اگر از مردم بپرسیم با وجود موشکهایی که تاکنون توانسته از کیان ایران دفاع کند مشکلی دارد نه تنها خواهند گفت نه، بلکه خواهان افزایش توامندیهای نظامی و موشکی نیروهای مسلح هستند.
توان و اقتدار نظامی برای مردم هر کشوری یک امتیاز بزرگ است، به ویژه زمانی که آن کشور در معرض تهدیدات گوناگون قرار داشته باشد. نیروهای مسلح از میان جوانان کشور شکل گرفته است، جوانانی که داوطلبانه وارد ارتش،سپاه، بسیج و فراجا میشوند تا از مردم، ایران و انقلاب دفاع کنند. نیروهای مسلح ایران، مردمی هستند پس نمی توان گفت موشک بدون حمایت مردم قدرتی ندارد. اتفاقاً همین موشکها است که به مردم هم قدرت میدهد چرا که یک احساس غرور و قدرت در میان مردم جامعه شکل میگیرد و میبیند که این موشکها چگونه بر سر دشمن فرود میآید و آنها را وادار به پذیرش شکست و آتش بس میکند.
چرا آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی از وجود موشکهای ایران هراس دارند و سعی میکنند تا هر طور شده این مؤلفه بزرگ بازدارندگی را از ایران بیگرند؟
موشکهای نیروهای مسلح ایران اسلامی برای دشمنان تبدیل به آینه دق شده است چرا که طعم آنها را چشیدهاند و میدانند که اگر بار دیگر دست از پا خطا کنند و تصمیم غلط دیگری بگیرند، موشکهای جدید و ویرانگر در انتظاراشان خواهد بود.
مسئله هستهای ایران همانگونه که همگان میدانند یک بهانه است، اکنون غرب که خود عامل اصلی فروپاشی برجام بود با پیگیری فعال کردن مکانیزم ماشه، یکی از شروط خود را برای اجرا نکردن آن برچیدن موشکهای ایران اعلام کرده است.
در واقع غرب خواهان خلع سلاح ایران اسلامی است و در صورت وقوع چنین خواستهای، برای حمله نظامی به کشورمان درنگ نخواهد کرد.
انتظار میرود، در داخل همه پشتیبان نیروهای مسلح، پیشرفتهای نظامی و تسلیحاتی باشند و آنهایی که به اشتباه علیه قابلیت بزرگ موشکی ایران که باعث هراس دشمنان شده سخن میگویند، تغییر سیاست دهند و کمترین انتظار این است که در این زمینه سخن نگویند.
در دورهای مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره پیشرفتهای موشکی ایران گفته بود؛ «فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست.»
ایران همواره از مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی استقبال کرده است و یک نمونه شاخص آن مذاکرات هستهای بود که به برجام رسید اما آمریکا و اروپا این توافق را نابود کردند و اکنون توقع دارند ایران پای میز مذاکره بنشیند و فراتر از برجام را بپذیرد.
در 12 روز جنگ تحمیلی آمریکا و اسرائیل علیه ایران، مقاومت نیروهای مسلح و حملات سنگین موشکی آنها بود که انسجام را در میان مردم ایران تقویت کرد و غرور ملی را سر ریز نمود اگر چنین دفاع و حمله جانانهای نبود، آیا مردم ایستادگی میکردند؟
نیروهای مسلح همواره از دولت و دولتها جلوتر بودهاند، آنها با افزایش توان نظامی خود که بر گرفته از هوش و استعداد نیروهای جوان و فرزندان همین مردم است، به پیشرفتهای شگرفی در زمینه نظامی دست یافتهاند که حتی دشمن به آن اعتراف میکند.
بحث توازن قدرت موشک و مردم در برخی محافل سیاسی و رسانهها مطرح شده است.
آیا نیروهای مسلح که با همت خود توانستهاند به این سطح از پیشرفتهای نظامی دست پیدا کنند که بازدارندگی جدی و سخت مقالب دشمن ایجاد کرده، اشتباه کردهاند؟ یا بخشی که عقب افتاده و نمیتواند این توازن را در اقتصاد شکل دهد؟!
قطعاً عقب ماندگی در زمینه اقتصادی وظیفه دیگر قوا به ویژه دولت است که باید در این زمینه اقدام کند تا این توازن شکل بگیرد.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که بودجه نظامی نیروهای مسلح ایران از بسیاری از کشورهای منطقه کمتر است اما آنها با این کاستیها افتخار بزرگی را نصیب مردم و ایران کردهاند و توانستهاند در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی و سیاسی، این دستاوردهای بزرگ برسند تا بتوانند مقابل ابرقدرتهای جهان نه تنها دفاع کنند بلکه حمله هم انجام دهند.
آیا وجود چنین نیروهای مسلحی را نباید قدر دانست؟
توان و اقتدار نظامی برای مردم هر کشوری یک امتیاز بزرگ است، به ویژه زمانی که آن کشور در معرض تهدیدات گوناگون قرار داشته باشد. نیروهای مسلح از میان جوانان کشور شکل گرفته است، جوانانی که داوطلبانه وارد ارتش،سپاه، بسیج و فراجا میشوند تا از مردم، ایران و انقلاب دفاع کنند. نیروهای مسلح ایران، مردمی هستند پس نمی توان گفت موشک بدون حمایت مردم قدرتی ندارد. اتفاقاً همین موشکها است که به مردم هم قدرت میدهد چرا که یک احساس غرور و قدرت در میان مردم جامعه شکل میگیرد و میبیند که این موشکها چگونه بر سر دشمن فرود میآید و آنها را وادار به پذیرش شکست و آتش بس میکند.
چرا آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی از وجود موشکهای ایران هراس دارند و سعی میکنند تا هر طور شده این مؤلفه بزرگ بازدارندگی را از ایران بیگرند؟
موشکهای نیروهای مسلح ایران اسلامی برای دشمنان تبدیل به آینه دق شده است چرا که طعم آنها را چشیدهاند و میدانند که اگر بار دیگر دست از پا خطا کنند و تصمیم غلط دیگری بگیرند، موشکهای جدید و ویرانگر در انتظاراشان خواهد بود.
مسئله هستهای ایران همانگونه که همگان میدانند یک بهانه است، اکنون غرب که خود عامل اصلی فروپاشی برجام بود با پیگیری فعال کردن مکانیزم ماشه، یکی از شروط خود را برای اجرا نکردن آن برچیدن موشکهای ایران اعلام کرده است.
در واقع غرب خواهان خلع سلاح ایران اسلامی است و در صورت وقوع چنین خواستهای، برای حمله نظامی به کشورمان درنگ نخواهد کرد.
انتظار میرود، در داخل همه پشتیبان نیروهای مسلح، پیشرفتهای نظامی و تسلیحاتی باشند و آنهایی که به اشتباه علیه قابلیت بزرگ موشکی ایران که باعث هراس دشمنان شده سخن میگویند، تغییر سیاست دهند و کمترین انتظار این است که در این زمینه سخن نگویند.
در دورهای مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره پیشرفتهای موشکی ایران گفته بود؛ «فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست.»
ایران همواره از مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی استقبال کرده است و یک نمونه شاخص آن مذاکرات هستهای بود که به برجام رسید اما آمریکا و اروپا این توافق را نابود کردند و اکنون توقع دارند ایران پای میز مذاکره بنشیند و فراتر از برجام را بپذیرد.
در 12 روز جنگ تحمیلی آمریکا و اسرائیل علیه ایران، مقاومت نیروهای مسلح و حملات سنگین موشکی آنها بود که انسجام را در میان مردم ایران تقویت کرد و غرور ملی را سر ریز نمود اگر چنین دفاع و حمله جانانهای نبود، آیا مردم ایستادگی میکردند؟
نیروهای مسلح همواره از دولت و دولتها جلوتر بودهاند، آنها با افزایش توان نظامی خود که بر گرفته از هوش و استعداد نیروهای جوان و فرزندان همین مردم است، به پیشرفتهای شگرفی در زمینه نظامی دست یافتهاند که حتی دشمن به آن اعتراف میکند.
بحث توازن قدرت موشک و مردم در برخی محافل سیاسی و رسانهها مطرح شده است.
آیا نیروهای مسلح که با همت خود توانستهاند به این سطح از پیشرفتهای نظامی دست پیدا کنند که بازدارندگی جدی و سخت مقالب دشمن ایجاد کرده، اشتباه کردهاند؟ یا بخشی که عقب افتاده و نمیتواند این توازن را در اقتصاد شکل دهد؟!
قطعاً عقب ماندگی در زمینه اقتصادی وظیفه دیگر قوا به ویژه دولت است که باید در این زمینه اقدام کند تا این توازن شکل بگیرد.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که بودجه نظامی نیروهای مسلح ایران از بسیاری از کشورهای منطقه کمتر است اما آنها با این کاستیها افتخار بزرگی را نصیب مردم و ایران کردهاند و توانستهاند در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی و سیاسی، این دستاوردهای بزرگ برسند تا بتوانند مقابل ابرقدرتهای جهان نه تنها دفاع کنند بلکه حمله هم انجام دهند.
آیا وجود چنین نیروهای مسلحی را نباید قدر دانست؟
محمد صفری

