمها و بازگشت یک جانبه ایران به برجام تاکید دارند؟ پاسخ به این پرسش را در دو واژه میتوان خلاصه کرد و آن صبر و بصیرت است غرب تلاش دارد تا حقایق را وارونه جلوه دهد و این کار را با ابزارهای مختلف صورت میدهد که بخشی از آن پنهان سازی چهره ضدبشری خود پشت نقاب ایران هراسی است و بخش دیگر آن را نیز ناکارآمد نشان دادن مقاومت و لزوم تن دادن به خواستههای ضدایرانی غرب است. بر این اساس برای مقابله با این تحرکات توجه دو اصل ضروری مینماید اولا آنکه مساله هسته ای و لغو تحریمها را باید مساله ملی و نه جناحی دانست. با توجه به شروع تازه طرح راهبردی مجلس برای لغو تحریمها، غرب همچنان بر این توهم است که با تحریم و فشاری میتواند ایران را به تغییر رفتار وادار سازد، بر این اساس صبر و استقامت راهکار مهمی برای از بین بردن این توهم است. نگاه جناح داشتن و تلاش برای آنکه لغو تحریمها را به نام جناح سیاسی و یا دولت ثبت کردن همان اشتباه محاسباتی است که غرب به دنبال آن است که نتیجه آن تن دادن به حداقلها و یا همان وعدههای ظاهری غرب است که تکرار برجام، یعنی تعهدات ایران بدون تعهدپذیری طرف مقابل را به همراه دارد.
ثانیا در راه صبر، داشتن بصیرت و عدم بیان مواضع و سخنانی که تصور تزلزل در مواضع ایران را ایجاد میکند امری ضروری است بیان جملاتی همچون نهایت رفتار ایران بازگشت به تعهدات به صورت همزمان با راستی آزمایی اروپاست، که به نوعی زیر سوال بردن پایبندی ایران بر اصل لغو تمام تحریمها و راستی آزمایی صحت آن توسط ایران به عنوان پیش شرط تعهدپذیری جدید ایران است، قطعا دستاوردی جز استمرار و حتی تشدید تحریمها نخواهد داشت. راهبرد صبر و بصیرت قطعا به شکست توهمات طرفهای غربی و پایان تحریمها منجر خواهد شد. به شرط آنکه به لغو تحریمها به عنوان اصلی ملی و نه جناحی و فردی نگریسته شود و از بیان جملات و نظراتی که خلاف پیش شرط ایران باشد خودداری گردد.
نویسنده: قاسم غفوری