دو دره کردن آحاد جامعه توسط مدیران اقتصادی و بعضاً سیاسی کشور طی سه دهه اخیر آنقدر نخ نما شده که دیگر نیازمند به ادله و مدرک برای ثبوت آنها نیست و بهره وری موقت و ظاهریشان هم امکان پذیر نمیباشد و به ناچار باید در جستجوی راهکارهای تازه باشند که آخرین و تازهترین ترفندها بهانه جویی بمنظور گران کردن همراه با تورم حداکثری در بستر نان و بنزین است. واقعیت امر پیرامون جهش گرانی و تورم طی سه سال اخیر را میتوان وابسته به پروژه چند نرخی شدن و جیره بندی نان یارانهای دانست که در آغاز با شعار تأمین عدالت شروع شد و در ادامه ضمن افزایش قیمت گام به گام، تعدادی از واحدهای نانوایی در سطح کشور به آزادپز معروف شد تا متاع تولیدی خود را با افزودن اندکی کنجد یا سبزیهای خشک، از دیگر کشورهای جهان هم گرانتر بفروشند!
حالا نگرانی و احتیاطشان پیرامون یکی از استراتژیکترین موارد یعنی قوت لایموت مرتفع شده که دیدند آب از آب تکان نخورد و همینگونه گام به گام میتوانند آن را گرانتر هم بنمایند تا دغدغه یارانه در این مورد نیز خاتمه یابد و بازهم دود این آتش برای چشم دهکهای پایین باشد زیرا آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد و همچنان از سفرهای هوایی با بنزین فوق سوپر یارانهای لیتری 600 تومان بهره میبرند از این سو هم پای سفره نان یارانهای می نشینند تا عواملی چون مهاجران رسمی و غیر رسمی کشورهای همسایه با استفاده از کارت ملیهای اجارهای نان یارانهای خریداری و بخشکانند و به مرغداری و دامداریهای متعلق به دهکهای بالای جامعه بسپارند که نیازمند نهاده های گران قیمت و وارداتی نباشند!
امروز دیگر تصمیم گیران در این زمینهها بجای دودره کردن جامعه پیرامون گران نمودن گام به گام اقلام یارانهای بخصوص برای دهکهای پایین که اکثراً معیشت خانواده را از این طریق تأمین میکنند، به حرف درمانی پیوستهاند تا به جای صراحت در کلام در لابلای سخنرانیها، گوشه و کنایهای هم به اقلام ارزان بزنند و از این طریق زمینه را برای افزایش قیمتها فراهم نمایند.
همانگونه که شاهدیم در چند ماه اخیر پس از بازی با ارزهای بی ارزش و بدون پشتوانه حقیقی همچون دلار آمریکا که این روزها بر اساس اعتراف ایلان ماسک رئیس امور کاربری اقتصاد ایالات متحده، اگر تعداد حقوق بگیران آمریکا به شدت کاهش نیابد و تعدیل نیرو نگردد این کشور به ظاهر ابر قدرت را ورشکسته خواهد کرد، در حالی که همچنان در کشور ما روز به روز دلار در بازار آزاد گرانتر میشود و حالا نوبت طلا است تا اسباب دست بعضی از این مدیران سیاسی شود که پابرهنه وارد بازار اقتصاد میشوند تا اوراق به ظاهر بهاداری را جایگزین آن کنند در حالی که اساس و پایه اعلام شده برای فروش اوراق با سر رسید شش ماه آینده، نزدیک به ارزشی است که این روزها طلای 18عیار در بازار آزاد پیدا کرده است ؛ شاید پس از گرانیهای لجام گسیخته بصورت عام و بخصوص ارزاق عمومی به صورت خاص و در ادامه پولهای خارجی، نوبت به بنزین برسد تا از این قافله عقب نماند و معلوم نیست « گودرز را چه کار به شقایق!»
در جلسه مجمع عمومی دهم اسفند ماه همین امسال فرهنگستان علوم در تالار ابن سینای پایتخت، محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور طی سخنانی بازهم دم از وفاق ملی میزند که برای تقویت روابط بین دولت و فرهنگستان هم افاقه کرده است، ایشان در ادامه اینگونه اظهار داشته است« شورای مشترک دولت و فرهنگستان نباید به هیچ عنوان سلیقهای باشد و به صورت دائمی فعالیتهای خود را در تمامی دولتها ادامه دهد و همچنین حضور وزرای مرتبط با فعالیتها و اقدامات فرهنگستان کمک شایان به پیشبرد اهداف و برنامههای فرهنگستان میکند» عارف ضمن اشاره به ناترازیها به عنوان گرفتاریهای چند دهه اخیر گفته« راهبرد دولت چهاردهم تفاوت عمدهای با دولتهای قبل دارد که کمبودها و ناترازیها باید عادلانه بین کشور تقسیم شود.
یکی از عوامل اصلی فساد از چند نرخی بودن ارز نشأت میگیرد که برای نمونه در یکی از محصولات کشاورزی مانند برنج با نرخ دولتی وارد شده است اما عدهای سودجو و دلال در بازار با نرخ آزاد به فروش میرسانند که در این میان واسطهها سود نهایی را می برند.
عارف با اشاره به تجربه موفق در دولت دوم اصلاحات برای تک نرخی کردن ارز می گوید« در آن زمان و اتخاذ این سیاست اقتصادی دولت؛ نرخ ارز در بازار غیر رسمی کمتر از بانک مرکزی بود که این سیاست تا شش سال ادامه یافت؛ تفاوت موجود در میان نرخ بازار رسمی و غیررسمی و قاچاق و گردش مالی این بازار غیررسمی توسط عوامل سیاسی تعیین میشود که تأثیر آن به مراتب از عوامل اقتصادی پررنگتر است؛ طبق قانون میزان مصرف بنزین 100 میلیون لیتر در روز بوده اما در بخشهایی از سال به 131 میلیون لیتر در مصرف بنزین رسیدهایم که قیمت تمام شده هر لیتر بنزین برای دولت 50 سنت است اما با نرخ 1500 تومان میفروشیم » 50 سنت به قیمت امروز دلار معادل 45 هزار تومان میشود و بنظر میرسد منظور نماینده دولت ازاین کلام آخر« به در گفتن است تا دیوار بشنود» تا قیمت بنزین هم گران شود!
حالا نگرانی و احتیاطشان پیرامون یکی از استراتژیکترین موارد یعنی قوت لایموت مرتفع شده که دیدند آب از آب تکان نخورد و همینگونه گام به گام میتوانند آن را گرانتر هم بنمایند تا دغدغه یارانه در این مورد نیز خاتمه یابد و بازهم دود این آتش برای چشم دهکهای پایین باشد زیرا آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد و همچنان از سفرهای هوایی با بنزین فوق سوپر یارانهای لیتری 600 تومان بهره میبرند از این سو هم پای سفره نان یارانهای می نشینند تا عواملی چون مهاجران رسمی و غیر رسمی کشورهای همسایه با استفاده از کارت ملیهای اجارهای نان یارانهای خریداری و بخشکانند و به مرغداری و دامداریهای متعلق به دهکهای بالای جامعه بسپارند که نیازمند نهاده های گران قیمت و وارداتی نباشند!
امروز دیگر تصمیم گیران در این زمینهها بجای دودره کردن جامعه پیرامون گران نمودن گام به گام اقلام یارانهای بخصوص برای دهکهای پایین که اکثراً معیشت خانواده را از این طریق تأمین میکنند، به حرف درمانی پیوستهاند تا به جای صراحت در کلام در لابلای سخنرانیها، گوشه و کنایهای هم به اقلام ارزان بزنند و از این طریق زمینه را برای افزایش قیمتها فراهم نمایند.
همانگونه که شاهدیم در چند ماه اخیر پس از بازی با ارزهای بی ارزش و بدون پشتوانه حقیقی همچون دلار آمریکا که این روزها بر اساس اعتراف ایلان ماسک رئیس امور کاربری اقتصاد ایالات متحده، اگر تعداد حقوق بگیران آمریکا به شدت کاهش نیابد و تعدیل نیرو نگردد این کشور به ظاهر ابر قدرت را ورشکسته خواهد کرد، در حالی که همچنان در کشور ما روز به روز دلار در بازار آزاد گرانتر میشود و حالا نوبت طلا است تا اسباب دست بعضی از این مدیران سیاسی شود که پابرهنه وارد بازار اقتصاد میشوند تا اوراق به ظاهر بهاداری را جایگزین آن کنند در حالی که اساس و پایه اعلام شده برای فروش اوراق با سر رسید شش ماه آینده، نزدیک به ارزشی است که این روزها طلای 18عیار در بازار آزاد پیدا کرده است ؛ شاید پس از گرانیهای لجام گسیخته بصورت عام و بخصوص ارزاق عمومی به صورت خاص و در ادامه پولهای خارجی، نوبت به بنزین برسد تا از این قافله عقب نماند و معلوم نیست « گودرز را چه کار به شقایق!»
در جلسه مجمع عمومی دهم اسفند ماه همین امسال فرهنگستان علوم در تالار ابن سینای پایتخت، محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور طی سخنانی بازهم دم از وفاق ملی میزند که برای تقویت روابط بین دولت و فرهنگستان هم افاقه کرده است، ایشان در ادامه اینگونه اظهار داشته است« شورای مشترک دولت و فرهنگستان نباید به هیچ عنوان سلیقهای باشد و به صورت دائمی فعالیتهای خود را در تمامی دولتها ادامه دهد و همچنین حضور وزرای مرتبط با فعالیتها و اقدامات فرهنگستان کمک شایان به پیشبرد اهداف و برنامههای فرهنگستان میکند» عارف ضمن اشاره به ناترازیها به عنوان گرفتاریهای چند دهه اخیر گفته« راهبرد دولت چهاردهم تفاوت عمدهای با دولتهای قبل دارد که کمبودها و ناترازیها باید عادلانه بین کشور تقسیم شود.
یکی از عوامل اصلی فساد از چند نرخی بودن ارز نشأت میگیرد که برای نمونه در یکی از محصولات کشاورزی مانند برنج با نرخ دولتی وارد شده است اما عدهای سودجو و دلال در بازار با نرخ آزاد به فروش میرسانند که در این میان واسطهها سود نهایی را می برند.
عارف با اشاره به تجربه موفق در دولت دوم اصلاحات برای تک نرخی کردن ارز می گوید« در آن زمان و اتخاذ این سیاست اقتصادی دولت؛ نرخ ارز در بازار غیر رسمی کمتر از بانک مرکزی بود که این سیاست تا شش سال ادامه یافت؛ تفاوت موجود در میان نرخ بازار رسمی و غیررسمی و قاچاق و گردش مالی این بازار غیررسمی توسط عوامل سیاسی تعیین میشود که تأثیر آن به مراتب از عوامل اقتصادی پررنگتر است؛ طبق قانون میزان مصرف بنزین 100 میلیون لیتر در روز بوده اما در بخشهایی از سال به 131 میلیون لیتر در مصرف بنزین رسیدهایم که قیمت تمام شده هر لیتر بنزین برای دولت 50 سنت است اما با نرخ 1500 تومان میفروشیم » 50 سنت به قیمت امروز دلار معادل 45 هزار تومان میشود و بنظر میرسد منظور نماینده دولت ازاین کلام آخر« به در گفتن است تا دیوار بشنود» تا قیمت بنزین هم گران شود!
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت