سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
کد مطلب : 133398

میان پُست و پُرسه؛ اینستاگرام و عصیان خاموش نسل روایت‌گری

با مرگ دلخراش الهه حسین نژاد، مفقود شدن چند روزه دو دختر۱۲ساله در شهران (البته خود را پنهان کرده بودند) و... نمی‌توان از نقش فضای مجازی بویژه اینستاگرام حرفی نزد.
ترویج لجام گسیخته این پلتفرم بدون ارائه آموزش‌های لازم باعث شده است تا نسل جوان ایرانی هویت و رفتارهای جدید غیرفرهنگی و غیرمنطبق با هنجارهای ملی و دینی ما را برگزینند. در این فرصت به آسیب شناسی و نقش این پدیده در زندگی جوانان می‌پردازیم.
در جهانی که لایک جای لبخند را گرفته و استوری‌ها صدای خانواده را خاموش کرده‌ است، سامانه‌هایی مانند اینستاگرام دیگر صرفاً ابزار سرگرمی نیست؛ آن‌ها به شکل‌ دهنده‌ی اصلی هویت، الگوی زیست و شاخص ارزش‌گذاری میان نوجوانان و جوانان بدل شده‌ است. اما این تغییر سریع، بدون ریشه در فرهنگ بومی و بدون در نظر گرفتن ساختارهای اجتماعی، در حال تبدیل ‌شدن به یک بحران بی‌سر و صداست؛ عصیان، فروپاشی هویت و شکاف نسلی.
اینستاگرام با الگوسازی از «زندگی‌های فیلتر شده»، نوعی استاندارد جعلی از خوشبختی، زیبایی، موفقیت و حتی روابط انسانی ارائه می‌دهد. 
نوجوانی که هنوز تجربه زیستی محدودی دارد، در مواجهه با این تصاویر اغراق ‌شده، احساس ناکافی بودن می‌کند و به‌جای ساختن زندگی واقعی، به بازنمایی زندگی ساختگی در صفحات شخصی‌اش پناه می‌برد.
در فرآیند تقلید از ترندها، ریلزها و اینفلوئنسرها، هویت فردی نوجوان دچار اضمحلال می‌شود. او در پی لایک بیشتر، از لباس پوشیدن تا طرز فکر و حتی آرمان‌هایش را به نسخه‌های تکراری ترجمه می‌کند. این یک «هویت انبوه» است؛ پر از تظاهر، خالی از خود.
نوجوانی که در دنیای واقعی حس دیده شدند و شنیده ‌شدن ندارد، اما در اینستاگرام با چند واکنش سطحی احساس قدرت و حضور می‌کند، آرام ‌آرام اقتدار خانواده، مدرسه و حتی دین و سنت را پوچ و بی‌اعتبار می‌بیند. این عصیان، نه از مسیر اندیشه‌ورزی، بلکه از زخم انزوا و هیجان آنی می‌آید. فرار از خانه، گرایش به روابط پر خطر و گسست از واقعیت، تنها برخی از نشانه‌های این روند است.
والدینی که اینستاگرام را «فقط یک اپ» می‌دانند، متوجه نیستند که این پلتفرم در حال برنامه‌ریزی مجدد روان فرزندشان است. نه گفت‌وگویی شکل می‌گیرد، نه چارچوبی و نه آموزش رسانه‌ای‌ وجود دارد. نوجوان تنهاست، اما با دنیایی از تأثیرپذیری‌های خطرناک.
الگوریتم اینستاگرام نه به فرهنگ، که به کلیک و زمان ماندن کاربر وفادار است. هر چه بیشتر تحریک‌ کننده، سریع‌تر پخش می‌شود. محتوای ناسالم و مخرب، حتی درباره خشونت، جنسیت‌گرایی و تجمل‌پرستی، به ‌راحتی مقابل دیدگان کودکان و نوجوانان قرار می‌گیرد. در چنین ساختاری، ارزش‌های فرهنگی مجال بروز ندارد.
خلاصه آنکه...
اینستاگرام آمده تا بماند، اما نباید بگذاریم که بی‌قید در میدان ذهن فرزندان ما جولان دهد. نیازمند آموزش سواد رسانه‌ای، نظارت هوشمندانه، تولید محتوای بومی و جذاب و گفت‌وگوی باز میان نسل‌ها هستیم. تنها در این صورت است که می‌توان هویت اجتماعی را از تکه ‌تکه ‌شدن نجات داد و زندگی دیجیتال را در خدمت انسانیت قرار داد، نه علیه آن.
 
فرهاد خادمی
https://siasatrooz.ir/vdceox8zvjh8xxi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی