سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۱
کد مطلب : 132600

آنچه که این روزها بر سر عراق، لیبی و سوریه می‌رود

باید بیشتر درباره وضعیت کشورهایی چون عراق، لیبی، سوریه، مصر و... که تن به خواسته‌های آمریکا دادند گفت چرا که افکار عمومی از شرایط این کشورها و ظلمی که آمریکا در حق مردم آنها می‌کند خبر ندارد.
استقلال هزینه دارد، ‌اگر هزینه آن را مردم یک کشور نپردازند قطعاً باید تن به ذلت بدهند و هر آنچه که طرف مقابل خواست بپذیرند و تن به آن بدهند. ایران برای به دست آوردن استقلال خود هزینه پرداخت کرده است،‌هزینه زیاد، اما این هزینه‌ها در مقابل هزینه‌های سرسپردگی و ذلت ناچیز و ناقابل است.
برای مثال عراق را بنگرید با وجودی که در این کشور دولت و مجلس برقرار است اما همه امورات آن در دست آمریکا است چرا که ایالات متحده مدعی آزاد کردن مردم عراق از دست رژیم صدام است، صدامی که تا پیش از سرنگونی متحده آمریکا بود و در جنگ با ایران از حمایت‌های گسترده ایالات متحده برخوردار بود. عراق پس از سرنگونی رژیم صدام، تلاش کرد تا با همسایه شمالی خود یعنی ایران روابطش را گسترش دهد،‌همین کار را هم کرد اما مانع بزرگی میان این روابط وجود دارد،‌ آمریکا همان مانع است.
روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور برقرار است،‌ رفت و آمدها از سوی مردم دو کشور وجود دارد،‌ در اربعین، مردم عراق میزبان مهربان چند میلیون زائرا ایرانی و غیر ایرانی هستند با این وجود مراودات اقتصادی به دلیل دخالت‌های آمریکا با دشواری انجام می‌شود یا اصلاً انجام نمی‌شود چرا که نفت عراق در دست آمریکا است و سال‌های سال باید آمریکا این سرمایه مردم عراق را به بهانه غرامت جنگ در سرنگونی صدام به تاراج ببرد آن هم به قیمت بشکه‌ای بسیار پایین‌تر از نرخ جهانی! عراق حتی نمی‌تواند مراودات عادی اقتصادی با همسایه خود ایران داشته باشد. عراق اجازه ندارد از ایران برق یا گاز خریداری کند و اگر دست به چنین کاری بزند پول‌های عراق در آمریکا بلوکه می‌شود و نمی‌تواند هزینه آن را بپردازد.
دیگر کشورهای منطقه که برخی مدام از پیشرفت‌های آنها می‌گویند توان تأمین برق و گاز عراق را ندارند،‌نه کویت،‌نه عربستان و نه دیگر کشورهای همسایه عراق!
لیبی نیز چنین وضعیتی دارد، پس از سرنگونی دولت معمر قذافی که با حمله نظام آمریکا به این کشور صورت گرفت،‌ اکنون لیبی زمان قذافی که مردمش در رفاه به سر می‌بردند تبدیل به ویرانه شده و هنوز وضعیت با ثباتی ندارد.
نفت این کشور نیز در اختیار آمریکا است. اشتباه بزرگ قذافی اعتماد به آمریکا بود،‌ خواسته آمریکا برای نابودی موشک‌ها، تسلیحات نظامی و تأسیسات هسته‌ای خود را نابود کرد و پس از نابودی آنها ‌آمریکا، انگلیس و چند کشور هم پیمان به لیبی حمله نظامی کردند و مردم نیز تحت تأثیر تبلیغات و جنگ رسانه‌ای و روانی غرب قرار گرفتند و قذافی را سرنگون کردند.
ایران اما تن به آنچه که آمریکا می‌خواهد نداده است و نخواهد داد، آنچه که ترامپ در این چند روز با ترفند مذاکره و رسیدن به توافق با ایران به راه انداخته، همان سناریوی قدیمی است که آمریکا بر سر چند کشور آورده است.
آمریکا می‌خواهد ایران تسلیحات نظامی خود را به ویژه موشکی و تأسیسات هسته‌ای را نابود کند و برچیند، آنگاه پس از خلع سلاح ایران، حمله نظامی خود را آغاز کند،‌آنگاه است که ایران توانایی دفاع از خود را نخواهد داشت و هر آنچه از زیرساخت‌های دیگر تأسیسات است،‌ نابود خواهد شد. تصور این که، توافق با آمریکا آن هم با وجود رئیس جمهوری مانند ترامپ،‌ وضعیت اقتصادی ایران بهبود می‌یابد، بسیار کوته نظرانه است.
آنچه که اقتصاددانان چپ و راست به آن اعتراف دارند، تأثیر تحریم‌ها در بدترین حالت 20 درصد است و 80 درصد آن مربوط به داخل است.
مدیریت‌ها، ‌تصمیم گیری‌ها و تصمیم سازی‌های اشتباه و غلط باعث به وجود آمدن شرایطی است که دیده می‌شود. ایران از توانایی‌های بسیار بالایی برخوردار است و تاکنون نیز همین داشته‌ها از تأثیر تحریم‌ها و فشارها کاسته است.
می‌توان شرایط را به نفع مردم تغییر داد، مردمی که جنگ را با سربلندی پشت سر گذاشته‌اند و تحریم‌ها را تحمل کرده‌اند. دولتمردان که شامل همه حاکمیت است، باید تصمیمات درست و دقیق بگیرند و با بهره گیری از کارشناسان و متخصصان متعهد و دلسوز ایران اسلامی گره گشایی کنند. این گره‌ها، گره‌های کور نیست که بخواهد با دندان باز شود.
 
محمد صفری
https://siasatrooz.ir/vdcjy8evyuqetmz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی