براساس توافق هستهای، ایران باید اورانیوم غنی شده و آب سنگین تولید شده خود را بفروشد، اینکه پول فروش این محصولات حساس و راهبردی وارد کشور میشد یا نه بحث این یادداشت نیست.
برجام، ایران را وادار کرده بود که دسترنج و دستاورد فعالیت هستهای صلحآمیز خود را که اورانیوم غنی شده و آب سنگین است به کشورهای دیگر بفروشد، به جز این تعهدات، تعهدات دیگری نیز وجود دارد که در حال اجراست.
نزدیک به چهار سال است که جمهوری اسلامی ایران توافق هستهای را اجرا کرده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز آن را تأیید کرده است، در واقع ایران یکطرفه و بدون هیچ دستاوردی همچنان پایبند برجام است و اکنون که یکسال از خروج رسمی آمریکا از توافق میگذرد، تصمیم گرفت تا دو تعهد خود را اجرا نکند. همین موضوع و تصمیم باعث شد تا آمریکا و اروپاییها مواضع تند همراه با تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنند، که البته پیشبینی هم میشد چنین رفتاری از خود بروز دهند.
اینکه دولت توقع داشته باشد اروپا در زمان مقرر شده ۶۰ روزه تن به اجرای تعهدات خود بزند یا اینکه آمریکا پای میز مذاکره بازگردد و بخواهد که برجام را اجرا کند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
وقیح شدن اروپا و آمریکا به خاطر آن است که جمهوری اسلامی ایران در جریان مذاکرات و توافق هستهای کوتاه آمد و سعی کرد با مدارا طرف مقابل را به رعایت تعهدات خود ترغیب کند.
حتی پس از آن که آمریکا از توافق هستهای بیرون آمد و رسماً آن را نقض کرد، دولت جمهوری اسلامی ایران نباید یک مهلت یکساله به آمریکا و اروپا میداد که با احتساب دو ماه فرصت دیگر، جمع آن به ۱۴ ماه میرسد. خروج از توافق هستهای هزینه دارد و ماندن در آن نیز بدون هزینه نیست، اما ماندن جمهوری اسلامی ایران در برجام باید طرف اروپایی و آمریکایی را وادار کند تا تعهدات خود را اجرا کنند یا برای آنها هزینه ایجاد کند، در غیر این صورت تصمیم دیگری باید درباره برجام و دیگر گزینههایی که ایران روی میز دارد گرفت.
اقدام دولت در توقف فروش اجباری اورانیوم و آب سنگین در مرحله نخست، پاسخ به آمریکا و اروپا در قبال همه اقدامات ضدبرجامی آنها، میتواند یک اقدام محرک علیه آنها باشد، البته این تحریک دو جنبه دارد یا منفی است یا مثبت، اگر این اقدام ایران تأثیر مثبت داشته باشد پیش از پایان فرجهای که جمهوری اسلامی ایران به اروپا و آمریکا داده، این دو باید تعهدات برجامی خود را اجرا کنند، که البته بعید به نظر میرسد و از جنبه منفی نیز باید در انتظار اقدامات خصمانه بیشتری از سوی آمریکا و اروپا باشیم.
شرایط حاکم ایجاب میکند که همه دستگاهها در آماده باش کامل با حداکثر توان خود باشند، آمادگی همه نهادها و سازمانها در کنار یکدیگر و آماده باش رزمی نیروهای مسلح (ارتش و سپاه) یک دلگرمی در کشور ایجاد میکند و البته باعث میشود دشمن با دیدن چنین آمادگی پررنگی، خود را عقب بکشد و سودای جنگ را از سر بیرون کند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که برجام دیگر قابل دفاع نیست، هر چند از همان زمان پیدایش و زایش این نوزاد ناقص، قابل دفاع نبود، اما اکنون که آمریکا و اروپا ۴ سال است تعهدات توافق هستهای را اجرا نکردهاند، ارزش دفاع کردن هم ندارد.
تمرکز بر روی نوع واکنش و برخورد ایران با اروپا و آمریکا در زمینههای سیاسی اقتصادی و نظامی با ارزش ترین و مهمترین مقولهای است که اکنون همه باید بر روی آن متمرکز شوند. آقای روحانی روز گذشته در سخنان خود که تقریباً قاطع و محکم بیان شد، اما بار دیگر به دفاع از توافق هستهای پرداخت. در حالی که وجود برجام باعث تشدید تهدیدات و تحریمهای اقتصادی آمریکا و غرب علیه ایران شده است.
و باید گفت انتظار پاسخ و واکنش قاطع تری از دولت در مقابل همه اقدامات آمریکا و اروپا بودیم که دیده نشد، شاید باید همچنان در انتظار رفتارهای انقلابی تر از دولت باشیم، اما همین را هم غنیمت میشماریم.
محمد صفری