یک رسانه آمریکایی بهتازگی اعلام کرد رییس جمهوری این کشور قصد دارد خلیج فارس را به گونهای دیگر بنامد!
خبر شگفت انگیزی نبود. پیش از این نیز دیگرانی بودهاند که تلاش کردهاند واقعیتهای جهان را انکار کنند؛ کم نیستند کسانی که معتقد بودند زمین مسطح است و ساکن. ناباوران به عقیده خود را هم زنده در آتش میسوزاندند ولی انکار آنان موجب نشد زمین از حرکت بایستد.
برخی هم بودند که دعوی خدایی داشتند. آنان نیز یا در رود غرق شدند و یا توسط پشهای به سرای دیگر شتافتند.
و نیز بودند کسانی که تلاش کردند خورشید حقیقت را به صلیب بکشند ولی قرنهاست که در تاریکی بسر میبرند که گفتهاند؛ آنان که حقیقت را میدانند و انکار میکنند تبهکارانند.
هویت خلیج فارس آنقدر تابناک و بدیهی است که نیازی به استدلال ندارد. انبوهی از اسناد و مدارک از دوران باستان تاکنون در کتابخانهها و موزههای جهان از جمله کتابخانه کنگره آمریکا بر روی هم انباشته شده که گواهی می دهد «خلیج فارس» همواره به همین نام نگاشته شده و آوا داده شده است؛ و رئیس جمهوری آمریکا میتواند با مراجعه به آنها به دانش روز خود بیفزاید.
نگارنده قصد برشمردن این اسناد را ندارد زیرا که به کمک فناوریهای نوین، جستن این اسناد، مجالی کمتر از نوشیدن یک جرعه آب میطلبد. با این وجود برشمردن چند نمونه برای آنان که با حقیقت هنوز دست به گریبان هستند خالی از فایده نخواهد بود.
«ساموئل آگوست میشل1» جغرافیدان آمریکایی در قرن نوزدهم در کتاب «جغرافیای باستانی» و «هنری مک کورمیک2» از نمایندگان جمهوریخواه کنگره آمریکا در کتاب خود تحت عنوان «کار عملی در جغرافیا» ، «ریچارد مید3» در کتاب «اقیانوس» در قرن نوزدهم و «توماس مور4» شاعر ایرلندی قرن نوزدهم در رمان «لاله رخ» خلیج فارس را به همین نام نگاشتهاند.
این چند، نمونهای بود از صدها و شاید هزاران مکتوبی که به «خلیج فارس» گواهی می دهند و بدان جهت ذکر شد که شاید برخی دستکم به بزرگان و برگزیدگان خود ارج نهند!!
و دیگر سخن این که همگان آزادند به هر گونه که مایلند و البته براساس زبان مادری خود سخن بگویند! اما انسانها و بویژه فرهیختگان با زبان تعقل، تمدن و حقیقت سخن میرانند. میتوان خورشید را انکار کرد و آن را با نام دیگری نگاشت ولی این تغییری در ماهیت خورشید ایجاد نمیکند و همه اذعان دارند که این همان خورشید است.
حکیمی را پرسیدند سخن راندن به چند گونه است؟ گفت؛ جوانان به تندی، پیران به تأنی، تاجران به سود و زیان، راهزنان به ناجوانمردی و البته دیوانگان به سرخوشی، اما عاقلان به حکمت و حقیقت سخن میرانند؛ و دو چیز است که برای همیشه پنهان نمینماند، یکی نور آفتاب و دیگری حقیقت.
و سخن آخر اینکه خلیج فارس از دریاهای توفانی عبور کرده، او را از نم نم باران نترسانید.
خبر شگفت انگیزی نبود. پیش از این نیز دیگرانی بودهاند که تلاش کردهاند واقعیتهای جهان را انکار کنند؛ کم نیستند کسانی که معتقد بودند زمین مسطح است و ساکن. ناباوران به عقیده خود را هم زنده در آتش میسوزاندند ولی انکار آنان موجب نشد زمین از حرکت بایستد.
برخی هم بودند که دعوی خدایی داشتند. آنان نیز یا در رود غرق شدند و یا توسط پشهای به سرای دیگر شتافتند.
و نیز بودند کسانی که تلاش کردند خورشید حقیقت را به صلیب بکشند ولی قرنهاست که در تاریکی بسر میبرند که گفتهاند؛ آنان که حقیقت را میدانند و انکار میکنند تبهکارانند.
هویت خلیج فارس آنقدر تابناک و بدیهی است که نیازی به استدلال ندارد. انبوهی از اسناد و مدارک از دوران باستان تاکنون در کتابخانهها و موزههای جهان از جمله کتابخانه کنگره آمریکا بر روی هم انباشته شده که گواهی می دهد «خلیج فارس» همواره به همین نام نگاشته شده و آوا داده شده است؛ و رئیس جمهوری آمریکا میتواند با مراجعه به آنها به دانش روز خود بیفزاید.
نگارنده قصد برشمردن این اسناد را ندارد زیرا که به کمک فناوریهای نوین، جستن این اسناد، مجالی کمتر از نوشیدن یک جرعه آب میطلبد. با این وجود برشمردن چند نمونه برای آنان که با حقیقت هنوز دست به گریبان هستند خالی از فایده نخواهد بود.
«ساموئل آگوست میشل1» جغرافیدان آمریکایی در قرن نوزدهم در کتاب «جغرافیای باستانی» و «هنری مک کورمیک2» از نمایندگان جمهوریخواه کنگره آمریکا در کتاب خود تحت عنوان «کار عملی در جغرافیا» ، «ریچارد مید3» در کتاب «اقیانوس» در قرن نوزدهم و «توماس مور4» شاعر ایرلندی قرن نوزدهم در رمان «لاله رخ» خلیج فارس را به همین نام نگاشتهاند.
این چند، نمونهای بود از صدها و شاید هزاران مکتوبی که به «خلیج فارس» گواهی می دهند و بدان جهت ذکر شد که شاید برخی دستکم به بزرگان و برگزیدگان خود ارج نهند!!
و دیگر سخن این که همگان آزادند به هر گونه که مایلند و البته براساس زبان مادری خود سخن بگویند! اما انسانها و بویژه فرهیختگان با زبان تعقل، تمدن و حقیقت سخن میرانند. میتوان خورشید را انکار کرد و آن را با نام دیگری نگاشت ولی این تغییری در ماهیت خورشید ایجاد نمیکند و همه اذعان دارند که این همان خورشید است.
حکیمی را پرسیدند سخن راندن به چند گونه است؟ گفت؛ جوانان به تندی، پیران به تأنی، تاجران به سود و زیان، راهزنان به ناجوانمردی و البته دیوانگان به سرخوشی، اما عاقلان به حکمت و حقیقت سخن میرانند؛ و دو چیز است که برای همیشه پنهان نمینماند، یکی نور آفتاب و دیگری حقیقت.
و سخن آخر اینکه خلیج فارس از دریاهای توفانی عبور کرده، او را از نم نم باران نترسانید.
1- Samuel Augustus Mitchell
2- Henry C. McCormick
3- Richard Mayde
4- Thomas Moore
محمد رضا عرفانیان