«آهو»، اولین ساخته هوشنگ گلمکانی منتقد و روزنامهنگار با تجربه با بیش از ۵ دهه فعالیت و تجربه و تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی، این روزها میهمان سینماهای کشور است. این فیلم که اولین تجربه بلند سینمایی گلمکانی است به قلم سپیده آرمان و هوشنگ گلمکانی این روزها توانسته علاقهمندان به این سبک از فیلمهای درام اجتماعی را، راضی از سالنهای سینما همراهی کند. به همین منظور گفتگویی داشتیم با سپیده آرمان نویسنده و بازیگر فیلم «آهو».
***
* خانم آرمان شما سالها روزنامهنگار بودید، چه شد که به عرصه بازیگری ورود کردید؟
علاقه من به بازیگری به دوران دانشآموزی و کلاسهای تئاتر و بازیگری که در مدرسه برگزار میشد، برمیگردد و من از همان روزها در این کلاسها ثبتنام میکردم و علاقه من به سینما و بازیگری هم از همین دوران آغاز شد. سالهای گذشته، تحصیل در رشته هنر و ادامه تحصیل در این زمینه و اصلاً به سمت سینما رفتن، ارزش محسوب نمیشد. در سالهای مدرسه و دبیرستان به دلیل اینکه در مدرسه تیزهوشان بودم و در درسهایی مثل ریاضی همیشه نمرات بالایی داشتم بنا به جبر، رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و همین باعث شد که برای ادامه تحصیل به سمت رشتههای هنری نروم؛ ولی همیشه علاقه به شعر و هنر و بازیگری در من وجود داشت. علاقهام در حدی بود که حتی وقتی در دانشگاه تهران تحصیل میکردم، سعیام بر این بود که در کلاسهای بازیگری و نمایشهای دانشجویی همیشه حضور داشته باشم. با اینکه رشته تحصیلی بنده در دانشگاه علوم اجتماعی بود، به دلیل علاقه به سینما حتی در زمینه روزنامهنگاری نیز بعد از یکسال کار در حوزه اجتماعی تصمیم گرفتم در حوزه سینما و تئاتر فعالیت کنم. از همان روزهای اول پیشنهاد بازی در فیلمهای گوناگونی را داشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم در کلاسهای بازیگری و کارگردانی ثبتنام کنم و به صورت حرفهای و اساسی، این حرفه را ادامه بدهم.
* تجربه بازیگری در کنار بزرگانی همچون رضا کیانیان و علی مصفا چگونه بود؟
بازیگران بزرگی مثل آقای کیانیان و مصفا که بیش از چندین دهه است در سینمای ایران به ایفای نقشهای ماندگاری پرداختند در فیلم «آهو» حضور داشتند؛ ولی خدا را شکر آنقدر تعاملات میان من و این بازیگران خوب بود و این دوستان هوای من را داشتند که اصلاً این حس القا نمیشد که من در حال بازی در اولین نقش دوران حرفهایم هستم. فضا به قدری امن و ایمن بود که به راحتی میتوانستم به ایفای نقش بپردازم و هیچگاه به دلیل رفتار حرفهای آقای کیانیان و مصفا و کمیلی، تحتتأثیر نام و سبقه طولانی آنها در سینما قرار نگرفتم.
* اگر بخواهید هوشنگ گلمکانی را در قامت کارگردان توصیف کنید، چه میگویید؟
هوشنگ گلمکانی به عنوان کارگردانِ کار، بسیار نکته سنج بود. تجربه پنج دهه روزنامهنگاری و نقد سینما به ایشان نگرش متفاوتی داده است. واقعاً برای فردی که پنج دهه به کار روزنامهنگاری مشغول بوده است ورود به عرصه فیلمسازی کار سختی بود؛ ولی چون آقای گلمکانی قدرت ریسک پذیری بالایی داشت، به این عرصه ورود کرد و فیلمی که سالها آرزوی ساخت آن را داشت مقابل دوربین برد. این اتفاقی را که آقای گلمکانی رقم زد، از آن دست اتفاقات بود که به نظر من خیلیها قطعاً جرأت انجام دادن آن را ندارند و ترجیح میدهند به سمت آن نروند .
* دغدغه فردی شما در سینمای کشور چیست؟
رشته علوم اجتماعی در دانشگاه تهران رشته تحصیلی من بوده و همین موضوع باعث شده است که دغدغهام در حوزه سینما دغدغه اجتماعی با تأکید بر حوزه زنان و کودکان باشد. مسائل زنان و کودکان همیشه برای بنده دغدغه بوده و به همین خاطر چه در دوران روزنامهنگاری در حوزه اجتماعی و چه در زمانی که وارد حوزه سینما شدم برایم مساله بوده و همیشه دوست داشتم در این حوزه قدمی بردارم. قصه «آهو» هم قصه زن محور است. داستان زنی که ایستاده مقابل ساختارهای سنتی و مردسالارانه و این داستان در روایت، تجلی متفاوتی از زندگی شخصی یک زن دارد. زندگی که در قالبهای مردسالاری و سنتی جامعه ما نمیگنجد. همه ما اکثراً زنها را زیر لوای مردی به نام پدر، مردی به نام برادر و مردی به نام شوهر میبینیم. تجربه زیست آزاد و مستقل یک زن هنوز هم برای برخی افراد و خانوادهها قابل پذیرش نیست. این موضوع و سوژه قطعاً در پروژههای بعدی هم جزو دغدغههای من برای انتخاب کار و نقش خواهد بود.
* چرا فیلمهایی مانند «آهو» در گیشه موفق نیست؟
فیلمهایی که در فضایی مانند فضای «آهو»، مانند «در دنیای تو ساعت چند است» و یا «باغهای کندلوس» و حتی «جنگل پرتقال» که هم اکنون در حال اکران است، ساخته میشود، مخاطب آنچنانی ندارد و تعداد کمی هم فکر و هم نظر با مضمون داستانِ اجتماعی و یا درام را به خود جلب میکند. طبیعتاً مخاطب عام با اینگونه آثار ارتباط برقرار نمیکند و در نهایت نباید انتظار فروش بالایی مانند کمدیهایی که در حال حاضر روی پرده است، از «آهو» و امثالهم داشته باشیم. در واقع فیلمهایی مانند آهو تداعیگر نوعی از سینما است که در چند سال اخیر مغفول واقع شده و مخاطب عامِ آنچنانی را نتوانسته جذب کند. مثلاً فیلمهایی مانند در دنیای تو ساعت چند است با وجود اینکه گیشه موفقی نداشت؛ ولی چون محتوای آن خاص پسند بود هنوز بعد از گذشت چندین سال، تیکه هایی از این فیلم در فضای مجازی دست به دست میشود. این سؤال که چرا برخی فیلمهای کُمدی در این چند سال اخیر تا این اندازه اقبال عمومی داشته است و مخاطب جذب کرده، یک بحث روانشناختی و جامعهشناسانه است که باید به صورت ریشهای بررسی و تحلیل شود .
* بیشتر به روزنامهنگاری علاقه دارید یا بازیگری؟
بعد از اینکه وارد دنیای بازیگری شدم از دنیای روزنامهنگاری گذر کردم. با اینکه وارد دنیای سینما شدهام؛ ولی هنوز هم هر از گاهی فیلمی را دوست داشته باشم، نقد و تحلیل آن را مینویسم. رویکرد بنده در نوشتن و نقد فیلم همیشه به گونهای بود که سعی بر این داشتم نقد منفی منتشر نکنم و اعتقادم بر این بود؛ چون برای ساخت یک فیلم زحمات زیادی کشیده میشود، نقد منفی ممکن است به روحیه تیم ضربه بزند. من روزنامهنگاری را از سال ۹۵ به نحوی کنار گذاشتم و سعی کردم از این حرفه در درام نویسی استفاده کنم و به همین دلیل به نظرم احساس میکنم بازیگری را دوست دارم و سعی میکنم این حرفه را ادامه دهم.
* بعد از آهو پیشنهاد کاری داشتید؟
بله، پیشنهاد داشتم؛ ولی وقتی انتخاب و پروژه اول، فیلمی مثل «آهو» باشد، قطعاً انتخاب کار بعدی سخت میشود. سعی کردم مسیری را که در آینده پیش روی من قرار میگیرد رو به رشد باشد. سعی میکنم پروژهای که قرار است در آینده در آن ایفای نقش کنم، در مقابل «آهو» قابل دفاع باشد.
***
* خانم آرمان شما سالها روزنامهنگار بودید، چه شد که به عرصه بازیگری ورود کردید؟
علاقه من به بازیگری به دوران دانشآموزی و کلاسهای تئاتر و بازیگری که در مدرسه برگزار میشد، برمیگردد و من از همان روزها در این کلاسها ثبتنام میکردم و علاقه من به سینما و بازیگری هم از همین دوران آغاز شد. سالهای گذشته، تحصیل در رشته هنر و ادامه تحصیل در این زمینه و اصلاً به سمت سینما رفتن، ارزش محسوب نمیشد. در سالهای مدرسه و دبیرستان به دلیل اینکه در مدرسه تیزهوشان بودم و در درسهایی مثل ریاضی همیشه نمرات بالایی داشتم بنا به جبر، رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و همین باعث شد که برای ادامه تحصیل به سمت رشتههای هنری نروم؛ ولی همیشه علاقه به شعر و هنر و بازیگری در من وجود داشت. علاقهام در حدی بود که حتی وقتی در دانشگاه تهران تحصیل میکردم، سعیام بر این بود که در کلاسهای بازیگری و نمایشهای دانشجویی همیشه حضور داشته باشم. با اینکه رشته تحصیلی بنده در دانشگاه علوم اجتماعی بود، به دلیل علاقه به سینما حتی در زمینه روزنامهنگاری نیز بعد از یکسال کار در حوزه اجتماعی تصمیم گرفتم در حوزه سینما و تئاتر فعالیت کنم. از همان روزهای اول پیشنهاد بازی در فیلمهای گوناگونی را داشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم در کلاسهای بازیگری و کارگردانی ثبتنام کنم و به صورت حرفهای و اساسی، این حرفه را ادامه بدهم.
* تجربه بازیگری در کنار بزرگانی همچون رضا کیانیان و علی مصفا چگونه بود؟
بازیگران بزرگی مثل آقای کیانیان و مصفا که بیش از چندین دهه است در سینمای ایران به ایفای نقشهای ماندگاری پرداختند در فیلم «آهو» حضور داشتند؛ ولی خدا را شکر آنقدر تعاملات میان من و این بازیگران خوب بود و این دوستان هوای من را داشتند که اصلاً این حس القا نمیشد که من در حال بازی در اولین نقش دوران حرفهایم هستم. فضا به قدری امن و ایمن بود که به راحتی میتوانستم به ایفای نقش بپردازم و هیچگاه به دلیل رفتار حرفهای آقای کیانیان و مصفا و کمیلی، تحتتأثیر نام و سبقه طولانی آنها در سینما قرار نگرفتم.
* اگر بخواهید هوشنگ گلمکانی را در قامت کارگردان توصیف کنید، چه میگویید؟
هوشنگ گلمکانی به عنوان کارگردانِ کار، بسیار نکته سنج بود. تجربه پنج دهه روزنامهنگاری و نقد سینما به ایشان نگرش متفاوتی داده است. واقعاً برای فردی که پنج دهه به کار روزنامهنگاری مشغول بوده است ورود به عرصه فیلمسازی کار سختی بود؛ ولی چون آقای گلمکانی قدرت ریسک پذیری بالایی داشت، به این عرصه ورود کرد و فیلمی که سالها آرزوی ساخت آن را داشت مقابل دوربین برد. این اتفاقی را که آقای گلمکانی رقم زد، از آن دست اتفاقات بود که به نظر من خیلیها قطعاً جرأت انجام دادن آن را ندارند و ترجیح میدهند به سمت آن نروند .
* دغدغه فردی شما در سینمای کشور چیست؟
رشته علوم اجتماعی در دانشگاه تهران رشته تحصیلی من بوده و همین موضوع باعث شده است که دغدغهام در حوزه سینما دغدغه اجتماعی با تأکید بر حوزه زنان و کودکان باشد. مسائل زنان و کودکان همیشه برای بنده دغدغه بوده و به همین خاطر چه در دوران روزنامهنگاری در حوزه اجتماعی و چه در زمانی که وارد حوزه سینما شدم برایم مساله بوده و همیشه دوست داشتم در این حوزه قدمی بردارم. قصه «آهو» هم قصه زن محور است. داستان زنی که ایستاده مقابل ساختارهای سنتی و مردسالارانه و این داستان در روایت، تجلی متفاوتی از زندگی شخصی یک زن دارد. زندگی که در قالبهای مردسالاری و سنتی جامعه ما نمیگنجد. همه ما اکثراً زنها را زیر لوای مردی به نام پدر، مردی به نام برادر و مردی به نام شوهر میبینیم. تجربه زیست آزاد و مستقل یک زن هنوز هم برای برخی افراد و خانوادهها قابل پذیرش نیست. این موضوع و سوژه قطعاً در پروژههای بعدی هم جزو دغدغههای من برای انتخاب کار و نقش خواهد بود.
* چرا فیلمهایی مانند «آهو» در گیشه موفق نیست؟
فیلمهایی که در فضایی مانند فضای «آهو»، مانند «در دنیای تو ساعت چند است» و یا «باغهای کندلوس» و حتی «جنگل پرتقال» که هم اکنون در حال اکران است، ساخته میشود، مخاطب آنچنانی ندارد و تعداد کمی هم فکر و هم نظر با مضمون داستانِ اجتماعی و یا درام را به خود جلب میکند. طبیعتاً مخاطب عام با اینگونه آثار ارتباط برقرار نمیکند و در نهایت نباید انتظار فروش بالایی مانند کمدیهایی که در حال حاضر روی پرده است، از «آهو» و امثالهم داشته باشیم. در واقع فیلمهایی مانند آهو تداعیگر نوعی از سینما است که در چند سال اخیر مغفول واقع شده و مخاطب عامِ آنچنانی را نتوانسته جذب کند. مثلاً فیلمهایی مانند در دنیای تو ساعت چند است با وجود اینکه گیشه موفقی نداشت؛ ولی چون محتوای آن خاص پسند بود هنوز بعد از گذشت چندین سال، تیکه هایی از این فیلم در فضای مجازی دست به دست میشود. این سؤال که چرا برخی فیلمهای کُمدی در این چند سال اخیر تا این اندازه اقبال عمومی داشته است و مخاطب جذب کرده، یک بحث روانشناختی و جامعهشناسانه است که باید به صورت ریشهای بررسی و تحلیل شود .
* بیشتر به روزنامهنگاری علاقه دارید یا بازیگری؟
بعد از اینکه وارد دنیای بازیگری شدم از دنیای روزنامهنگاری گذر کردم. با اینکه وارد دنیای سینما شدهام؛ ولی هنوز هم هر از گاهی فیلمی را دوست داشته باشم، نقد و تحلیل آن را مینویسم. رویکرد بنده در نوشتن و نقد فیلم همیشه به گونهای بود که سعی بر این داشتم نقد منفی منتشر نکنم و اعتقادم بر این بود؛ چون برای ساخت یک فیلم زحمات زیادی کشیده میشود، نقد منفی ممکن است به روحیه تیم ضربه بزند. من روزنامهنگاری را از سال ۹۵ به نحوی کنار گذاشتم و سعی کردم از این حرفه در درام نویسی استفاده کنم و به همین دلیل به نظرم احساس میکنم بازیگری را دوست دارم و سعی میکنم این حرفه را ادامه دهم.
* بعد از آهو پیشنهاد کاری داشتید؟
بله، پیشنهاد داشتم؛ ولی وقتی انتخاب و پروژه اول، فیلمی مثل «آهو» باشد، قطعاً انتخاب کار بعدی سخت میشود. سعی کردم مسیری را که در آینده پیش روی من قرار میگیرد رو به رشد باشد. سعی میکنم پروژهای که قرار است در آینده در آن ایفای نقش کنم، در مقابل «آهو» قابل دفاع باشد.
گفتوگو: علی کلانتری