پس از آن همه سخنان ضد منافع ملی که از سوی آقایان روحانی و ظریف گفته شد، رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس نسبت به آن مواضع انتقاد کرد و خواهان پایان دادن به اینگونه مواضع شد. قالیباف گفته بود؛«لازم میدانم انتقاد صریح خود را نسبت به مواضع رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبقمان اعلام کنم که دقیقاً در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی ما با روسیه درحال پیشرفت است با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند.»
مشخص است که مواضع آقایان روحانی و ظریف علیه روسیه برای آن است که اشتباهات عمدی یا سهوی که در جریان مذاکرات هسته ای که به برجام ختم شد، سرپوش بگذارند و برای شکست خود که با وجود همه توصیه ها، تذکرات و انتقادات منطقی و معقول که از مذاکرات و نتایج آن می شد، مقصر تراشی کنند. حتی رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به روند مذاکرات انتقاد کردند و حتی درباره نتایج آن از تعبیر خسارت محض استفاده کردند که به حق بود.
روشن است که برجام نه تنها دستاوردی برای ایران نداشت بلکه به برنامه هسته ای، مسائل اقتصادی، تحریم هایی که علیه ایران اعمال شد گره هایی زد که برای باز کردن آن باید هزینه داد.
همان اسنپ بک که ادعا می کردند و می کنند در برجام وجود ندارد، اما وجود دارد و حتی آقای صالحی وزیر اسبق خارجه و رئیس سازمان انرژی هسته ای کشورمان در دوره قبل در مصاحبه ای، سخنان لاوروف وزیر خارجه روسیه را تأیید کرد که او به وزیر خارجه وقت ظریف گفته بود با اسنپ بک موافقت نکنید چرا که حق وتو را از روسیه می گیرید، اما دولت روحانی با این گزینه برای نشان دادن حسن نیت! موافقت کرد.
پرونده برجام باید شفاف شود، آنقدر که نکته ای در آن باقی نماند که باعث ایجاد شائبه و شبهه شود، تا زمانی که این پرونده همچنان مسائل سر به مهر دارد، مسئله ساز خواهد ماند.
اما از زمانی که آقای قالیباف رئیس مجلس نسبت به مواضع ضد منافع ملی رئیس جمهور و وزیر خارجه پیشین در دولت تدبیر و امید که دسته گل برجام نتیجه کار آنها است، انتقاد کرد، هجمه ای علیه رئیس مجلس شکل گرفت که سازماندهی شده و برنامه ریزی شده است چرا که موجی از انتقاد و هجمه علیه او در رسانه های وابسته به جریان خاص شکل گرفت.
این رسانه ها و برخی اشخاص تعابیری برای موضع گیری رئیس مجلس به کار بردند که نشان می دهد برای این اندازه از هجمه یک اتاق فکر برای جمله سازی و واژه سازی برای به کار بردن آنها تشکیل شده و در یک هماهنگی کامل این هجمه را آغاز کردند.
روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش به سخنان آقای قالیباف نوشته است؛ «قالیباف دنبال کاپیتولاسیون چینی و روسی است، نمایندگان تندرو صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارند.»
این روزنامه از کجا به این نتیجه رسیده که روسیه و چین در ایران یک کاپیتولاسیون راه انداخته اند و مجلس نیز موظف به تبعیت از آن است!
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس هم گفته است؛ مجلس دوازدهم کاملاً تحت نفوذ روسها است. قالیباف نباید اجازه بدهد خلیفه کشی در مجلس باب شود.کوبیدن بر طبل تفرقه کار بسیار اشتباهی است.»
یک سخن و موضع منطقی در واکنش به مواضع روحانی و ظریف که علیه منافع ملی است با اینگونه تعابیر و اتهامات روبرو می شود تا جایی که حتی ادعا می کنند مجلس شورای اسلامی تحت نفوذ روسیه و چین است!
هر چند این حرف از اساس غلط است اما رسانه ها و آنهایی که چنین ادعایی دارند، دلشان برای کاپیتولاسیون آمریکا تنگ شده است که ادعا می کنند روسیه و چین در مجلس ایران کاپیتولاسیون راه انداخته اند!
اصولاً غربگرایان و آنهایی که شیدای آمریکا هستند، برای بازگرداندن آمریکا به ایران تلاش می کنند، چرا که خواهان حقارت و ذلالتی هستند که اکنون برخی کشورها از جمله قطر و دیگر کشورهایی که در نشست شرم الشیخ حضور داشتند این حقارت را دیدند و چشیدند.
امیر قطر باید در پایگاه آمریکا در خاک قطر و درون هواپیمای ترامپ به دیدار او برود. این کاپیتولاسیون است نه مواضع مجلس و سخنان قالیباف. هر چند با رفتار برخی از نمایندگان که در صحن علنی شعار مرگ بر فلانی سر دادند مخالفیم و این موضع قابل دفاع نیست.
مشخص است که مواضع آقایان روحانی و ظریف علیه روسیه برای آن است که اشتباهات عمدی یا سهوی که در جریان مذاکرات هسته ای که به برجام ختم شد، سرپوش بگذارند و برای شکست خود که با وجود همه توصیه ها، تذکرات و انتقادات منطقی و معقول که از مذاکرات و نتایج آن می شد، مقصر تراشی کنند. حتی رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به روند مذاکرات انتقاد کردند و حتی درباره نتایج آن از تعبیر خسارت محض استفاده کردند که به حق بود.
روشن است که برجام نه تنها دستاوردی برای ایران نداشت بلکه به برنامه هسته ای، مسائل اقتصادی، تحریم هایی که علیه ایران اعمال شد گره هایی زد که برای باز کردن آن باید هزینه داد.
همان اسنپ بک که ادعا می کردند و می کنند در برجام وجود ندارد، اما وجود دارد و حتی آقای صالحی وزیر اسبق خارجه و رئیس سازمان انرژی هسته ای کشورمان در دوره قبل در مصاحبه ای، سخنان لاوروف وزیر خارجه روسیه را تأیید کرد که او به وزیر خارجه وقت ظریف گفته بود با اسنپ بک موافقت نکنید چرا که حق وتو را از روسیه می گیرید، اما دولت روحانی با این گزینه برای نشان دادن حسن نیت! موافقت کرد.
پرونده برجام باید شفاف شود، آنقدر که نکته ای در آن باقی نماند که باعث ایجاد شائبه و شبهه شود، تا زمانی که این پرونده همچنان مسائل سر به مهر دارد، مسئله ساز خواهد ماند.
اما از زمانی که آقای قالیباف رئیس مجلس نسبت به مواضع ضد منافع ملی رئیس جمهور و وزیر خارجه پیشین در دولت تدبیر و امید که دسته گل برجام نتیجه کار آنها است، انتقاد کرد، هجمه ای علیه رئیس مجلس شکل گرفت که سازماندهی شده و برنامه ریزی شده است چرا که موجی از انتقاد و هجمه علیه او در رسانه های وابسته به جریان خاص شکل گرفت.
این رسانه ها و برخی اشخاص تعابیری برای موضع گیری رئیس مجلس به کار بردند که نشان می دهد برای این اندازه از هجمه یک اتاق فکر برای جمله سازی و واژه سازی برای به کار بردن آنها تشکیل شده و در یک هماهنگی کامل این هجمه را آغاز کردند.
روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش به سخنان آقای قالیباف نوشته است؛ «قالیباف دنبال کاپیتولاسیون چینی و روسی است، نمایندگان تندرو صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارند.»
این روزنامه از کجا به این نتیجه رسیده که روسیه و چین در ایران یک کاپیتولاسیون راه انداخته اند و مجلس نیز موظف به تبعیت از آن است!
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس هم گفته است؛ مجلس دوازدهم کاملاً تحت نفوذ روسها است. قالیباف نباید اجازه بدهد خلیفه کشی در مجلس باب شود.کوبیدن بر طبل تفرقه کار بسیار اشتباهی است.»
یک سخن و موضع منطقی در واکنش به مواضع روحانی و ظریف که علیه منافع ملی است با اینگونه تعابیر و اتهامات روبرو می شود تا جایی که حتی ادعا می کنند مجلس شورای اسلامی تحت نفوذ روسیه و چین است!
هر چند این حرف از اساس غلط است اما رسانه ها و آنهایی که چنین ادعایی دارند، دلشان برای کاپیتولاسیون آمریکا تنگ شده است که ادعا می کنند روسیه و چین در مجلس ایران کاپیتولاسیون راه انداخته اند!
اصولاً غربگرایان و آنهایی که شیدای آمریکا هستند، برای بازگرداندن آمریکا به ایران تلاش می کنند، چرا که خواهان حقارت و ذلالتی هستند که اکنون برخی کشورها از جمله قطر و دیگر کشورهایی که در نشست شرم الشیخ حضور داشتند این حقارت را دیدند و چشیدند.
امیر قطر باید در پایگاه آمریکا در خاک قطر و درون هواپیمای ترامپ به دیدار او برود. این کاپیتولاسیون است نه مواضع مجلس و سخنان قالیباف. هر چند با رفتار برخی از نمایندگان که در صحن علنی شعار مرگ بر فلانی سر دادند مخالفیم و این موضع قابل دفاع نیست.
محمد صفری

