طی روزهای گذشته آمریکاییها ادعا کردهاند که مانع از ایجاد یک جنگ منطقهای شدهاند چنانکه چارلز کیو براون رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مصاحبه با رویترز، در پاسخ به این پرسش که آیا خطر فوری یک جنگ منطقهای کاهش یافته است یا خیر، اظهار کرد: به نوعی، بله.این ادعا امنیت ساز و ناجیانه از سوی آمریکاییها در حالی مطرح میشود که واژه مخالف گسترش درگیری در منطقه میباشیم و یا اینکه خطر یک جنگ منطقهای کاهش یافته است در شرایطی که 11 ماه است که رژیم صهیونیستی در حال نسلکشی در غزه است را میتوان برگرفته از تفکر غیر انسانی آمریکاییها دانست که منافعشان را در کشتار غزه و آرامش در سایر نقاط منطقه جستجو میکنند.
به عبارتی دقیقتر بی تفاوتی آمریکا در قبال کشتار غزه، و اصرار بر اینکه دامنه جنگ نباید گسترش یابد نشانگر سودجویی و رضایت آمریکا از این جنایات است. رفتاری که نشان میدهد آمریکا نه یک ناجی که خود بخشی از این بحران است و مقابله با آن از مولفههای لازم جهت پایان نسلکشی در غزه است. ارسال دهها میلیارد دلار تسلیحات به تلآویو و مانعتراشی در مجازات جهانی رژیم صهیونیستی گستردگی ابعاد این مشارکت و رضایت آمریکا از کشتار غزه را اشکار می سازد که دروغین بودن ادعاهای حقوق بشری این کشور را بر همگان روشن ساخته است. در مقابل آنچه موجب شکست این طراحی شده مقاومت است که از غزه تا لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران را در بر میگیرد که عملا سرنوشت منطقه را تغییر داده است.
بر این اساس میتوان گفت که آنچه زمینهساز گسترش نیافتن دامنه جنگ به کل منطقه شده است نه توان دیپلماتیک و نظامی آمریکا بلکه این ظرفیتها و اقتدار جبهه مقاومت است که معادلات منطقه را تعیین کرده و مانع از آن شده است که رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن جرات و توان دست از پا خطا کردن در منطقه را داشته باشند. به عبارتی دقیقتر میتوان گفت که از یک سو تاکید آمریکا بر لزوم گسترش نیافتن دامنه جنگ و اهمیت ندادن آن به نسل کشی غزه سندی بر مشارکت آن در جنایات رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر حقیقت آن است که عامل بازدارنده در منطقه اقتدار مقاومت است که رژیم صهیونیستی و آمریکا را به عقب نشینی وادار ساخته است چرا که مقاومت نشان داده که هرگز در برابر امنیت منطقه کوتاه نخواهد آمد و به هر تهدیدی پاسخی قاطع و قعطی خواهد داد که وعده صادق و عملیات اربعین گوشهای کوچک از این مهم بوده است.
به عبارتی دقیقتر بی تفاوتی آمریکا در قبال کشتار غزه، و اصرار بر اینکه دامنه جنگ نباید گسترش یابد نشانگر سودجویی و رضایت آمریکا از این جنایات است. رفتاری که نشان میدهد آمریکا نه یک ناجی که خود بخشی از این بحران است و مقابله با آن از مولفههای لازم جهت پایان نسلکشی در غزه است. ارسال دهها میلیارد دلار تسلیحات به تلآویو و مانعتراشی در مجازات جهانی رژیم صهیونیستی گستردگی ابعاد این مشارکت و رضایت آمریکا از کشتار غزه را اشکار می سازد که دروغین بودن ادعاهای حقوق بشری این کشور را بر همگان روشن ساخته است. در مقابل آنچه موجب شکست این طراحی شده مقاومت است که از غزه تا لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران را در بر میگیرد که عملا سرنوشت منطقه را تغییر داده است.
بر این اساس میتوان گفت که آنچه زمینهساز گسترش نیافتن دامنه جنگ به کل منطقه شده است نه توان دیپلماتیک و نظامی آمریکا بلکه این ظرفیتها و اقتدار جبهه مقاومت است که معادلات منطقه را تعیین کرده و مانع از آن شده است که رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن جرات و توان دست از پا خطا کردن در منطقه را داشته باشند. به عبارتی دقیقتر میتوان گفت که از یک سو تاکید آمریکا بر لزوم گسترش نیافتن دامنه جنگ و اهمیت ندادن آن به نسل کشی غزه سندی بر مشارکت آن در جنایات رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر حقیقت آن است که عامل بازدارنده در منطقه اقتدار مقاومت است که رژیم صهیونیستی و آمریکا را به عقب نشینی وادار ساخته است چرا که مقاومت نشان داده که هرگز در برابر امنیت منطقه کوتاه نخواهد آمد و به هر تهدیدی پاسخی قاطع و قعطی خواهد داد که وعده صادق و عملیات اربعین گوشهای کوچک از این مهم بوده است.
علی تتماج