این روزها ائتلافی «آمریکایی،اروپایی، صهیونیستی» در کنار گروسی مدیرکل آژانس، زنجیرهای از تحرکات ضد ایرانی را روی صحنه بردهاند تا با دروغ پراکنی و جوسازیها از یک سو ایرانیان را دچار اشتباه محاسباتی امتیازدهی بدون امتیازگیری نمایند و از سوی دیگر با دوگانه جنگ و مذاکره جامعه جهانی با محوریت اعضای شورای حکام را به همراهی با اهداف ضد ایرانی غرب سوق دهند.
در میان این تقلاهای حاشیهای نکته قابل توجه آن است که هر چند که ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات اذعان دارد که ورود به مسائلی جز هستهای زمینه ساز برهم خوردن و فرسودگی بیحاصل مذاکرات میگردد اما شواهد امر نشان میدهد که سیاست راهبرد امنیت ملی آمریکا مبنی بر نگرانی از روابط ایران، روسیه و چین و نیز خواست جرج بوش پسر، اوباما و بایدن مبنی بر برچیدن تدسیسات هستهای ایران، نابودی موشکها و حذف منطقهای ایران به موازات مذاکرات هستهای از سوی ترامپ نیز دنبال میشود و او نیز قائل به شعار روسای جمهور پیشین آمریکا یعنی همه یا هیچ است. آنها مدعی بودند که یا این پروندهها با هم حل میشود و یا اینکه همه با هم ادامه مییابد.
آمریکاییها با توهم ضعیف شدن ایران بر اثر مسائل اقتصادی و تحولات منطقه در حالی صراحتاً و با صدای بلند نابودی فعالیتهای هستهای ایران را فریاد میزنند و برآنند تا با فشار جهانی آن را در مذاکرات تحمیل نمایند که برآیندها از رفتارهای رسانهای و منطقهای آنها نشان میدهد که پروندههای حاشیهای ذکر شده را نیز به موازات پیگیری میکنند تا شاید بتوانند تحمیل آنها به تهران را محقق کنند.
در همین راستا نشریه آمریکایی والاستریت ژورنال با انتشار گزارشی به نقل از منابع آگاه که نام آنها اعلام نشده نوشت که جمهوری اسلامی ایران در بحبوحه مذاکرات اتمی با آمریکا و به منظور «تقویت متحدان منطقهای» و «بازسازی زرادخانه موشکی خود»، هزاران تُن از مواد لازم برای ساخت موشک بالستیک را به چین سفارش داده است. ادعای سفارش چنین محمولهای از چین در حالی مطرح میشود که از یک سو آمریکاییها همچنان با ادعای نابودی ظرفیتهای موشک سازی ایران در حمله آبان ماه رژیم صهیونیستی به ایران سعی در ناجی سازی از این رژیم و منحرف سازی افکار عمومی جهان از جنایات آن را دارند و از سوی دیگر برآنند تا در راستای استراتژی امنیت ملی آمریکا، با این ادعاها طرح خدشه سازی روابط ایران و چین را دنبال کنند در حالی که همزمان با ادعای ارسال موشکهای ایرانی به روسیه برای جنگ اوکراین روابط تهران- مسکو را نیز هدف قرار میدهند.
آمریکا در حالی به دنبال ترساندن جهان از موشکهای ایران است که ادعای گروسی مبنی بر اینکه ایران توان ساخت سلاح هستهای را دارد نقش مکمل این طراحی را تشکیل میدهد.
نکته اساسی آنکه آمریکاییها با تکرار اتهامات تروریستی و ادعای نقش مخرب ایران در امنیت منطقه برآنند تا طراحی قدیمی حذف و یا به سازش کشاندن منطقهای ایران را نیز دنبال نمایند چنانکه همزمان با ادعای نخ نما شده تامی روس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در گفتوگو با فاکس نیوز ایران را «بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان» عنوان و مدعی می شود که «حماس، حزبالله و حوثیها با هدف بیثباتسازی، قتل و ایجاد نوعی آشوب وجود دارند؛ آشوبی که به ایران اجازه میدهد به بقای خود ادامه دهد.» وال استریت ژورنال نیز مدعی میشود بخشی از مواد سفارش ایران به چین، «احتمالا برای ارسال به گروههای شبهنظامی متحد جمهوری اسلامی در منطقه از جمله حوثیها در یمن» خریداری شده است. این سناریوسازی زمانی آشکارتر میشود که در اقدامی که بیشتر به یک فیلم هالیوودی شباهت دارد دادگاهی در آمریکا یک تبعه پاکستان را به اتهام قاچاق تسلیحات ساخت ایران برای حوثیهای یمن مجرم شناخت. رسانهها مدعی شدهاند که از جمله این تسلیحات قطعات موشکهای بالستیک، موشکهای کروز ضدکشتی و یک کلاهک جنگی بوده است.
مجموع این تحولات نشان میدهد که هدف گذاری آمریکاییها علیه ایران صرفاً در قالب هستهای نمیباشد بلکه آنها همچنان در خیالات گذشته مبنی بر اجماع سازی و فشار جهانی برای حذف توان موشکی و منطقهای ایران هستند تا با محروم سازی منطقه از این ظرفیتها به سلطه خویش بر منطقه و تحقق اشغالگریهای رژیم صهیونیستی و نیز استمرار یکجانبهگرایی جهانی دست یابند. اهدافی که قاطعیت ایران در حفظ حقوق هستهای، ورود نکردن به مسئله موشکی و منطقهای تا به امروز آن را با شکست مواجه ساخته و میرود تا تکرار این شکست را در کارنامه ترامپ نیز ثبت نماید.
در میان این تقلاهای حاشیهای نکته قابل توجه آن است که هر چند که ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات اذعان دارد که ورود به مسائلی جز هستهای زمینه ساز برهم خوردن و فرسودگی بیحاصل مذاکرات میگردد اما شواهد امر نشان میدهد که سیاست راهبرد امنیت ملی آمریکا مبنی بر نگرانی از روابط ایران، روسیه و چین و نیز خواست جرج بوش پسر، اوباما و بایدن مبنی بر برچیدن تدسیسات هستهای ایران، نابودی موشکها و حذف منطقهای ایران به موازات مذاکرات هستهای از سوی ترامپ نیز دنبال میشود و او نیز قائل به شعار روسای جمهور پیشین آمریکا یعنی همه یا هیچ است. آنها مدعی بودند که یا این پروندهها با هم حل میشود و یا اینکه همه با هم ادامه مییابد.
آمریکاییها با توهم ضعیف شدن ایران بر اثر مسائل اقتصادی و تحولات منطقه در حالی صراحتاً و با صدای بلند نابودی فعالیتهای هستهای ایران را فریاد میزنند و برآنند تا با فشار جهانی آن را در مذاکرات تحمیل نمایند که برآیندها از رفتارهای رسانهای و منطقهای آنها نشان میدهد که پروندههای حاشیهای ذکر شده را نیز به موازات پیگیری میکنند تا شاید بتوانند تحمیل آنها به تهران را محقق کنند.
در همین راستا نشریه آمریکایی والاستریت ژورنال با انتشار گزارشی به نقل از منابع آگاه که نام آنها اعلام نشده نوشت که جمهوری اسلامی ایران در بحبوحه مذاکرات اتمی با آمریکا و به منظور «تقویت متحدان منطقهای» و «بازسازی زرادخانه موشکی خود»، هزاران تُن از مواد لازم برای ساخت موشک بالستیک را به چین سفارش داده است. ادعای سفارش چنین محمولهای از چین در حالی مطرح میشود که از یک سو آمریکاییها همچنان با ادعای نابودی ظرفیتهای موشک سازی ایران در حمله آبان ماه رژیم صهیونیستی به ایران سعی در ناجی سازی از این رژیم و منحرف سازی افکار عمومی جهان از جنایات آن را دارند و از سوی دیگر برآنند تا در راستای استراتژی امنیت ملی آمریکا، با این ادعاها طرح خدشه سازی روابط ایران و چین را دنبال کنند در حالی که همزمان با ادعای ارسال موشکهای ایرانی به روسیه برای جنگ اوکراین روابط تهران- مسکو را نیز هدف قرار میدهند.
آمریکا در حالی به دنبال ترساندن جهان از موشکهای ایران است که ادعای گروسی مبنی بر اینکه ایران توان ساخت سلاح هستهای را دارد نقش مکمل این طراحی را تشکیل میدهد.
نکته اساسی آنکه آمریکاییها با تکرار اتهامات تروریستی و ادعای نقش مخرب ایران در امنیت منطقه برآنند تا طراحی قدیمی حذف و یا به سازش کشاندن منطقهای ایران را نیز دنبال نمایند چنانکه همزمان با ادعای نخ نما شده تامی روس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در گفتوگو با فاکس نیوز ایران را «بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان» عنوان و مدعی می شود که «حماس، حزبالله و حوثیها با هدف بیثباتسازی، قتل و ایجاد نوعی آشوب وجود دارند؛ آشوبی که به ایران اجازه میدهد به بقای خود ادامه دهد.» وال استریت ژورنال نیز مدعی میشود بخشی از مواد سفارش ایران به چین، «احتمالا برای ارسال به گروههای شبهنظامی متحد جمهوری اسلامی در منطقه از جمله حوثیها در یمن» خریداری شده است. این سناریوسازی زمانی آشکارتر میشود که در اقدامی که بیشتر به یک فیلم هالیوودی شباهت دارد دادگاهی در آمریکا یک تبعه پاکستان را به اتهام قاچاق تسلیحات ساخت ایران برای حوثیهای یمن مجرم شناخت. رسانهها مدعی شدهاند که از جمله این تسلیحات قطعات موشکهای بالستیک، موشکهای کروز ضدکشتی و یک کلاهک جنگی بوده است.
مجموع این تحولات نشان میدهد که هدف گذاری آمریکاییها علیه ایران صرفاً در قالب هستهای نمیباشد بلکه آنها همچنان در خیالات گذشته مبنی بر اجماع سازی و فشار جهانی برای حذف توان موشکی و منطقهای ایران هستند تا با محروم سازی منطقه از این ظرفیتها به سلطه خویش بر منطقه و تحقق اشغالگریهای رژیم صهیونیستی و نیز استمرار یکجانبهگرایی جهانی دست یابند. اهدافی که قاطعیت ایران در حفظ حقوق هستهای، ورود نکردن به مسئله موشکی و منطقهای تا به امروز آن را با شکست مواجه ساخته و میرود تا تکرار این شکست را در کارنامه ترامپ نیز ثبت نماید.
قاسم غفوری