سرانجام پس از جنگ رسانهای و گمانهزنیهای غربیها و بویژه تقلای آمریکاییها برای دستاورد سازی خیالی، دیروز مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و آمریکا با حضور عراقچی وزیر امور خارجه و ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه برگزار شد. هرچند برخی تلاش کردهاند تا این مذاکرات را نشانه رویکرد نوین آمریکا به ایران نشان دهند اما حقیقت آن است که این مذاکرات ادامه مذاکراتی است که پیش از این نیز به صورت غیرمستقیم با افرادی همچون رابرت مالی، مک گورک، آبراهام بیلی و... برگزار شده است و لذا ترامپ نمیتواند آن را به عنوان یک ابتکار و یا رویکرد مذاکراتی منحصر به فرد به ایران بفروشد و در داخل کشور نیز نباید نسبت به آن با ذوق زدگی نگاه شود. بر اساس گزارشهای منتشره توافق شده است تا مذاکرات شنبه آینده نیز ادامه یابد تا به نوعی طرفین به درکی بیشتر از خواستههای یکدیگر دست یابند.
در کنار مباحث و گمانهزنیهایی که درباره مذاکرات مطرح است، شاید بتوان گفت که بیش از هر چیز سخنان ویتکاف جای تامل بسیار دارد. استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا، در گفتوگویی با والاستریت ژورنال با تأکید بر ضرورت توقف کامل برنامه هستهای ایران گفت:«به نظر من موضع ما با برچیدن برنامه هستهای ایران آغاز میشود. او بر امکان ارجاع تصمیم به سطح بالاتر تأکید کرد:«اگر ایران از برچیدن برنامه هستهای خود خودداری کند، موضوع را به رئیسجمهور ترامپ ارجاع خواهم داد تا تعیین کند چگونه جلو برویم.»
این ادعاها و هدف سازیها که نشانگر اصرار آمریکا بر بیان حداکثرهای بی منطق است در حالی مطرح شده که نکاتی پیرامون آن قابل توجه است.
سخنان ویتکاف شباهت بسیاری به ادعاهای سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا و نتانیاهو نخست وزیر این رژیم در سفر به واشنگتن دارد که گفته بودند هدف از مذاکرات تکرار مدل لیبی برای ایران است. این مدل یعنی آنکه ابتدا تمامی فعالیتهای هستهای نابود و خلع سلاح توان نظامی صورت گیرد و در نهایت کشور به آشوب و اغتشاش کشیده شده و با حمله نظامی غرب، ویرانی و نابودی ایران رقم زده شود. ادعای ویتکاف نشان میدهد که برخلاف ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه حضور نتانیاهو در آمریکا، بازدارندگی ترامپ در برابر تلآویو برای شروع مذاکرات بوده و یا اینکه صهیونیستها از رویکرد مذاکراتی ترامپ شوکه شدهاند، یک دروغ در قالب بازی پلیس خوب و بد بوده و در عمل آمریکا همچنان در حال گره زدن منافع خویش با زیاده خواهیهای تنها نیروی نیابتی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی است.
نکته دیگر آنکه در روزهای اخیر آمریکاییها زبان تهدید را زبان اول خود قرار دادهاند چنانکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آستانه مذاکرات تهدید کرد در صورت شکست این مذاکرات گزینه حمله نظامی به ایران همچنان روی میز است.ترامپ افزود؛ در چنین حالتی اسرائیل نقش رهبری و هدایت حمله مشترک علیه ایران را برعهده خواهد داشت. در همین حال وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل شرکتهای فعال در برنامه هستهای و یک نفر از مدیران این شرکتهاست. در ادامه سیاست تهدید «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا میگوید پیام اعزام بمبافکنهای بی-۲ به پایگاه نظامی آمریکا و بریتانیا به «برداشت تهران بستگی دارد.» در ادامه سیاست تهدید کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید پیش از مذاکرات گفت که رئیسجمهور دونالد ترامپ میخواهد ایران بداند که اگر برنامه هستهای خود را کنار نگذارد، با «عواقب شدید و سنگینی» روبرو خواهد شد.
این ادعاهای تهدید آمیز در حالی مطرح میشود که اولاً محور مذاکرات عمان پایان تحریمها به عنوان حق اجرا نشده ایران در برجام است. ثانیاً ایران بر اساس ان پی تی دارای حقوق هستهای است که مانند هر کشور دیگری حاضر به عقب نشینی از آن نمیباشد در عین آنکه دانش هستهای بومی ایران به نقطه بیبازگشت رسیده است لذا درخواست ویتکاف زیادهخواهی غیرقابل اجرایی است که پیش از این به نتیجه نرسیده و در آینده نیز نخواهد رسید. ثالثاً نیروهای مسلح ایران با پشتوانه مردمی و ملی، دستانشان روی ماشه است و آماده است تا به هر تهدیدی و متجاوزی پاسخی سخت و سنگین بدهد که نه تنها پایگاههای آمریکا در منطقه بلکه سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
با توجه به این مؤلفهها میتوان گفت که سخنان ویتکاف نشان میدهد که آمریکا همچنان در توهمات نخ نما شده گذشته به سر میبرد و در مسیر نادرست گذشته قدم بر میدارد که قطعاً نمیتواند کارکردی برای آمریکا داشته باشد. ویتکاف زیاده خواهی بیمنطقی را مطرح کرده است که با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد و بیشتر به تقلایی پیش دستانه برای به شکست کشاندن مذاکرات شباهت دارد. او خشت اول را کج نهاده است که راهکار مقابله با آن نیز ایستادگی ایران بر موازین اصولی خویش است چرا که تجربه نشان داده است که عقب نشینی در برابر زیاده خواهی آمریکا برابر با مطالبات بیشتر است که انتهایی نیز برای آن وجود ندارد.
در کنار مباحث و گمانهزنیهایی که درباره مذاکرات مطرح است، شاید بتوان گفت که بیش از هر چیز سخنان ویتکاف جای تامل بسیار دارد. استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا، در گفتوگویی با والاستریت ژورنال با تأکید بر ضرورت توقف کامل برنامه هستهای ایران گفت:«به نظر من موضع ما با برچیدن برنامه هستهای ایران آغاز میشود. او بر امکان ارجاع تصمیم به سطح بالاتر تأکید کرد:«اگر ایران از برچیدن برنامه هستهای خود خودداری کند، موضوع را به رئیسجمهور ترامپ ارجاع خواهم داد تا تعیین کند چگونه جلو برویم.»
این ادعاها و هدف سازیها که نشانگر اصرار آمریکا بر بیان حداکثرهای بی منطق است در حالی مطرح شده که نکاتی پیرامون آن قابل توجه است.
سخنان ویتکاف شباهت بسیاری به ادعاهای سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا و نتانیاهو نخست وزیر این رژیم در سفر به واشنگتن دارد که گفته بودند هدف از مذاکرات تکرار مدل لیبی برای ایران است. این مدل یعنی آنکه ابتدا تمامی فعالیتهای هستهای نابود و خلع سلاح توان نظامی صورت گیرد و در نهایت کشور به آشوب و اغتشاش کشیده شده و با حمله نظامی غرب، ویرانی و نابودی ایران رقم زده شود. ادعای ویتکاف نشان میدهد که برخلاف ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه حضور نتانیاهو در آمریکا، بازدارندگی ترامپ در برابر تلآویو برای شروع مذاکرات بوده و یا اینکه صهیونیستها از رویکرد مذاکراتی ترامپ شوکه شدهاند، یک دروغ در قالب بازی پلیس خوب و بد بوده و در عمل آمریکا همچنان در حال گره زدن منافع خویش با زیاده خواهیهای تنها نیروی نیابتی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی است.
نکته دیگر آنکه در روزهای اخیر آمریکاییها زبان تهدید را زبان اول خود قرار دادهاند چنانکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آستانه مذاکرات تهدید کرد در صورت شکست این مذاکرات گزینه حمله نظامی به ایران همچنان روی میز است.ترامپ افزود؛ در چنین حالتی اسرائیل نقش رهبری و هدایت حمله مشترک علیه ایران را برعهده خواهد داشت. در همین حال وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل شرکتهای فعال در برنامه هستهای و یک نفر از مدیران این شرکتهاست. در ادامه سیاست تهدید «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا میگوید پیام اعزام بمبافکنهای بی-۲ به پایگاه نظامی آمریکا و بریتانیا به «برداشت تهران بستگی دارد.» در ادامه سیاست تهدید کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید پیش از مذاکرات گفت که رئیسجمهور دونالد ترامپ میخواهد ایران بداند که اگر برنامه هستهای خود را کنار نگذارد، با «عواقب شدید و سنگینی» روبرو خواهد شد.
این ادعاهای تهدید آمیز در حالی مطرح میشود که اولاً محور مذاکرات عمان پایان تحریمها به عنوان حق اجرا نشده ایران در برجام است. ثانیاً ایران بر اساس ان پی تی دارای حقوق هستهای است که مانند هر کشور دیگری حاضر به عقب نشینی از آن نمیباشد در عین آنکه دانش هستهای بومی ایران به نقطه بیبازگشت رسیده است لذا درخواست ویتکاف زیادهخواهی غیرقابل اجرایی است که پیش از این به نتیجه نرسیده و در آینده نیز نخواهد رسید. ثالثاً نیروهای مسلح ایران با پشتوانه مردمی و ملی، دستانشان روی ماشه است و آماده است تا به هر تهدیدی و متجاوزی پاسخی سخت و سنگین بدهد که نه تنها پایگاههای آمریکا در منطقه بلکه سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
با توجه به این مؤلفهها میتوان گفت که سخنان ویتکاف نشان میدهد که آمریکا همچنان در توهمات نخ نما شده گذشته به سر میبرد و در مسیر نادرست گذشته قدم بر میدارد که قطعاً نمیتواند کارکردی برای آمریکا داشته باشد. ویتکاف زیاده خواهی بیمنطقی را مطرح کرده است که با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد و بیشتر به تقلایی پیش دستانه برای به شکست کشاندن مذاکرات شباهت دارد. او خشت اول را کج نهاده است که راهکار مقابله با آن نیز ایستادگی ایران بر موازین اصولی خویش است چرا که تجربه نشان داده است که عقب نشینی در برابر زیاده خواهی آمریکا برابر با مطالبات بیشتر است که انتهایی نیز برای آن وجود ندارد.
قاسم غفوری