چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۰
کد مطلب : 87320

رونمايي «ژیل ژاکوب» از سينماي سرشار از تهي «جناح فرهنگی مومن»

حالا حضور يك بانوي سينماگر ايراني در ميان داوران جشنواره كن و رفتار غيراسلامي او در مواجهه با ژیل‌ژاکوب...

حالا حضور يك بانوي سينماگر ايراني در ميان داوران جشنواره كن و رفتار غيراسلامي او در مواجهه با ژیل‌ژاکوب، رئیس فستیوال سینمایی کن به حاشيه‌اي جديد در سينماي ايران تبديل شده است. شايد در اين خصوص ذكر مطالب زير خالي از فايده نباشد:
۱ـ اين موضوع مهمي است كه يك بانوي سينماگر ايراني توفيق پيدا كند كه در جمع داوران بخش رقابتي جشنواره‌اي معتبر حضور يابد و بي‌شك اين حضور مي‌تواند برگي درخشان براي سينماي ايران باشد.
۲ـ حتي دستاوردهاي اين‌گونه حضورها در جوامع سينمايي معتبر جهاني مي‌تواند در صورت مواجهه درست، در داخل به كارگاهي آموزشي و تجربي براي سينماگران ايراني تبديل شود.
۳ـ اما تحليل ميزان اثرگذاري اين‌گونه حضورها بر سينماي ايران را بايد با تاكيد بر مفاهيم و آموزه‌ها و پيوست‌هاي فرهنگي «سينماي ايران» «فارغ از نظام جمهوري اسلامي» آن و يا «سينماي ايران اسلامي» بررسي نمود.
۴ـ رفتار اين بانوي سينماگر در بررسي از منظر «سينماي ايران» «فارغ از نظام جمهوري اسلامي» امري است شخصي. سينماگري به دعوت مديران سينمايي جشنواره كن در اين فستيوال حضور يافته و با منويات شخصي و خواست شخصي و اعتقادات اخلاقي و مذهبي خويش با مديران اين جشنواره مواجه شده است. اين سينما سينمايي است «بي‌توجه به مفاهيم مذهبي» و «ساختارهاي مذهبي». در اين سينما اساسا اخلاق اجتماعي، چارچوب‌ها و هنجارهاي اجتماعي است كه حكم بر صحت و سقم رفتارها مي‌دهد. از همين‌روست كه يك بازيگر زن ايراني به خود اين اجازه را مي‌دهد در شرايطي كه (براساس فيلم اين رخداد) كاملا پيش‌بيني شده است و به صورت ناگهاني رخ نمي‌دهد، براي دست دادن با رئيس اين جشنواره دست دراز كند و در مواجهه با استقبال او، با وي ديده‌بوسي كند.
۵ـ اما اگر بر سينماي ايران به عنوان سينمايي متاثر از نظام جمهوري اسلامي و سينماي مقيد در چارچوب‌هاي اسلامي باور داشته‌باشيم، آنگاه بانوي سينماگر نامدار حاضر در يك عرصه جهاني نه تنها خود را نماينده سينماي باهويت ايراني مي‌داند بلكه علاوه بر آن خود را نماينده زن ايراني مي‌بيند كه شان و شرافت والاي او و حرمت عفاف و حجاب او، فراتر از چنين اقداماتي است كه به راحتي مي‌شد با مديريتي عقلايي از حواشي ايجاد شده در اين زمينه ممانعت كرد. مي‌توان بر اين نكته نيز تاكيد كرد كه بخشي از سينماگران داخلي سينما را فارغ از چارچوب‌هاي اسلامي قبول دارند و ساختار اخلاقي قالب بر سينما و عناويني چون فيلم شريف و سينماي پاك و‌... را تنها در چارچوب تعاريف مفاهيم در سينماي غرب پذيرفته‌اند.
۶ـ اين بازيگر سينما خود در مصاحبه با يكي از مطبوعات داخلي اظهار امیدواري كرده است كه «نماینده خوبی از ایران باشم». با اين نكته خوب است وي در پس عناويني چون «آزادي‌هاي شخصي» و «چارديواري اختياري» پناه نگرفته و وقتي اميدوار است كه «نماينده خوبي از ايران باشد» به اين موضوع بينديشد كه او خود را نماينده ايران فارغ از اسلاميت آن دانسته است؟
۷ـ مديران خطي‌مشي‌گذار فرهنگي كشور در سطح كلان‌تر و مديريت سينمايي در سطحي پايين‌تر بايد بر اين نكته توجه كنند كه به راستي دستاورد سينماي سال‌هاي انقلاب كه بيش از سه دهه از فعاليت آن مي‌گذرد به چه تعداد از سينماگراني هم‌پياله و هم‌قماش اين بانوي سينماگر هستند و سينماي انقلاب به چه تعداد توانسته است سينماگر كاربلد مقيد بر آموزه‌هاي ديني و اسلامي تربيت كند كه بشود او را عضوي از اعضاي «جناح فرهنگی مومن» دانست و به حضور پرافتخار چنين بزرگاني در عرصه‌هاي سينماي جهان اميدوار بود.

مولف : ايرج فتح الهي
https://siasatrooz.ir/vdcjyteo.uqea8zsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی