در حالی که متولیان امر در پایتخت هنوز هم به صورت منسجم در نیامدهاند تا برای رفع معضلاتی که اکثراً توسط ارگانهای دولتی ایجاد شده است و معدودی از آنها هنوز هم پس از گذشت چهار سال نتوانسته یا نخواسته خود را با ناترازی های جامعه وفق دهد و عرصههای قابل مولدسازی را که از یادگارهای ارزنده شهید جمهور است به نهادها و ارگانهای متولی بهره وری معرفی و تحویل نماید و گروهی نیز حاضر نشدهاند اطلاعات لازم و ضروری را در اختیار سایت یکپارچه دولت برای صدور مجوزها قرار دهند تا بسیاری از گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی محور حل و فصل شود و همچنان موازی کاریهای گذشته، در همه امور حضور دارد که دفع این معضلات مستلزم یک آموزش فرهنگی منسجم به مدیریت نهادی نیاز دارد که از جنبههای فرهنگی و اجتماعی لبریز باشد و وارد کارزار نرم شود و ضمن در اختیار داشتن راهکارهای جواب داده شده به رفع چالشهای موجود بپردازد تا به مرور زمان شامل دیگر استانهای کشور به جز پایتخت هم بشود.
بنابراین دولت باید قبل از هر اقدام عجولانه در پایین دستیها به سراغ ارگانها و نهادهای بالادستی برود که زیر ساختهای محدوده خود را فراهم یا عیوب آن را اصلاح کند تا اتفاقاتی چون آتش سوزی در گمرک جنوب تکرار نشود.
آنچه مسلم است همه این ناهمگونیها را میتوان حاصل نبود فرهنگ مدیریت در گستره دولتها دانست که اینگونه و سنتی مسیرها را طی کرده تا امروز دولت چهاردهم وارث آن باشد و باز هم بخواهد همان آزمون و خطاهای گذشته را برای رتق و فتق موقتی امور تکرار کند در حالی که هر آنچه باید حل و فصل شود نیازمند زور و قدرت و فشار از پایین نیست که نه تنها حل نخواهد شد بلکه عبور از این مسیر را سختتر و دشوارتر خواهد کرد. چه بهترکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای گشودن این طریق پیش قدم شود و با ایجاد نهادی آموزنده؛ ضمن دارا بودن چوب و فلک ادبیاتی؛ تشویق و ترغیب را هم داشته باشد و به آرامی و فارغ از هرگونه تحکم و دلهره و سیاست ورزیهای ناموفق و نخ نما شده؛ به حل مشکلات موجود در دستگاههای قوه مجریه به پردازند تا آنچه در بخش خصوصی هم کم و بیش وجود دارد؛ مرتفع گردد. متأسفانه تا این لحظه همه اقدامات انجام شده در سایه تهدید از ارگانهای جدی صورت گرفته و هیچ کدام نخواستهاند این واقعیت را بپذیرند که حل و فصل معضلات موجود نیازمند آموزش در قالب امور فرهنگی و اجتماعی است و از این طریق به نتیجه خواهد رسید. بعضی از نارضایتیها؛ توقعات بیجاست که گروهها و افراد از واقعیت و بن بستهای موجود در آن بیاطلاع هستند و نمیدانند حل آن ها در توان و تعهد دولت نیست و در اولین گام نیازمند ورود سرمایههای خرد و کلان و راکد یا به انحراف رفته بخش خصوصی است که باید به بستر تولید باز گردد که باز کردن این گره تنها به دست گروههای اجتماعی و فرهنگی امکان پذیر است و دولت نباید بخشهای سیاسی و امنیتی را وارد این ماجرا کند و اجازه دهد این گونه معضلات روبنایی که خوشبختانه در کشوری ثروتمند چون ایران هیچگونه رگه زیربنایی ندارد از طریق سمنهای اجتماعی و فرهنگی موجود و فعال قابل رهگیری و حل شدن است تا نهادهای دولتی تنها نظاره گر و حامی آنها باشند نه اینکه مداخله کنند. هفته گذشته مدیرکل سیاسی استانداری اصفهان اینگونه گفته بود« واحد رصد نارضایتیهای عمومی در حوزه سیاسی با هدف تصمیم گیری مؤثر و رویکرد ایجابی و پیشگیرانه نسبت به نارضایتیهای عمومی آغاز به کار کرد.
دنیای امروز و جغرافیای جهانی از مرزهای دیجیتال عبور کرده و وارد فناوریهای عمومی شده است، متناسب با همین وضعیت در نظام حکمرانی و نظام سیاسی نیز شاهد یک تغییر نگرش از حکومتی به الگوی حکمرانی علم محور هستیم؛ در کشور ما در کنار فرصتها و پیشرفتهای قابل توجه کنونی؛ نظام مدیریتی با چالشهایی مواجه است که موجب آسیب به سرمایه اجتماعی شده است؛بخشی از دلایل بیاعتمادی موجود به دشمنیها و مخالفتها بر میگردد؛ چرا که امروزه بیش از 300 رسانه در زمینه یأس آفرینی علیه جغرافیای ما فعالیت میکند. نارضایتی عمومی حتی کوچک ابعاد، نقش بسیار مهمی در سلسله مراتب ایجاد بحران اجتماعی دارد که اگر پیش بینی و پیشگیری نشود؛ منجر به رویگردانی؛ تجمع؛ اعتراض و سطوح خشن دیگری شده و به سمت امنیتی شدن به ضرر حاکمیت پیش میرود. لطفاً تواناییهای بالقوه و بالفعل آحاد جامعه پیرامون موارد فرهنگی و اجتماعی توسط سمنها که میتوانند ید واحده برای کمک به حفظ نظام باشند، از یاد نبریم.
بنابراین دولت باید قبل از هر اقدام عجولانه در پایین دستیها به سراغ ارگانها و نهادهای بالادستی برود که زیر ساختهای محدوده خود را فراهم یا عیوب آن را اصلاح کند تا اتفاقاتی چون آتش سوزی در گمرک جنوب تکرار نشود.
آنچه مسلم است همه این ناهمگونیها را میتوان حاصل نبود فرهنگ مدیریت در گستره دولتها دانست که اینگونه و سنتی مسیرها را طی کرده تا امروز دولت چهاردهم وارث آن باشد و باز هم بخواهد همان آزمون و خطاهای گذشته را برای رتق و فتق موقتی امور تکرار کند در حالی که هر آنچه باید حل و فصل شود نیازمند زور و قدرت و فشار از پایین نیست که نه تنها حل نخواهد شد بلکه عبور از این مسیر را سختتر و دشوارتر خواهد کرد. چه بهترکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای گشودن این طریق پیش قدم شود و با ایجاد نهادی آموزنده؛ ضمن دارا بودن چوب و فلک ادبیاتی؛ تشویق و ترغیب را هم داشته باشد و به آرامی و فارغ از هرگونه تحکم و دلهره و سیاست ورزیهای ناموفق و نخ نما شده؛ به حل مشکلات موجود در دستگاههای قوه مجریه به پردازند تا آنچه در بخش خصوصی هم کم و بیش وجود دارد؛ مرتفع گردد. متأسفانه تا این لحظه همه اقدامات انجام شده در سایه تهدید از ارگانهای جدی صورت گرفته و هیچ کدام نخواستهاند این واقعیت را بپذیرند که حل و فصل معضلات موجود نیازمند آموزش در قالب امور فرهنگی و اجتماعی است و از این طریق به نتیجه خواهد رسید. بعضی از نارضایتیها؛ توقعات بیجاست که گروهها و افراد از واقعیت و بن بستهای موجود در آن بیاطلاع هستند و نمیدانند حل آن ها در توان و تعهد دولت نیست و در اولین گام نیازمند ورود سرمایههای خرد و کلان و راکد یا به انحراف رفته بخش خصوصی است که باید به بستر تولید باز گردد که باز کردن این گره تنها به دست گروههای اجتماعی و فرهنگی امکان پذیر است و دولت نباید بخشهای سیاسی و امنیتی را وارد این ماجرا کند و اجازه دهد این گونه معضلات روبنایی که خوشبختانه در کشوری ثروتمند چون ایران هیچگونه رگه زیربنایی ندارد از طریق سمنهای اجتماعی و فرهنگی موجود و فعال قابل رهگیری و حل شدن است تا نهادهای دولتی تنها نظاره گر و حامی آنها باشند نه اینکه مداخله کنند. هفته گذشته مدیرکل سیاسی استانداری اصفهان اینگونه گفته بود« واحد رصد نارضایتیهای عمومی در حوزه سیاسی با هدف تصمیم گیری مؤثر و رویکرد ایجابی و پیشگیرانه نسبت به نارضایتیهای عمومی آغاز به کار کرد.
دنیای امروز و جغرافیای جهانی از مرزهای دیجیتال عبور کرده و وارد فناوریهای عمومی شده است، متناسب با همین وضعیت در نظام حکمرانی و نظام سیاسی نیز شاهد یک تغییر نگرش از حکومتی به الگوی حکمرانی علم محور هستیم؛ در کشور ما در کنار فرصتها و پیشرفتهای قابل توجه کنونی؛ نظام مدیریتی با چالشهایی مواجه است که موجب آسیب به سرمایه اجتماعی شده است؛بخشی از دلایل بیاعتمادی موجود به دشمنیها و مخالفتها بر میگردد؛ چرا که امروزه بیش از 300 رسانه در زمینه یأس آفرینی علیه جغرافیای ما فعالیت میکند. نارضایتی عمومی حتی کوچک ابعاد، نقش بسیار مهمی در سلسله مراتب ایجاد بحران اجتماعی دارد که اگر پیش بینی و پیشگیری نشود؛ منجر به رویگردانی؛ تجمع؛ اعتراض و سطوح خشن دیگری شده و به سمت امنیتی شدن به ضرر حاکمیت پیش میرود. لطفاً تواناییهای بالقوه و بالفعل آحاد جامعه پیرامون موارد فرهنگی و اجتماعی توسط سمنها که میتوانند ید واحده برای کمک به حفظ نظام باشند، از یاد نبریم.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت