بهار سال ١٣٩٧چهلمین بهار انقلاب اسلامی است و خدای بزرگ را شاکریم که توفیق حیات در نظام اسلامى و خروج از ظل حکومت وابسته وطاغوتى را به جامعه ایرانی اهدا کرده است. درک این نعمت بزرگ برای جامعه ای که ٨٠درصد جمعيت امروزآن مشاهده عينى وملموسى از دوره استبداد وانحطاط ستمشاهى ندارند چندان ساده نیست؛ و این عدم شناخت، چالشی مهم است که ماموریتی خطیر رابردوش اگاهان ودلسوزان جامعه قرارمی دهد تابااتخاذ تدابیرو راهکارهای بهتر این مسئولیت رابه انجام رسانند. بهرحال عليرغم خصومتها،چالش هاوتحريم هاى بي سابقه دراين چهاردهه كه هریک ازآنها مي توانست هرانقلاب ونظامي راباشكست مواجه سازد، موفقیت ها و دست آوردهای بزرگ مادی و معنوی نصیب کشور شده است که باید از همه ظرفیت های فرهنگی، هنری و رسانه ای برای شناساندن بهتر آن وزمینه سازی برای نیل به اهداف مهمتر استفاده کرد.
ضرورت این امر از آنجایی بیشتر نمایان می شود که بررسی علمی و کارشناسی تمامی دسیسه های٤٠ساله نشانگر این است که مهم ترین هدف دشمنان قسم خورده وبدخواهان ملت ايران، اثبات ناکارآمدی نظام اسلامی در مدیریت جامعه و ناامید کردن مردم ازادامه راه امام وشهدا است. نکته حائزاهمیت و در عین حال دردناک ، ریزش بعضی شخصیتها و چهره های شاخص است که باوجود دارا بودن سابقه انقلابی و مبارزاتی، خدمت به مردم و ولایتمداری، در مسیر پرفراز و نشیب چهل ساله تحت تاثیرشبهات و القائات دشمن ازجمله برجسته کردن پاره ای ضعف ها ، در کنار عوامل نفسانی چون حسرت دوری از قدرت و یا حزن ناشی از ادبار مردم به آنها ونیز وسوسه ها وتردیدافکنی خناسان واطرافیان ناباب، به تدریج ضعف واستیصال خودرابه حساب نظام گذاشته واز به بن رسیدن انقلاب سخن گفته اند وبه تدریج راه ومرام خودراجداکرده اند. مهندس بازرگان ونهضت آزادی در همان ماه ها و سال های اول به این جمع بندی رسیدند، و در سالهای پایانی جنگ مرحوم منتظری،همچنین بخش عمده ای از جریان موسوم به اصلاحات امثال میرحسین موسوی، کروبی، مشارکت،مجاهدین انقلاب ونام هاي آشنای ديگری درزمره این ریزش ها هستند.
متاسفانه این کیش شخصیت وتحلیل ناصواب امروز دامن گیر رئیس جمهور دولت های نهم و دهم هم شده است، و زاویه ای که ایشان از ایام قبل از تحلیف دوره دوم ریاست جمهوری از خود نشان داده بود با نامه نگاری ها و اقدامات هنجارشکنانه روزهای اخیر، به اوج رسیده است.
پذیرش وتحمل این اعوجاج برای دوستداران انقلاب اسلامی که انتخابات پرشورسال ۱۳۸۴ ریاست جمهوری را به خاطر دارند دشواروناگوار است که معتمد جمهور در پرچمداری عدالت و خدمت بی وقفه وبی منت به مردم، به نقطه ای برسد که امروز در پیشانی اقدامات یاس آفرین، و محل امید براندازان داخلی و خارجی قرار گیرد. فروردین هر ساله یادآور نامه تاریخی امام راحل در خصوص عزل مرحوم منتظری از قائم مقامی رهبریست، و متاسفانه ادبیات امروز آقای احمدی نژاد شباهت بسیار به صحبت های آن مرحوم پیداکرده است.
جناب احمدی نژاد گویا فراموش کرده اقبال کم نظیر مردم در سال های ۸۴و۸۸ درواقع لبیک به گفتمان خدمت، عدالت وعزت درپرتوولایت پذیری بود که حل مشکلات را در مردمی بودن وخدمت شبانه روزی ، آبادانی را در گروی باور و پای بندی به شعار زیبای ما می توانیم، و عدالت را در پرتو ولایت جستجو می کرد. رهبر فرزانه انقلاب از ابتدای دوران زعامت، در برابر انحراف اشراف گرایانه ورویکرد توسعه گرایانه کارگزاران بدون عدالت اجتماعی ونیز انحراف توسعه سیاسی با القای آزادی بدون دین در دوران اصلاحات ایستادند، و ضمن هدایت کلان نظام، نسل جوان، تحصیلکرده و مومن به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی را در زلال کلام دلنشین خود تربیت و رشد دادند که درنتیجه پیشگامان تغییر فضای گفتمانی کشور و بازگشت انقلاب به ریل اصلی و دمیدن رایحه خوش خدمت در فضای عمومی جامعه شدند.
آقای احمدی نژاد در پناه چنین تغییر وتحولی، اعتماد علماء، نیروها و جوانان انقلابی و پرشوری را که چشم به احیای شعارها

واهداف انقلاب اسلامی داشتند به دست آورد. مخالفت با تجمل گرایی، ساده زیستی، مردم محوری، استکبار ستیزی، خدمت صادقانه، قانون مداری و تبعیت از ولی امر، مشخصه هایی بود که ایشان را پیروز انتخابات ریاست جمهوری دوره های نهم و دهم کرد. امااتخاذ مواضع ورفتارهای ساختارشکنانه، بست نشینی ها،بیانات، اطلاعیه هاو نامه نگاری های این روزها، موجب می شود که به ایشان یادآور شویم مراقب اژدهای نفس باشد! از آن روز که حاشیه سازان حلقه پیرامونی وحواریون نااهل این توهم را القا کردند که این اقبال ۲۵ میلیونی به خاطرشخص وی است ودیگر نیازی به حمایت نیروهای متدین ودلسوز نداردو وی دیگرشخصیتی فراملی است! نوع انتخاب معاون اول، خانه نشینی یازده روزه، کم اعتنایی به ارزشهای اسلامی وقانون،
تن دادن به قواعدبازی سیاسی به سبک سیاستمداران عربگرا وجاه طلب و تشدیدتنش ها ومنازعات داخلی درشرایط فشارتحریم های ظالمانه به مردم که یک نمونه ازآن ماجرای یکشنبه سیاه مجلس بود، حاشیه سازی های بلاوجه مانند ورود درمباحث تئوریک ازجمله طرح سوژه مکتب ایرانی وباستان گرایی افراطی بدون داشتن دانش وبینش لازم در مباحث نظری واسلامی وخلاصه کم کاری نسبی ماههای پایانی دولت دهم وادامه روحیه مشورت ناپذیری،خودبزرگ بینی و رفتار نامانوس بعداز دوره ریاست جمهوری عاقبتی را رقم زد که دربهت وناباوری دوستدارانش، برخلاف توصیه خیرخواهانه و خصوصی رهبری که با انکارضمنی وی و هواداران متعصبش پس ازاندکی برای اتمام حجت درپشت تریبون درس خارج علنی شد، احمدی نژاد بهمراه دویار غارش وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد و یاران دیروز را که اندک امیدی به تصحیح رویکرد نادرست وی داشتند کاملا ناامید ساخت.
امروز هم مع الاسف درمواردی حتی تندتر از اپوزسيون داخل و خارج کشور، ارکان وقوای سه گانه جمهوری اسلامی را نامشروع جلوه می دهد، این در حالی است که اساسا نظر، نقش و عملکرد ایشان درشکل گیری برخی نابسامانی ها حداقل بر مدیران متعهد وسخت کوش دولت نهم ودهم آشکار است.
اصراربرکاندیداتوری مشایی وتخریب نیروهای انقلاب ازسوی حامیان متعصب احمدی نژاد والبته تعدد کاندیداها واوضاع ملتهب اقتصادی درسال ۹۲ ریاست جمهوری را دودستی تقدیم طیفی کردکه امروزتبعات زیانبار نوع نگاه وسبک مدیریت لیبرالی آنان راشاهدیم ومتاسفانه اطرافیان پروپاقرص رئیس جمهورسابق انگار روحانی وتیم ناکارآمدش را ترجیح می دادندلذا درانتخابات ۹۴ مجلس ونیز ۹۶ ریاست جمهوری از تخریب جبهه انقلاب مضایقه نکردند!
درشرایط کنونی اگر چه مردم از ضعف آشکار بعضی مدیران دولتی وبرخی نابسامانیها در حوزه های قضایی وتقنینی، به حق ناخرسندند، ولی پیمانشان با نظام و رهبری ناگسستنی است وراهکاربرون رفت ازمعضلات را التزام به آرمانهای امام راحل واصول انقلاب و انتخاب مدیران ونمایندگان شایسته،کارآمدوانقلابی می دانند و نتیجه رفتارساختارشکنانه راجز ضرر وزیان برای کشور وبهره برداری دشمنان کینه توز نمی دانند. براین اساس به عنوان اساتید دلسوز وخیرخواه به نوبه خود رئیس جمهورسابق رابه تجدیدنظر اساسی در مواضع و تصحیح رویکرد ناصواب خود دعوت می کنیم وایشان رااز حبط اعمال وزحمات گذشته برحذر می داریم ومشفقانه انذارمی دهیم که جنجال آفرینی هاو تحرکات اخیر ، صرفا موجب می شود نام احمدی نژاد به فهرست بعضی ازاسلاف وروسای سابق افزوده شود همان نام آشنایانی که در فرازوفرودها و امتحانات الهی، مهر مردودی بر کارنامه آنها زده شد و اماانقلاب اسلامی فراتر از وابستگی به اشخاص بارویش های جدید درایران وجهان راه روشن خودراباصلابت تداوم بخشید. تنهاآه وحسرت وخسران دنیا وآخرت برای کسانی است که نقض عهدکردندو ازکاروان نور به سمت ظلمت وتباهی سوق داده شدند.
در پایان بادرس آموزی از ۴۰ سال مجاهدت واستقامت ملت سرافراز ایران برسخن نورانی وامیدبخش امام عظیم الشان تاکیدمی کنیم که انقلاب اسلامی سنگرهای کلیدی جهان را یکی بعدازدیگری فتح خواهد کرد، همانطورکه امروز باالهام از انقلاب ودم مسیحایی دو امام بزرگوار شاهد پیروزیهای عزتمندانه جبهه مقاومت در عراق ، سوریه، لبنان،فلسطین ویمن هستیم واستیصال آمریکای جهانخوار، اروپای فریبکار، صهیونیست جنایتکار و ارتجاع خیانتکار برهمگان آشکارشده است وبافضل ونصرت الهی مردم متدین وشریف ایران باهدایت رهبر حکیم انقلاب و بااستمرار راه افتخارآفرین شهدا نام خود رادر شمار زمینه سازان ظهور منجی عالم بشریت ثبت خواهند کرد. وماالنصرالامن عندالله العزیز الحکیم. 

کانون دانشگاهیان ایران اسلامی 31/۱/97

https://siasatrooz.ir/vdcjyxevauqeyyz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی