در خبرها آمده است که؛ «براساس صورت مالی گروه همراه اول، این گروه طی سال ۱۴۰۳ رقمی نزدیک به ۴۵۰ میلیارد تومان برای تبلیغات هزینه کرده است.»
دراین خبرآمده است؛ این رقم درحالی هزینه میشود که بخش عمده بازار تلفن همراه کشور در دست گروه همراه اول بوده و همچنین این هزینهکرد در حالی رقم میخورد که بسیاری از روستاها و مناطق کمتر برخوردار کشور فاقد دسترسی لازم به اینترنت است!
در کشوری که میلیونها نفر برای تأمین ابتداییترین نیازهای ارتباطی خود، مانند اینترنت، روز به روز زیر بار گرانی بیشتر له میشوند، شرکت همراه اول در اقدامی حیرتانگیز و غیرقابل توجیه، فقط در سال1403رقمی بالغ بر ۴۵۰ میلیارد تومان را صرف تبلیغات کرده است.!
شرکتی که هم صدا با دو اپراتور دیگر، به بهانه «افزایش هزینهها»،«تحریمها» و «ضرورت توسعه زیرساخت» برای افزایش قیمت اینترنت یقه میدَرد، همان شرکتی است که تقریباً 450 میلیارد تومان را برای تبلیغ برندش در بیلبوردها، شبکههای اجتماعی، تلویزیون و نمایشگاهها دود کرده است.
سؤال سادهای که باید از مدیران این شرکت پرسید این است؛ اگر واقعاً در فشار اقتصادی هستید، پس این ولخرجی تبلیغاتی برای چیست؟ آیا «تبلیغات» در شرایطی که مردم با کوچکترین افزایش قیمت اینترنت دسترسی خود را از دست میدهند، اولویت دارد؟ یا باید ابتدا کیفیت خدمات، پایداری شبکه و قیمتگذاری منصفانه تأمین شود، بعد نوبت به بازارگرمی برسد؟
دروغ بزرگ «ضرورت گرانی!»
1- در ماههای اخیر، اپراتورها بارها و بارها از ورشکستگی قریبالوقوع، قیمتگذاری غیرواقعی و زیاندهی سخن گفتند و با نامهنگاریهای رسمی، خواستار افزایش دستکم ۷۵ درصدی قیمت بستههای اینترنتی شدند. آن هم در حالی که بسیاری از مردم به دلیل همین قیمتهای فعلی نیز، از بستههای اینترنتی ثابت و همراه محروم شدهاند. اما حالا با افشای رقم سرسامآور تبلیغات این اپراتور، پرده از این بازی مرموز کنار رفته است.هرچند که وضع دو اپراتور دیگر هم دست کمی از همراه اول در ریخت و پاشهای تبلیغاتی ندارد.
آنچه امروز شاهدیم، نه بحران اقتصادی اپراتورها، بلکه بحران اخلاقی در مدیریت آنهاست. مدیریتی که به جای شفافسازی، فرافکنی میکند؛ به جای کاهش هزینههای بیدلیل، فشار را مستقیماً به دوش مردم میاندازد و بهجای پاسخگویی، ژست مظلومیت میگیرد.
2- مردم، تبلیغات نمیخواهند؛ اینترنتِ ارزان و پایدار میخواهند. برای کاربر ایرانی، نه بیلبورد در اتوبان مهم است، نه اسپانسر شدن در برنامههای تلویزیونی یا شبکه خانگی، نه شعارهای پر طمطراق. آنچه اهمیت دارد، اتصال پایدار، تعرفه منطقی، خدمات قابل اتکا و احترام به حقوق مصرف کننده است. اما به نظر میرسد در ذهن مدیران همراه اول، «اعتماد» از طریق تکرار برند در رسانهها ساخته میشود، نه با ارتقای واقعی خدمات.
3- پول مردم را خرج تبلیغ نکنید! واقعیت آن است که این ۴۵۰ میلیارد تومان، نه از جیب خصوصی مدیران همراه اول، بلکه از جیب تکتک کاربرانی تأمین شده که هر روز هزینهی بیشتری برای بستههایی پرداخت میکنند که یا زودتر تمام میشود یا کیفیت افتضاح دارد. وقتی شرکتها این چنین با پول مردم بریز و بپاش میکنند، دیگر هیچ توجیهی برای فشار آوردن به دولت برای افزایش تعرفهها پذیرفتنی نیست.
4- زمان شفافیت، زمان حسابرسی؛ اکنون وقت آن است که نهادهای نظارتی وارد عمل شوند. سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و حتی مجلس شورای اسلامی باید به این مسأله ورود کنند.
آیا بودجه تبلیغاتی ۴۵۰ میلیارد تومانی با واقعیت مالی شرکت همراه اول تطابق دارد؟ چگونه است که یک شرکت «زیانده» چنین ریختوپاشهایی دارد؟ کدام نهاد مسئول پاسخگویی به این شکاف بزرگ بین حرف و عمل است؟
مخلص کلام اینکه..
در روزگاری که بسیاری از کسب و کارهای خرد به دلیل قطع اینترنت یا قیمت بالای بستهها زمینگیر شدهاند، در زمانی که دانشجویان و دانشآموزان برای کلاسهای آنلاین از نان خود میزنند، در عصری که ارتباط حق پایه و اساسی مردم است، چنین عملکردی نه تنها اقتصادی نیست، که ضد عدالت، ضد اجتماعی و ضد منافع ملی است. شرکت همراه اول باید به مردم پاسخ دهد با عدد و سند، نه با لبخندهای تبلیغاتی روی بیلبوردها!
دراین خبرآمده است؛ این رقم درحالی هزینه میشود که بخش عمده بازار تلفن همراه کشور در دست گروه همراه اول بوده و همچنین این هزینهکرد در حالی رقم میخورد که بسیاری از روستاها و مناطق کمتر برخوردار کشور فاقد دسترسی لازم به اینترنت است!
در کشوری که میلیونها نفر برای تأمین ابتداییترین نیازهای ارتباطی خود، مانند اینترنت، روز به روز زیر بار گرانی بیشتر له میشوند، شرکت همراه اول در اقدامی حیرتانگیز و غیرقابل توجیه، فقط در سال1403رقمی بالغ بر ۴۵۰ میلیارد تومان را صرف تبلیغات کرده است.!
شرکتی که هم صدا با دو اپراتور دیگر، به بهانه «افزایش هزینهها»،«تحریمها» و «ضرورت توسعه زیرساخت» برای افزایش قیمت اینترنت یقه میدَرد، همان شرکتی است که تقریباً 450 میلیارد تومان را برای تبلیغ برندش در بیلبوردها، شبکههای اجتماعی، تلویزیون و نمایشگاهها دود کرده است.
سؤال سادهای که باید از مدیران این شرکت پرسید این است؛ اگر واقعاً در فشار اقتصادی هستید، پس این ولخرجی تبلیغاتی برای چیست؟ آیا «تبلیغات» در شرایطی که مردم با کوچکترین افزایش قیمت اینترنت دسترسی خود را از دست میدهند، اولویت دارد؟ یا باید ابتدا کیفیت خدمات، پایداری شبکه و قیمتگذاری منصفانه تأمین شود، بعد نوبت به بازارگرمی برسد؟
دروغ بزرگ «ضرورت گرانی!»
1- در ماههای اخیر، اپراتورها بارها و بارها از ورشکستگی قریبالوقوع، قیمتگذاری غیرواقعی و زیاندهی سخن گفتند و با نامهنگاریهای رسمی، خواستار افزایش دستکم ۷۵ درصدی قیمت بستههای اینترنتی شدند. آن هم در حالی که بسیاری از مردم به دلیل همین قیمتهای فعلی نیز، از بستههای اینترنتی ثابت و همراه محروم شدهاند. اما حالا با افشای رقم سرسامآور تبلیغات این اپراتور، پرده از این بازی مرموز کنار رفته است.هرچند که وضع دو اپراتور دیگر هم دست کمی از همراه اول در ریخت و پاشهای تبلیغاتی ندارد.
آنچه امروز شاهدیم، نه بحران اقتصادی اپراتورها، بلکه بحران اخلاقی در مدیریت آنهاست. مدیریتی که به جای شفافسازی، فرافکنی میکند؛ به جای کاهش هزینههای بیدلیل، فشار را مستقیماً به دوش مردم میاندازد و بهجای پاسخگویی، ژست مظلومیت میگیرد.
2- مردم، تبلیغات نمیخواهند؛ اینترنتِ ارزان و پایدار میخواهند. برای کاربر ایرانی، نه بیلبورد در اتوبان مهم است، نه اسپانسر شدن در برنامههای تلویزیونی یا شبکه خانگی، نه شعارهای پر طمطراق. آنچه اهمیت دارد، اتصال پایدار، تعرفه منطقی، خدمات قابل اتکا و احترام به حقوق مصرف کننده است. اما به نظر میرسد در ذهن مدیران همراه اول، «اعتماد» از طریق تکرار برند در رسانهها ساخته میشود، نه با ارتقای واقعی خدمات.
3- پول مردم را خرج تبلیغ نکنید! واقعیت آن است که این ۴۵۰ میلیارد تومان، نه از جیب خصوصی مدیران همراه اول، بلکه از جیب تکتک کاربرانی تأمین شده که هر روز هزینهی بیشتری برای بستههایی پرداخت میکنند که یا زودتر تمام میشود یا کیفیت افتضاح دارد. وقتی شرکتها این چنین با پول مردم بریز و بپاش میکنند، دیگر هیچ توجیهی برای فشار آوردن به دولت برای افزایش تعرفهها پذیرفتنی نیست.
4- زمان شفافیت، زمان حسابرسی؛ اکنون وقت آن است که نهادهای نظارتی وارد عمل شوند. سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و حتی مجلس شورای اسلامی باید به این مسأله ورود کنند.
آیا بودجه تبلیغاتی ۴۵۰ میلیارد تومانی با واقعیت مالی شرکت همراه اول تطابق دارد؟ چگونه است که یک شرکت «زیانده» چنین ریختوپاشهایی دارد؟ کدام نهاد مسئول پاسخگویی به این شکاف بزرگ بین حرف و عمل است؟
مخلص کلام اینکه..
در روزگاری که بسیاری از کسب و کارهای خرد به دلیل قطع اینترنت یا قیمت بالای بستهها زمینگیر شدهاند، در زمانی که دانشجویان و دانشآموزان برای کلاسهای آنلاین از نان خود میزنند، در عصری که ارتباط حق پایه و اساسی مردم است، چنین عملکردی نه تنها اقتصادی نیست، که ضد عدالت، ضد اجتماعی و ضد منافع ملی است. شرکت همراه اول باید به مردم پاسخ دهد با عدد و سند، نه با لبخندهای تبلیغاتی روی بیلبوردها!
فرهاد خادمی