در روزهای اخیر در حوزه هستهای کشور دو تحول قابل توجه داشته ایم. از یک سو دیروز همزمان با سالروز ملی فناوری هستهای (20 فروردین)، از دستاوردهای مهم صنعت هستهای کشور با حضور مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان و محمد اسلامی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی رونمایی شد. رییس سازمان انرژی اتمی با بیان این که «در عرصه فناوری هسته ای تلاش کردیم پشتیبان بخش درمان باشیم» تاکید کرد: امروز وارد فاز سوم توسعه صنعت هستهای میشویم.
از سوی دیگر دیگر نیز ایران و آمریکا از برگزاری مذاکرات غیر مستقیم با محوریت هستهای و لغو تحریمها در عمان خبر دادهاند. این دو تحول در حالی روی داده است که یک نقطه اشتراک در قبال آنها مشاهده می شود و آن نوع پردازش رسانههای غربی است. رسانههایی که همواره مدعی استقلال و حرفهای بودن دارند بار دیگر ماهیت واقعی خویش را آشکار کردند. اولا آنکه این رسانهها در قبال دستاوردهای هستهای ایران مانند هزاران دستاورد دیگر، سانسور، کتمان حقیقت، تحقیر سازی، تحریف را در پیش گرفته و برآن بوده اند تا مردم ایران و جهان از این دستاوردها آگاه نشوند. به عبارتی دیگر آنها سیاست امید سوزی و ناآگاهی از ظرفیتها و دستاوردهای ایران را اجرا کردهاند.
ثانیا این رسانهها در باب مذاکره نیز برآن بودهاند تا با جوسازیهای حاشیهای جنگ روایتها و بهرهگیری از فضای رسانهای میز مذاکره را بر اساس یک جانبه گرایی زیاده خواهانه آمریکایی و تسلیم سازی ایران چینش نمایند تا به زعم خویش پیروزی زودهنگام و بزرگی را در کارنامه ترامپ ثبت کنند. در این چارچوب دو رویکرد قابل توجه است نخست برجسته سازی و اصرار برکلید واژه دروغین و نادرست مذاکره مستقیم است چنانکه همراستا با ادعای ترامپ به رغم اظهارات مقامات ایرانی، کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری ادعا کرد که مذاکراتی که این هفته با ایران برگزار میشود، «مستقیم» خواهد بود. در همین راستا نیز در یک خبرسازی که برگرفته از نقش رسانه در پیشبرد اهداف زیاده خواهانه آمریکاست، واشنگتنپست گزارش داده که ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه از طریق عمان پیامهایی با محور ترغیب ایران به مذاکره مستقیم فرستاده است. بر اساس این گزارش، «اگر گفتگو مستقیم نباشد ویتکاف احتمالا به عمان نمیرود.» بازی آمریکاییها با کلید واژه مذاکره مستقیم در قبال تاکید مقامات ایرانی مبنی بر غیر مستقیم بودن این مذاکرات، دارای یک حلقه تکمیلی نیز میباشد و آن جایگزین کردن واژه نشست به جای مذاکره از سوی آمریکاییهاست. در همین راستا خانم تمی بروس سخنگوی جدید وزارت خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت: روز شنبه تنها دیدار با ایران انجام خواهد شد و این، مذاکره نیست.
این واژه سازیها در حالی صورت میگیرد که از یک سو ایران توانست نظر خود را مبنی بر معرفی عمان به جای امارات به طرف مقابل تحمیل نماید و از سوی دیگر خواست ایران مبنی بر غیر مستقیم بودن مذاکرات آن هم صرفا در قالب هستهای و لغو تحریمها،به کرسی نشسته است. در این شرایط آمریکاییها با واژه نشست برآنند تا این دستاوردهای ایران و اقتدار ایران در پیگیری حقوق و منافع ملیاش را اهمیت زدایی کرده تا از آشکارتر شدن توان و اراده ایرانیان که شکست ادعای تضعیف ایران را نشان میدهد، جلوگیری نماید. رفتاری که خود سندی بر هراس آمریکا از ظرفیتهای ایران و جایگاه و اقتدار جهانی آن است. نکته بسیار مهم که در جنگ ادراکی و بازی رسانهای آمریکا باید در نظر داشت تقلای آنها برای برهم زدن انسجام فکری و تمرکز تیم ایرانی در مذاکرات است. آمریکاییها با دروغ پردازی مذاکره مستقیم به جای مذاکره غیر مستقیم، ادعای نیامدن نماینده آمریکا به عمان در صورت مستقیم نبودن مذاکرات، طرح ادعاهای رسانهای برای زیر سوال بردن روایت ایران از روند مذاکره، تحریک افکار عمومی با نمایش محور بودن آمریکا در روایت گویی و ادعای پنهان کاری ایرانیان، طرح ادعاهای ساختگی در باب محور مذاکرات و.... برانند تا تمرکز و انسجام فکری آن را به چالش بکشند.
مجموع این تحرکات در قالب جنگ روایتها در حالی صورت میگیرد که دیروز مصادف با سالروز شهادت بزرگ مرگی به نام سیّد مرتضی آوینی بود که در دهه 1370 به خوبی طراحی دشمن در جنگ روایتها را درک کرده و با ساخت مجموعههایی همچون روایت فتح که بازگو کننده حقایق دوران دفاع مقدس بود، گامی بزرگ در پیشگامی ایران در جنگ روایتها برداشت. امروز به صراحت میتوان گفت که راهکار مقابله با تحریفها، جنگ رسانهای و ادراکی کشور در یک جمله خلاصه میشود و آن تکیه و توجه به مکتب آوینیهاست که پیشگام روایتگری در برابر تحرکات دشمن بودهاند. امروز کشور به شدت نیازمند ورود رسانه و جامعه به فانوس راهی به نام کتب شهید آوینی است بویژه آنکه در عصر حاضر میدان، دیپلماسی و رسانه اضلاع قدرت دیپلماسی یک کشور را تشکیل میدهند و کاستی در کدام از این مولفهها پیامدهای ناگواری میتواند به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر دیگر نیز ایران و آمریکا از برگزاری مذاکرات غیر مستقیم با محوریت هستهای و لغو تحریمها در عمان خبر دادهاند. این دو تحول در حالی روی داده است که یک نقطه اشتراک در قبال آنها مشاهده می شود و آن نوع پردازش رسانههای غربی است. رسانههایی که همواره مدعی استقلال و حرفهای بودن دارند بار دیگر ماهیت واقعی خویش را آشکار کردند. اولا آنکه این رسانهها در قبال دستاوردهای هستهای ایران مانند هزاران دستاورد دیگر، سانسور، کتمان حقیقت، تحقیر سازی، تحریف را در پیش گرفته و برآن بوده اند تا مردم ایران و جهان از این دستاوردها آگاه نشوند. به عبارتی دیگر آنها سیاست امید سوزی و ناآگاهی از ظرفیتها و دستاوردهای ایران را اجرا کردهاند.
ثانیا این رسانهها در باب مذاکره نیز برآن بودهاند تا با جوسازیهای حاشیهای جنگ روایتها و بهرهگیری از فضای رسانهای میز مذاکره را بر اساس یک جانبه گرایی زیاده خواهانه آمریکایی و تسلیم سازی ایران چینش نمایند تا به زعم خویش پیروزی زودهنگام و بزرگی را در کارنامه ترامپ ثبت کنند. در این چارچوب دو رویکرد قابل توجه است نخست برجسته سازی و اصرار برکلید واژه دروغین و نادرست مذاکره مستقیم است چنانکه همراستا با ادعای ترامپ به رغم اظهارات مقامات ایرانی، کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری ادعا کرد که مذاکراتی که این هفته با ایران برگزار میشود، «مستقیم» خواهد بود. در همین راستا نیز در یک خبرسازی که برگرفته از نقش رسانه در پیشبرد اهداف زیاده خواهانه آمریکاست، واشنگتنپست گزارش داده که ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه از طریق عمان پیامهایی با محور ترغیب ایران به مذاکره مستقیم فرستاده است. بر اساس این گزارش، «اگر گفتگو مستقیم نباشد ویتکاف احتمالا به عمان نمیرود.» بازی آمریکاییها با کلید واژه مذاکره مستقیم در قبال تاکید مقامات ایرانی مبنی بر غیر مستقیم بودن این مذاکرات، دارای یک حلقه تکمیلی نیز میباشد و آن جایگزین کردن واژه نشست به جای مذاکره از سوی آمریکاییهاست. در همین راستا خانم تمی بروس سخنگوی جدید وزارت خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت: روز شنبه تنها دیدار با ایران انجام خواهد شد و این، مذاکره نیست.
این واژه سازیها در حالی صورت میگیرد که از یک سو ایران توانست نظر خود را مبنی بر معرفی عمان به جای امارات به طرف مقابل تحمیل نماید و از سوی دیگر خواست ایران مبنی بر غیر مستقیم بودن مذاکرات آن هم صرفا در قالب هستهای و لغو تحریمها،به کرسی نشسته است. در این شرایط آمریکاییها با واژه نشست برآنند تا این دستاوردهای ایران و اقتدار ایران در پیگیری حقوق و منافع ملیاش را اهمیت زدایی کرده تا از آشکارتر شدن توان و اراده ایرانیان که شکست ادعای تضعیف ایران را نشان میدهد، جلوگیری نماید. رفتاری که خود سندی بر هراس آمریکا از ظرفیتهای ایران و جایگاه و اقتدار جهانی آن است. نکته بسیار مهم که در جنگ ادراکی و بازی رسانهای آمریکا باید در نظر داشت تقلای آنها برای برهم زدن انسجام فکری و تمرکز تیم ایرانی در مذاکرات است. آمریکاییها با دروغ پردازی مذاکره مستقیم به جای مذاکره غیر مستقیم، ادعای نیامدن نماینده آمریکا به عمان در صورت مستقیم نبودن مذاکرات، طرح ادعاهای رسانهای برای زیر سوال بردن روایت ایران از روند مذاکره، تحریک افکار عمومی با نمایش محور بودن آمریکا در روایت گویی و ادعای پنهان کاری ایرانیان، طرح ادعاهای ساختگی در باب محور مذاکرات و.... برانند تا تمرکز و انسجام فکری آن را به چالش بکشند.
مجموع این تحرکات در قالب جنگ روایتها در حالی صورت میگیرد که دیروز مصادف با سالروز شهادت بزرگ مرگی به نام سیّد مرتضی آوینی بود که در دهه 1370 به خوبی طراحی دشمن در جنگ روایتها را درک کرده و با ساخت مجموعههایی همچون روایت فتح که بازگو کننده حقایق دوران دفاع مقدس بود، گامی بزرگ در پیشگامی ایران در جنگ روایتها برداشت. امروز به صراحت میتوان گفت که راهکار مقابله با تحریفها، جنگ رسانهای و ادراکی کشور در یک جمله خلاصه میشود و آن تکیه و توجه به مکتب آوینیهاست که پیشگام روایتگری در برابر تحرکات دشمن بودهاند. امروز کشور به شدت نیازمند ورود رسانه و جامعه به فانوس راهی به نام کتب شهید آوینی است بویژه آنکه در عصر حاضر میدان، دیپلماسی و رسانه اضلاع قدرت دیپلماسی یک کشور را تشکیل میدهند و کاستی در کدام از این مولفهها پیامدهای ناگواری میتواند به همراه داشته باشد.
قاسم غفوری